تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

Get a hold of somone با کسی تماس گرفتن Get a hold of onself خود را کنترل کردن ( از عصبانیت هیجان و. . )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

برای هدف خاصی طراحی شدن مثلا شغلی که برای زنان خانه دار طراحی شده

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرکوب کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اقدامات سخت گیرانه انجام دادم

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مانع پیشرفت کسی شدن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خوب عمل کردن موفق شدن

پیشنهاد
١

برگشتن سر خونه اول از صفر شروع کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تحسین بر انگیز

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

قابل توجه منبع قلم چی ۴۰۴

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به طرز خودنمایانه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بد رفتاری کردن بازی در آوردن درد ایجاد کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ما بختیاریا میگیم پاس پارس خیلی غیر منطقیههه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

ضعیف کم رنگ افسرده

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Eke out a living Scratch a living Scrape a living Make ends meet بخور نمیر کم خرج کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

انتظار اتفاق افتادن کاری را داشتن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

On swallow doesn't make a summer

پیشنهاد
٠

I have be in my bonnet about learning french.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

بدیهی دانستن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

Clear cut معلوم. واضح. روشن Indistinc مبهم. نا معلوم . تیره و تار

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چیزی ک که روح و انرژی تازه میکنه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

انتظار می رفت این اتفاق بسوفته

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چیزی که بطور کارآمد کار میکند

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک وضعیت آشفته )

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بدترین شکل قضیه.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرکز واسطه ای و رادیویی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Mutual intelegibility

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درک و فهم متقابل Mutual intelegibility

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در رفتن فلنگو بستن فرار کردن معادل ها: Flee take to one's heels

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ویژگی آدم افسرده مترادف Pensive

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واگذار کردن My father finally decided to relinquish control of the family business to my sister.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وابسته بودن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راه میان بر پیش بردن مثلا. . کسایی که با سهمیه میرن دانشگاه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Pique sb curiosity

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

انرژی مجدد

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

پژمرده شدن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I cry my eyes out

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شانس موفقیت

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در پوست خود نگنجیدن جوگیر شدن اختیار از دست دادن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The sea was plainly visible in the distance دریا از راه دور مشخص بود قشنگ می تونستی ببینیش ✓ چیزی ک از راه دور هم میشه متوجه اش شد ( از طریق حواس بو ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حرف زبان زد ملت

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقل محافل -

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

داروی گیاهی طب گیاهی یا گیاه درمانی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جابجایی انبوه کالاin bulk

پیشنهاد
٠

بر خلاف باور عموم. . . . منبع جزوه استیری.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Eazy peasy lemmon squazy

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Judging from sth بر اساس چیزی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✓✓چپ کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همین واژه هارو قلمچی از کجا میاره ینی شاگرد اولـــــ✓

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با جدیت برخورد کردن قلمچی شهریور

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

hear tell از کسی چیزی شنیدن خبردار شدن قلمچی شهریور:�

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تحت نظارت قلمچی ۴۰۳

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Draw someone's attention توجه کسی را جلب کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترک عادت مترادف:cut back

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Have an impact on sb or sth تاثیر داشتن بر روی کسی یا چیزی منبع قلم چی ۴۰۳

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Satisfied with قلمچی ۴۰۳

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Clean house اخراج نیروهای redundant.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد

Mature cheese پنیر چدار

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

به شکست انجامیدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Fail Falter رو به ضعف نهادن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دادگاه بصورت فعل بیاد: حمایت کردن دلسوزی کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Pass the buck از مسئولیت شانه خالی کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مورد استقبال و تقاضا. پرطرفدار

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنکور ۱۴۰۱

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

To become accustomed to something, especially something unpleasant Inure to

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تغییر مسیر✓

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

خراب کاری و کارشکنی ( عمدی )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

خراب کاری و کارشکنی عمدی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در اوج نا امیدی و استیصال تمام تلاش خود را کردن صدت رو بزاری✓✓ Clutch at straw

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روی فرم آوردن بدن Get in shape

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Hunt down تلاش برای پیدا کردن چیزی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Show cause

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Show cause order

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دلیل ارائه دادن. . قلمچی۴۰۳

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Fattaly flaw بشدت نقص داشتن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

Threat to Pose a threat to کالوکیشن مهم حرف اضافهthreat. . . toاست. نکته کنکوری✓

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پول کلان در آوردن Make a killing Make a fortune

