پارس کردن


معنی انگلیسی:
bark, to bark

فرهنگ فارسی

( مصدر ) عوعو کردن نوفیدن: سگ در خان. صاحبش پارس میکند ( مثل ) .

پیشنهاد کاربران

کاربر مهرگان
زبانشناسی آسمان و ریسمان بافتن به هم نیست. باید با دقت پژوهش کنید.
مثلا:
شیر که مثال می زنید و می گید دو معنا داره، دلیل داره: شیر در گذشته با دو شکل تلفظ می شده: یکی با i و دیگری با یای مجهول. بنابراین ما دو واژه شیر در فارسی داریم که امروزه به یک صورت نوشته و خوانده می شوند ( البته فقط در ایران ) . اما در مورد واژۀ پارس چنین سخنی آشکار نداریم.
...
[مشاهده متن کامل]

در مورد واژه پاثرَ توضیح ندادید که این واژه دقیقا چیست؟ به عنوان مثال آیا این واژه از دو جزء �پاث ( که می تواند همین پاس فارسی باشد ) بعلاوه �ـار ( وند وجه وصفی ) � ساخته شده است؟ اگر چنین است پاثر یا همان پاسار بمعنای پاس دهنده، پاسبانی دهنده، یا چیزی مرتبط با پاسبانی خواهد بود. . و هیچ ربطی به پارس ندارد.
وند ـار در فارسی امروز در واژگانی مانند پرستار، خواستار، کردار، رفتار وجود دارد.

پارس کردن از ریشه پاثرَ پارسی میانه ( به سکون ث ) به معنی صدای سگ آمده و در طول زمان به پارس کردن تبدیل شده . در ادبیات ما هیچ نشان و دلیلی بر اینکه پاس کردن صدای سگ است دیده نمیشود بلکه پاس کردن یا پاس دادن به عمل نگاهبانی گفته میشده چنانکه اکنون نیز به این معنی داریم : پاسبان و پاسدار !
...
[مشاهده متن کامل]

کسانیکه از مشابهت واژه پارس سگ با نام قوم پارس ، شرم دارند باید بدانند که سگ در ایران باستان دارای احترام و علاقه فراوان بوده است. با چنین دیدگاهی ما با
واژه پاس به این معنی هم مشکل خواهیم داشت . دیگر اینکه واژهٔ پارس هم مانند شیر و بادیه ، میتواند معانی متفاوت داشته باشد که هیچ ربطی به یکدیگر میتوانند نداشته باشند . پس بیجهت در پی آسمان ریسمان بافتن برای توجیه پارس کردن نباشیم.
مولانا میگوید :
آن یکی شیر است اندر بادیه ، وین یکی شیر است اندر بادیه ! آن یکی شیر است کآدم میخورد ، وین یکی شیر است کآدم میخورد !!

❍ فعل ( jafidan ) : غوغو کردن، واق واق کردن {صدای سگ}
• سگِ وی بر هر بیگانه ای می جفد.
• با دیدنِ نامه رسان، سگ ها با صدای بلند جفیدند.
❍ اسم ( ) : غوغو، واق واق {صدای سگ}
• او با جفیدنِ سگ از خواب پرید و سریع به باغچه رفت تا ببینید چه کسی آنجاست.
چنیدن هزار ساله به صدای واقذواق سگ میگن پارس کردن بعد ملت متوهم چون خودشون کارشون توهینه به اقوام و ملته اینو توهین به خودشون میدونن و داستان تخیلی درست میکنن که پارس نه و پاس
آخه احمق دهخدا و اون همه تاریخ ساز جعلی هم اندازه شما چلغوزها حالیشون نبوده
پاس کردن سگ درسته
واغ واغ یا واق واق بهترین گزینه است، چون بازسازی صدای سگ است. سایر پیشنهادها مانند جفیدن نیز چون رایج نیستند، در عمل به کار نخواهند رفت.
جفیدن[جَ دَ] ( مص ) بیان صدای سگ؛
مناسب ترین و پارسی ترین مصدر جایگزین که در پارسی تاجیکی و دری کاملا رایج است
چون در اینترنت بسیار کم به کار رفته ، موتورهای جستجوگر آنرا به اشتباه �جویدن� درمی یابند.
باید بصورت جمله آنرا سرچ کرد
مثلا: جفیدن سگان قبیله
Ҷафидан - Jafidan
منابع• https://zarebin.ir/url/?url=http://darwishdaryadeli.blogfa.com/post/44&s=_wnl-oGJPcEbE4kHjq5fDQ
یعنی سگ پارسی صحبت می کند.
بعد از حمله اعراب به ایران، اعراب تازی شروع به تحقیر ایرانیان و فرهنگ زدایی از ایرانیان کردند. این تحقیر را به صورت بکاربردن و تحمیل لغات و عبارات انجام دادند. به جای عوعو سگ از کلمه پارس کردن استفاده کردند. ( یعنی سگ پارسی یا فارسی حرف می زند. ) . غذا یعنی شاش شتر. وقتی می گوئیم غذا می خورم، یعنی شاش شتر می خورم. و نمونه های زیاد دیگه.
...
[مشاهده متن کامل]

جفیدن
[جَ دَ] برگرفته از دری ( تاجیکی )
اسم مصدر – برای بیانِ صدای سگ –
به جای واژگان:پاس کردن - پارس کردن - واق واق کردن
اما برای دریافت نتیجهٔ بهتر در گوگل و
نیامدن واژهٔ �جویدن� بجای آن،
چنین عبارت را سرچ فرمائید:
جفیدن سگان
و یا
جفیدن سگان blogfa
پاس کردن ( از ریشه پاسبانی ) درست است؛ نباید پارس کردن خوانده شود، اضافه کردن حرف �ر� در حقیقت یک اشتباه است.
آوای سگ. واغ واغ ( واق واق ) کردن سگ . نوفیدن. بانگ کردن سگ به شب چون غریبی نزدیک شود.
- امثال :
سگ در خانه صاحبش پارس می کند; یعنی هر کس در خانه خویش یا نزد کسان و اقربای خود شجاع است.
( از خود واژه نامه دهخدا )
...
[مشاهده متن کامل]

پارس در سانسکریت: پاتره pâtra. در اوستایی: پاثره pâşra و در سغدی: پارث pârş شده و در هر سه زبان به معنی: مراقبت، بیداری، نگهبانی، محافظت بوده است. از این رو پارس کردن به معنی مراقبت کردن، نگهبانی دادن است.

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس