در ارتباط با قوانین معنای اجرا میدهد
Laws are introduced to deter, prevent and punish
غیربومی
انتشار منتشر کردن
معرفه
Introduced is the opposite of native
Source:vocabulary for IELTS
بعضی وقت ها معنیه : | به وجود آمده | رو میده
ایجاد کردن
همتون دارید اشتباه میگید introduce به معنای معرفی کردن هست
تبیین گردید
معرفی شده
واژه "غیربومی" پیشنهاد آقای علیرضا بهرامی برای متون کشاورزی بسیار عالی و بجاست.
غیربومی
An introduced animal = حیوان غیربومی
مطروحه
ذکر شده است
اقدامات
معرفی شدن
مطرح شدن
وارد کردن
تعیین شد
مشهور ، شناخته شده
مطرح شده ، مورد نظر
معرفی کرد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)