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برف و باران

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باران متناوب بارانی که قطع و وصل میشه منبع:۱۰۰۰کالوکیشن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انبار کردن پنهان کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

روده درازی کردن زیاد حرف زدن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشرفت های بعدی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نشان اینده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Jump the trak تغییر ناگهانی چیزی Jump the queue جلو زدن در صف Jump the gun شتاب زده عمل کردن Jump the light 🕯️چراغ قرمز را رد کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Real dog 🐶 محصول داغون و بدرد نخور

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موقعیت سخت و دشوار و چالش بر انگیز ( مثلا پشت کنکوری بودن ) بازیگر هندی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گلچین شده از منابع مختلف بجای یکی - - بازیگر هندی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه چیز فوق العاده و سورپرایز کننده اتفاق بیوفته بازیگر هندی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عجایب هفت گانه منبع نترسیم از متن/

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تا لحظه آخر دست از تقلا و کوشش ( کار ) بر نداشتن✓✓

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی چون و چرا مترادف No ifs needs or buts✓✓ �2

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نسینجیده ���� Half backed idea ایده نسنجیده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چشم پوشی کردن منبع: نترسیم از متن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

زود قضاوت نکردن پیش داروی نکردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جنس قابل تعویض

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Jettison cargo بیرون انداختن بار و محموله

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کپی رایت✓ منبع:۱۰۰۰colication

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Call it out When in doubt By a hair

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

. She has no habbies aside from learning English

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Postponed Put off کاری را به فردا موکول کردن . . ( شانه خالی کردن ) عقب انداختن . . موکول کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Media coverage پوشش رسانه ای Media hype تبلیغات رسانه ای یا جنجال رسانه ای

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Steal the limelight مرکز توجه قرار گرفتن توجه هارا به خود جلب کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دزی سیل کردن ( بختیاری ) دزدکی نگاه کردن دید زدن ( فارسی )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Blullerd outline

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Fast track a project To make a project high priority 😁 ___speed up - -

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترکوندن ( موفقیت چشم گیر )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقش کلیدی"نقش مهم Key role

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Play a gig اجرای زنده ( معمولا غیر رسمی ) Ex:the band is going to iran to play a gig ( Jk )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

استعداد غریزی نسبت موسیقی✓ منبع:1000کالوکیشن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیلی ارزون

پیشنهاد
٢

بچه ننه کنکور۹۹

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ماست مالی کردن. . بی دقت و بی انرژی کاری را پیش بردن کنکور ۹۹

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ضربه زدن Failing my exam has really put a dent in my confidence.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خوابیدن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

inaptitude 1. lack of aptitude; aptitude 2. Talent;

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

More of. . بعدش اسم میادبعدthan Dr. jo is more of a scientist than a physician منبع:کنکور ۱۴۰۲

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آزمون سراسری۱۴۰۰ خارج Well up فوران کردن سوال چالشی Talent has a mine of its own and well up when its wants to. استعداد ساز و کار خودش را دارد و هر ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I'm immensely grateful for all your helps.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Deeply sorry terribly sorry عمیقأ متاسف بسیار متاسف

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

Adopt به فرزند خواندگی قبول کردن . . پذیرفتن Adapt سازگار کردن وقف دادن واژه های مشابه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در تضاد مشخص . . متضاد با. . George preferred a simple, almost quiet, life, in marked contrast to the lively social life pursued by his father. جو ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a situation where something is becoming increasingly likely because of a growing amount of evidence which suggests it is the case منبع فوکس ۲

پیشنهاد
٠

دستم نمک نداره!

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Practice what you preach کاری که به دیگران توصیه میکنی اول خودت انجام بده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

محافظت کردن کوسن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Wry humor طنز نیش دار و کنایه دار dark humor طنز تلخ

پیشنهاد
١

ناشی بازی در اوردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیام عاشقانه واسم فرستاد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Aware sole custody

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Messy divorce طلاق با کشمکش مالی bitter divorce طلاق پر تنش با دعوا

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طلاق پر تنش

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کودکی مشکل دار تا آرام متضاد Carefree childehood

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خوانواده از هم گسیخته و از هم پاشیده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دوران کودکی آرام و بی دغدغه 1000colications

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد

صمیمی شدن قلمچی -

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این اصطلاح به معنای اینه منتظر فرصت ها نباشید اون هارو خلق کنید و برای رسیدن به موفقیت بهره ببرید. گام برداشتن شروع به کار کردن برای رسیدن به موفقیت

