most commonly

پیشنهاد کاربران

۱ - رایج ترین
most commonly methods
رایج ترین شیوه ها ( روش ها )
۲ - بیشتر مواقع ، اغلب
. . . they are most commonly detrmined by
آنها اغلب ( بیشتر مواقع ) به وسیله . . . تعین می شوند.
often; frequently: commonly used words. usually; generally; ordinarily. in a common manner
در بیشتر مواقع
در اغلب مواقع
معمولاً
اکثرا / غالبا
رایجترین

بپرس