تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٦

Adopt به فرزند خواندگی قبول کردن . . پذیرفتن Adapt سازگار کردن وقف دادن واژه های مشابه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

Threat to Pose a threat to کالوکیشن مهم حرف اضافهthreat. . . toاست. نکته کنکوری✓

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

Mull over عمیقاً به چیزی فکر کردن🧠🤯 to think carefully about something for a long time

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

ما بختیاریا میگیم پاس پارس خیلی غیر منطقیههه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Practice what you preach کاری که به دیگران توصیه میکنی اول خودت انجام بده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

دوران کودکی آرام و بی دغدغه 1000colications

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Don't let your protrusion stand in the way of success; focus on what matters instead.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

استارت چیزی رو بزنی چیزی رو شروع کنی✓

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

معادل فارسی:دلت رو صابون نزن

پیشنهاد
٢

بچه ننه کنکور۹۹

پیشنهاد
٢

برگشتن سر خونه اول از صفر شروع کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

وعده سر خرمن . . . � A promise of something good, but never fulfilled

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

provide clarification, understanding, or insight into a topic, situation, or problem

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

🐘 مثلا یه زوج فیلشون یاد هندوستان کرده ولی پول ندارن برن برا همین گذاشتنش تو اتاق. "The elephant in the room. " [یعنی اشاره کردن به یک موضوع خیلی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

On swallow doesn't make a summer

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

زود قضاوت نکردن پیش داروی نکردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

کتاب دکتر اناری ک نوشته کاهش تقلیل Ex:8 years of affort have hardly put a dent in drug trafficking

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مورد استقبال و تقاضا. پرطرفدار

پیشنهاد
٢

نارضایتی خود را بروز دادن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بدیهی دانستن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

To become accustomed to something, especially something unpleasant Inure to

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

انتظار می رفت این اتفاق بسوفته

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

گمانه زنی #قلمچی شهریور

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

فکرش رو هم نمیکرد، عمرا میدونست، روحش هم خبر نداشت.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Postponed Put off کاری را به فردا موکول کردن . . ( شانه خالی کردن ) عقب انداختن . . موکول کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

Outstanding. . prominent very noticeable, important, or famous: She plays a prominent role in the organization معنی ( والا ) 1� If something is prom ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

Pass the buck از مسئولیت شانه خالی کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

To make a splash To be a hit ترکوندن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Stone_cold 1بسیار سرد ( خوراکی و. . ) 2ادم سرد و بی احساس ( سنگ دل ) 3یقین، اطمینان

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

گلچین شده از منابع مختلف بجای یکی - - بازیگر هندی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

یه موقعیت چالش بر انگیز

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Play a gig اجرای زنده ( معمولا غیر رسمی ) Ex:the band is going to iran to play a gig ( Jk )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

بدترین شکل قضیه.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

If you dent the surface of something, you make a . hollow area in it by hitting or pressing it

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

Fail Falter رو به ضعف نهادن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

به شکست انجامیدن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

بدن نما , نازک ( particularly of clothes ) so thin that light passes through and therefore one is able to see through it

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

کار حضرت فیله یعنی خیلی سخت و چالش بر انگیزه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

مانع پیشرفت کسی شدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

do the trick به نتیجه مطلوب رسیدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Gratitude is the state of feeling grateful.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

ضعیف کم رنگ افسرده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

Draw someone's attention توجه کسی را جلب کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Get a hold of somone با کسی تماس گرفتن Get a hold of onself خود را کنترل کردن ( از عصبانیت هیجان و. . )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

پا پس نکشیدن�������� There were some disagreement; but i stood my ground and convinced them that my approach was the best. . .

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

در پوست خود نگنجیدن جوگیر شدن اختیار از دست دادن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

برای هدف خاصی طراحی شدن مثلا شغلی که برای زنان خانه دار طراحی شده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

. She has no habbies aside from learning English

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

اشتباه خود را پذیرفتن ���� eat humble pie US also eat crow informal to admit that you were wrong: After boasting that his company could outperform t ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

انرژی مجدد