تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تنبل کون گشاد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چسی اومدن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به خانم های مدل ، بازیگرها ، و افرادی که عکس شون رو در مجلات و تبلیغات و محصولات و در و دیوار می چسبونن ، گفته میشه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قطار دودی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چهار چشی اصلاح توهین آمیز به افراد عینکی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مایه تیله

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

معنی پول هم میده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آدم دم کلفت ، با نفوذ ، آدم گردن کلفت در ادارات دولتی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به نخل های کوچکی که بیشتر در جنوب شرق آمریکا هستن گفته میشه

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زن خراب ، دختر خراب ، دختر اهل لاس زدن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روزنامه فروش

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روزنامه رسان . کسی که روزنامه ها را به مشترکان روزنامه ها و مجلات تحویل می دهد

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

روزنامه فروش

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی که به صورت سیار روزنامه می فروشد، کسی که در خیابان روزنامه می فروشد پسر روزنامه فروش روزنامه فروش

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

براده ی آهن ، خرده ریزه و آشغال هایی که از جوشکاری، تراشکاری ، دریل کاری به جا می ماند خرده آهن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در اصطلاح های آمریکایی به معنای تلویزیون هستش اما در بریتیش به معنای لباس بی آستین و یا لباس بالا باز گفته می شود

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

زره پوش

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توهین قومیتی ، توهین قومی ، حرف های نژادپرستانه بدی قومیت های دیگه رو گفتن ، توهین طایفه ای

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رکابی ، لباس بدون آستین ، تیشرت بدون آستین که میشه در عموم هم پوشید

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رکابی ، زیرپوش ، هم معنی با tank top

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنای رکابی هم می دهد

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آغاز ، در شروعِ ، در آغاز

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شلوار نیم پا که تا پایین زانو می آید

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همرنگ ، هم نوع ، هماهنگ شده ، مطابقت داده شده ، همگون

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سر سلسله ، سر دودمان، موسس رژیم ، موسس سلسله سرخاندان، موسس دودمان

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چشم چرون ، هیز ، نگاه ناپاک

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دینی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قابل اشتعال، سوختنی ، قابل سوختن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

به سوراخ های کفش یا لباس که بند از اونها می گذره

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تسلیحات، تجهیزات نظامی ، ادوات جنگی ، وسایل رزم ، جنگ افزار

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عمومی ساختن ، عمومی کردن چیزی ، عمومی سازی ، همگانی سازی ، همگانی کردن چیزی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پخت حرارتی ، پخت با استفاده از حرارت خود غذا در ظرفی مثل فلاسک

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فلاسک ، فلاکس، قمقمه آب ، کلمن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غرق شده ، غوطه خورده ، تلیت شده

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ظرف اصلاح ، کاسه اصلاح ظرفی که در آن خمیر یا کف اصلاح می گذارن برای اصلاح ریش

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرورش مرغ و طیور ، مرغداری

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ادوات و تجهیزات کشاورزی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

گاوداری

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرورش دهنده

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنای پیرایش ، کوتاه کردن به قصد زیباتر کردن مثل ناخن یا مو رو کوتاه کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مجلس سنا رو معمولا با حرف تعریف استفاده می کنند The senate

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مجلس سنا

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توان نظامی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حزب جناح چپ جناح چپ حزب چپی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سیاست گذاری

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سیاست میانه روی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظش میشه جو دِ شی یری

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جدای تمامی معنی های دوستان به معنای تیغ نان بری هم هست

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کج ، اریب

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زنده بودن ، حیات داشتن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

امروزی ، امروزی ها ، امروز روز ، این روزها ، سال های اخیر

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برق اصلی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چرخشی ، قابل چرخش

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غلاف وسیله ای مثل تیغ آرایشگری ، کیف چرمی مثلا برای عینک

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صیقل دادن ، برق انداختن ، خوش نما کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قسمت سخت صدف

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوک تیز ، لبه ی تیز

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Women's movement

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

جایگاه فروش بلیط بلیط فروشی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کشتی شهربازی ، سفینه فضایی وسیله ای که شبیه کشتی هست و حرکت رفت و برگشت دارد

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نابود کردن ، از بین بردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شغل بی آینده شغلی که فقط توش در جا می زنید

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I hate to break the news از خبر بد دادن بیزارم

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

با تیپا کسی رو بیرون کردن با دم کونی کسی رو اخراج کردن با اردنگی اخراج کردن وسط کار اخراج شدن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکست کامل

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از گرسنگی ، از گشنگی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از تشگی ، از عطش

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به خاطر غفلت

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در نبرد

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

در اصطلاح خیابانی به معنای بی پول هستش I'm busted

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جدای از معنای سنگ و هسته و غیره در اصطلاح خیابانی به معنای بی پول هستش

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

در اصطلاح یعنی هم جنس باز یا کونی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چفت در که دسته کوچک داره

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

خیلی بد افتضاح

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لو دادن یک راز ، فاش کردن راز ، پخش کردن یک راز پخش شدن راز

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

کله شق

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترسو ، بی تخم ، تخم کاری رو نداشتن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

جدا از معنای زبان ، به معنای ' لحن صحبت هم هست I don't like your mouth

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

الکی حرف زدن ، یه کاری رو سر باد معده انجام دادن ، بدون فکر کار یا عملی رو انجام دادن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افسوس خوردن ، کون سوزی ، پماد مالیدن ( یعنی اونجاش سوخت از حسادت )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

جدا از معنی میوه به معنای همجنس باز هم هست و حالت توهین داره

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

جدا از معنی کلمه، اصطلاح قدیمی برای ( ( ( پول ) ) ) هستش

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاملا موافقم، کاملا با مواضع شما موافقم، آی قربون دهنت