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ازدواج نکرده مجرد تست قلمچی/

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مجرد

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Arrogant Too proud of oneself

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عقیده جماعت

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To make a splash To be a hit ترکوندن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به انگلیسی روغن گیاهی گفته میشه این کلمه در بختیاری معنیه مورد پسندی نداره. . . Applying a light layer of ghee to your skin can help soothe irritati ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خسته کننده ( تست قلمچی )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

معادل فارسی:دلت رو صابون نزن

پیشنهاد
٠

محافظت کردن با حرف اضافه against:تست قلم

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اخراج شدن Get canned �✓ Synonyms:to get sacked, to be given the ax ( speak 🗣️ English like an American ) : reference

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

provide clarification, understanding, or insight into a topic, situation, or problem

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Working hard and being passionate are key to success, never be ambivalent in your endeavors . دودل مترادف ها Misgiving Skeptical

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Always remain skeptical , for it is one of the keys to making wise decisions عدم اطمینان شک مترادف ها Misgiving are you entertained misgiving about g ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Listen to your heart and don't ignore any misgivings you sense. شک؛تردید مترادف ها: Skeptical ambivalent

پیشنهاد
٠

When life gives you lemons, find ways to compensate and turn it into lemonade.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The underdogs of the league finished the season in a blaze of glory by defeating the top_ranked team in a 4_0 stunner. معنی:تیم ضعیف لیگ فصل را با ش ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Mull over عمیقاً به چیزی فکر کردن🧠🤯 to think carefully about something for a long time

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Life is short and full of disappointments; don't waste your time on things that make you rueful . پشیمون ، متاسف

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The outer parts or boundary of an area or object. پیرامون, محیط 🦴🦩 They decided to explore the periphery of the park first.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Dwell upon Dwell on to think or talk about something at length, often to the point of overthinking or obsessing about it folder open اندیشیدن زیاد : ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

بدن نما , نازک ( particularly of clothes ) so thin that light passes through and therefore one is able to see through it

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Outstanding. . prominent very noticeable, important, or famous: She plays a prominent role in the organization معنی ( والا ) 1� If something is prom ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

Twin flame همزاد روحی Identity with همزاد اندیشی ( همدردی کردن )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Suppress your ego if you want to reach true enlightenment.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Don't let fear hold you back; take a leap of faith and you can do something fantastic.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

If you take a leap of faith you try sth even if you're not sure it will succeed

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Something that seems bad or unfortunate at first but results in something good or benefi Losing my job was a blessing in disguise , as it pushed me t ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The situation is beyond redemption ; I don't see how we can fix it. فراتر از رستگاری

پیشنهاد
٠

Her health remained precarious, despite the treatment.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Don't let your protrusion stand in the way of success; focus on what matters instead.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

to disturb or annoy someone, especially through minor irritations The persistent teasing from his classmates riled the shy student . عصبانی کردن اذی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to make someone like one by being exceptionally kind toward them خودشیرینی کردن✓

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

!! فشار آوردن به , ماجرا را مشخص کردن to pressure someone into being clear, decisive, and specific in their actions or responses folder open

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

🐘 مثلا یه زوج فیلشون یاد هندوستان کرده ولی پول ندارن برن برا همین گذاشتنش تو اتاق. "The elephant in the room. " [یعنی اشاره کردن به یک موضوع خیلی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

. learning English is the elephant in the room .

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Our tacit agreement was to ignore the elephant in the room.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to refuse to hold oneself responsible for something when one should and expect others to deal with it instead Means: از مسئولیت خود شانه خالی کردن , ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Stir هم زدن Stir upتحریک کردن Hornet زنبور سرخ Hornet's net وضعیت سخت و پر جنجال Stir up a hornet's net چوب در لانه زنبور کردن ( دردسر و جنجال درست ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انتخابی ، گزینشی، سخت گیر He has a very selective memory ( =he chooses what he wants to remember and what to forget ) . We’re very selective about ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نابالغ

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

بی طرف مردد ( دوبه شک )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Stop dead/short ( in its tracks ) کاملا ناگهانی بی حرکت شدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کار حضرت فیله یعنی خیلی سخت و چالش بر انگیزه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شخص معمولی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Im actually baffled I got my wires crossed. .

