نسبتا

/nesbatan/

برابر پارسی: به سنجش، تا اندازه ای، تااندازه ای، کمابیش | ( نسبتاً ) کمابیش

معنی انگلیسی:
comparably, comparatively, fairly, ish _, middling, partly, pretty, rather, reasonably, relatively, somewhat

مترادف ها

enough (قید)
باندازه ء کافی، بس، نسبتا، انقدر، باندازه

rather (قید)
بیشتر، بلکه، نسبتا، تا یک اندازه، ترجیحا، سریع تر، با میل بیشتری

partly (قید)
تاحدی، نسبتا، چندی، در یک جزء، تا یک اندازه، یک چند

sort of (قید)
تقریبا، نسبتا، بمقدار متوسط، به میزان متوسط

فارسی به عربی

بالاحری , بما فیه الکفایة , جزییا

پیشنهاد کاربران

در گفتار لری میانکوه دزفول
نسبتاً= به نیابت
به نسبت = به نیابت
بالنسبه
in part
moderately
fairly
comparatively
rather
relatively
( همچین ) بگی نگی
after a fashion
یک چند
Comparatively
کم و بیش، تا اندازه ای
nesbatan این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
تارادیک ( کردی: تاراده یه ک )
آلَم، آستام ( سنسکریت )

بپرس