pass the buck


از زیر بار مسئولیت شانه خالی کردن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: (informal) to avoid responsibility by blaming someone else.

انگلیسی به انگلیسی

• transfer blame to someone else

پیشنهاد کاربران

عبارت "Pass the buck" ( به معنای "فرافکنی کردن" یا "نداختن مسئولیت به گردن دیگران" ) ریشه تاریخی جالبی دارد که به بازی پوکر در قرن ۱۹ آمریکا برمیگردد.
ریشه تاریخی:
۱. معنی تحت الفظی "buck" در پوکر:
...
[مشاهده متن کامل]

- در بازی پوکر قرن ۱۹، یک شیء ( معمولاً یک چاقوی دسته گوزنی به نام "buckhorn knife" ) به عنوان نشانگر "دییلر" ( توزیع کننده کارتها ) بین بازیکنان میچرخید.
- شخصی که "buck" را در دست داشت، مسئول توزیع کارتها در دور بعدی بازی بود.
۲. "Passing the buck" در پوکر:
- بازیکنان برای جلوگیری از تقلب یا فشار روانی، این نشانگر را به نفر بعدی میدادند تا او دییلر شود.
- این کار به معنای "انتقال مسئولیت" توزیع کارتها بود.
۳. توسعه معنایی:
- بعدها این اصطلاح به زبان روزمره راه یافت و معنای "فرار از مسئولیت" یا "سرزنش کردن دیگران" به خود گرفت.
- - -
چرا این معنی امروزی را دارد؟
- انتقال مسئولیت:
همانطور که در پوکر "buck" بین بازیکنان میچرخید، در زندگی واقعی هم برخی افراد مسئولیتها را به دیگران منتقل میکنند.
- فرافکنی:
مانند بازیکنی که نمیخواهد دییلر باشد، افراد هم گاهی نمیخواهند پاسخگوی اشتباهات خود باشند.
- - -
مثالهای کاربردی:
انگلیسی فارسی
- - - - - - - - - - - - - - - - -
"Don’t pass the buck—take responsibility!" "فرافکنی نکن، مسئولیت را بپذیر!"
"Politicians often pass the buck to their opponents. " "سیاستمداران اغلب تقصیرها را به گردن رقبا میاندازند. "
- - -
نکته جالب:
- رئیس جمهور آمریکا، هری ترومن، روی میز کارش تابلویی با نوشته "The buck stops here" داشت، یعنی:
"مسئولیت نهایی بر عهده من است" ( نه دیگران! ) . این جمله الآن در فرهنگ سیاسی آمریکا معروف است.
پس این عبارت از یک اصطلاح بیگناه در پوکر، به نمادی از فرافکنی در مدیریت و سیاست تبدیل شد! 🎲
deepseek

Pass the buck
از مسئولیت شانه خالی کردن
تقصیر رو گردن یکی دیگه انداختن
to refuse to hold oneself responsible for something when one should and expect others to deal with it instead
Means:
از مسئولیت خود شانه خالی کردن
, کار خود را گردن کس دیگری انداختن
Is an idiom meaning’ to pass responsibility for a problem to another person to avoid dealing with it oneself’.
سلب مسئولیت کردن
To pass responsibility for a problem to another person to avoid dealing with it oneself
گردن دیگری انداختن - دیگری را سرزنش کردن
مترادفش:
�wriggle out of sth/doing sth�
مسولیتی یا کاری را به گردن کسی انداختن
مسئولیت انجام کاری را به کسی دیگر واگذار کردن
💎Pass the Buck
Transfer a problem to someone else
💎pass the buck
INFORMAL
shift the responsibility for something to someone else
⁦👈🏿⁩ "elected political leaders cannot pass the buck for crisis decisions to any alternative source of authority"
...
[مشاهده متن کامل]

👈🏿 I was tempted to pass the buck ( = make somebody else responsible )
OxfordDictionary@
💎pass the buck
1 ) to blame someone or make them responsible for a problem that you should deal with
👈🏿 She's always trying to pass the buck and I'm sick of it!
2 ) to leave a difficult problem for someone else to deal with
👈🏿 Don't try to pass the buck - this is your responsibility, not mine
CambridgeDictionary@
اصطلاح، با مفهوم فارسی:
* از زیر بار مسئولیت شانه خالی کردن - گردن کس دیگری انداختن*
I was tempted to pass the buck
من وسوسه شدم تا مسئولیت را گردن کس دیگه ای بندازم.
❇️PROVERB
❇️SAYING
❇️IDIOM

از زیر بار مسیولیت چیزی شانه خالی کردن و گردن کسی دیگه انداختن
( Pass the buck ( ( idiom = اصطلاح هست یعنی مسئولیت یا قصور و کوتاهی را گردن دیگران انداختن، کاسه و کوزه ها را سرکسی شکستن، از زیر مسئولیت شانه خالی کردن، طفره رفتن و خود را به کوچه علی چپ زدن

مسئولیت اشتباه یا تصادف یا یک تصمیم مهم را قبول نکردن
To pass responsibility for a problem to another person to avoid dealing with it oneself.
روی کول دیگری انداختن، گناه کاری را گردن کس دیگری انداختن
دیکشنری هزاره: ( محاوره ) از زیر مسئولیت در ر فتن، کاسه کوزه ها را سر دیگری شکستن، مسئولیت ها را به گردن دیگری انداختن،
شونه خالی کردن
از زیر کاری در رفتن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)