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه موقعیت چالش بر انگیز

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

با کسی مختصراً حرف زدن؛مشورت یا تبادل اطلاعات کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To discover the solution or answer to a problem or mystery رمزگشایی کردن✓

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

گمانه زنی #قلمچی شهریور

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

assume someone's identity هویت کسی را تصاحب کردن، خود را بجای شخص دیگری جا زدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چیزی ک کسی حق ندارد از آن انتقاد کند. قلمچی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

اشتباه خود را پذیرفتن ���� eat humble pie US also eat crow informal to admit that you were wrong: After boasting that his company could outperform t ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

وعده سر خرمن . . . � A promise of something good, but never fulfilled

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Stone_cold 1بسیار سرد ( خوراکی و. . ) 2ادم سرد و بی احساس ( سنگ دل ) 3یقین، اطمینان

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Full of Ex:im full of passion Crowed with filled with

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To understand a situation fully

پیشنهاد
٠

Alex is prone to exaggeration; take his stories with a grain of salt.

پیشنهاد
٠

دخالت کردن در موضوعی که بهت مربوط نیست��� To stick sb nose where it does not belong در جوابش این عبارات بکار می ره: Don't interfere It doesn't concer ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Give sb a bumpy ride دچار دردسر کردن

پیشنهاد
٢

نارضایتی خود را بروز دادن

پیشنهاد
٠

Precarious ✓✓✓✓✓

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اعتماد به نفس؛احترام به نفس������� Your self - esteem is how you feel about yourself. For example, if you have low self - esteem, you do not like you ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

C1' belief and confidence in your own ability and value: Self esteem

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

To galvanize someone means to cause them to take action, for example by making them feel very excited, afraid, or angry.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Fencing همانند فنس در بختیاری به حصار گفته میشود.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🐩🦙🐕‍🦺🦥🐒🐃🐑🐐�� If you say that someone has joined the herd or follows the herd, you are criticizing them because you think that they behave ju ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

If you take a dim view or a poor view of someone or something, you disapprove of them or have a low opinion of them. Ex"""" They took a dim view of ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Dim: 🔅تیره و تار؛احمق Idiom:to take a dim view of sth or sb بد بین بودن نسبت به کسی یا چیزی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

lame=همون لم در زبان بختیاریه یعنی آدم شل و چلاق

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پا پس نکشیدن�������� There were some disagreement; but i stood my ground and convinced them that my approach was the best. . .

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a bigwig✓ a fat cat✓

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

فردی را وادار به انجام کاری کردن بر خلاف میل باطنی�✓✓✓

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

burstبه معنی ترکیدن : Idioms burst at the seams burst into song/tears/laughter burst out laughing/crying : Phrasal verb ( s ) burst in/into ( some ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

. . شخص یا چیزی که قدرت و تاثیرش را از دست داده If you describe someone or something as a lame duck, you are critical of them because they are not s ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی اصطلاح:متوقف کردن Pull پریز ( برق ) Plug 🔌 کشیدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

متوقف کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسب و کاری را رونق دادن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

He is fucking hardcore. . . خشن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لجباز و یکدنده معانی مختلف mule قاطر صندل رو فرشی لجباز آدم قاچاقچی ( محاوره )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

فکرش رو هم نمیکرد، عمرا میدونست، روحش هم خبر نداشت.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

do the trick به نتیجه مطلوب رسیدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Gratitude is the state of feeling grateful.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

They were in a state of euphoria for days after they . won the prize

پیشنهاد
٠

Idiom ( s ) from the horse's mouth ( straight ) horses for courses you can lead a horse to water, but you can't make him drink a horse of a diffe ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این اصطلاح تو چ کتابی بوده؟؟

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Pivot عضو موثر . محور اصلی کار. Ex:every one of the strategic pivots undertaken by our organisation reflects a deep understanding of emerging marke ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

If you dent the surface of something, you make a . hollow area in it by hitting or pressing it

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

Whole range of Full range of Broad range of Wide range of ✓به معنای طیف یا رنج گسترده و مختلف ✓ترکیبات پر کاربرد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

Have a chance Stand a chance معنی:شانس انجام کاری را داشتن Stand a second chance Have a first chance

پیشنهاد
٠

Means i feel you می فهممت، میتونم درک کنم چ حسی داری

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

کتاب دکتر اناری ک نوشته کاهش تقلیل Ex:8 years of affort have hardly put a dent in drug trafficking

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

استارت چیزی رو بزنی چیزی رو شروع کنی✓