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پارتی ، مهمانی ، بزن و برقص ، بزم ، دورهمی خفن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صفت می باشد و برابر غیرقابل اعتماده She's too flakey

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

جدا از معنای دونه برف به معنای . . آدم غیرقابل اعتماد هم هست و اسم هستش She's a real flake

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آدم دروغگو، مثل چی دروغ میگه پاره نشی اینقدر دروغ میگی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

آخرین شانس ، آخرین بار ، این دیگه بار آخره

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

جدا از اینکه به معنای قابلمه هستش ، در حالت فعلی به معنای نقد کردن و کوبیدن یک اثر هنری هم هست

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

( توهین ) چهارچشی برای افراد عینکی و حالت توهین استفاده میشه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بدون فکر کاری انجام دادن ، از کون تصمیم گرفتن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چشم های سکسی و جذاب

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حرف مزخرف ، بیخود ، ارواح عمه ت

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

I need to get some shuteye

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از هفت دولت آزاد ، بی قید ، رها ، آزاد از محدودیت ها

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک اصطلاح آمریکا هستش ، یعنی جدی بگیر

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اغلب اوقات ، بیشتر وقتا

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پاک کردن ، حذف کردن ، شامل نشدن خط زدن از لیست

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لاس ، لاس خشکه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

با انگشت به کسی ضربه زدن 👌 اینطوری به کسی ضربه زدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکلک در آوردن، کسی را با ادا مسخره کردن ، کسی را با حرکات دست و صورت مسخره کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برفک تلویزیون

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

زیر چشمی نگاه کردن ، یواشکی دید زدن ، یواشکی پاییدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موم کندو عسل

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غارنشین، بربر ، هپلی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خواب رفتن پا، گزگز کردن پا

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خواب رفتن پا حس گز گز در پا

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گیره مو پنجه ای

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنی کار ساده و راحته مثل آب خوردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کتاب جذاب و کیرا

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

صبحانه دیر وقت

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

فیلم و سریال تکراری اجرای دوباره کار یا پروژه دوباره کاری

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

نخ کش شدن لباس

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

سرتق ، آدم لجباز ، یک دنده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غذای آلو دو پیازه ، دو پیازه ( نوعی غذا ) غذایی که با سرخ کردن سیب زمینی آب پز با پیاز درست میشه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوعی ساز کلاویه ای

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کانال کولر

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درود بر شما

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مبارک تبریک آفرین

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تبریک مبارکا باشه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Don't slam your fingers انگشتت لای در نمونه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I slip on my Socks جورابام رو می پوشم . بالا می کشم

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لنگ لنگان راه رفتن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥

I Tuck in my shirt پیراهنم رو در شلوارم می ذارم

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

تخم مرغ سرخ شده و هم زده نیمرو

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نیمروی کم پخته شده متضاد اون over hard هستش

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نا خودآگاه ضمیر ناخودآگاه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

The frame is crooked تابلو کجه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ورز دادن مالوندن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

از این واژه برای حیوان باردار استفاده می کنیم و استفاده از واژه pregnant برای حیوان آبستن کاملا اشتباهه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

I'm famished گرسنمه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روده بزرگه داره روده کوچیکه رو می خوره

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خشمگین اعصاب تخمی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

The oil is rancid

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

سایه بان بالای مغازه ، سایه بان بالای پنجره، سایه بان بالای کولر

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سایه بان

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The apple is rotten

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The milk is sour شیر فاسد و خراب شده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The cheese is moldy

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بچه زرنگ ( منفی ) فرصت طلب ، سواستفاده گر، سواستفاده چی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با معرفت

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عکس رسمی عکس پرسنلی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

دستگاه زودپز

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صافی ، آشپال، آبکش

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

مرسی از تعریفات مرسی از این که تعریف و تمجید کردید از من

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

من از ارتفاع می ترسم

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترس از ارتفاع

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

می تونم از شما خواهشی کنم ؟ می تونم یه درخواستی کنم ؟

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سبیل گذاشتن سیبیل ها رو اصلاح نکردن

پیشنهاد
٠

نمی خوام شما رو توی دردسر بندازم نمی خوام شما رو ناراحت و معذب کنم

پیشنهاد
٠

نمی خوام شما رو توی دردسر بندازم

پیشنهاد
٠

دمای بدن کسی رو اندازه گرفتن درجه حرارت بدن شخصی رو کنترل کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فشار خون گرفتن تعیین سطح فشار خون

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هیچ شانسی نیست

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوست نداشتن چیزی I don't care for broccoli

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بهتره چشم پوشی کنم بهتره بی خیال شم بهتر بگذرم از این داستان

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خورشت مرغ خورشتی که پایه ی اون گوشت مرغ به همراه ادویه ، انواع فلفل های تند و آجیل و میوه های خشک و شکلات هستش

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنای محتمل بودن ، قریب الوقوع بودن He is liable to change his mind quite rapidly

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

تا اطلاع بعدی ، تا اطلاع ثانوی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به طور ایده آل و عالی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در قیاس ، در مقیاس

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به این ترتیب

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سن سی و خرده ای سی سال و خرده ای سی و خرده ای سال

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در دهه پنجم زندگی بودن توی چهل سالگی بودن میانسال

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

بر خلاف ، در جهت عکس ، بر عکس ، چپکی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آدم بد غدا ، بی اشتها

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کوتاه و پر ، با بدنی ضخیم

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

پوست روشن ، چهره روشن خوش بر و رو

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

بارش شدید باران

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یخمک

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

هوای گرم و کلافه کننده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی نهایت گرم ، گرم جهنمی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

تقابل در معنی ( گرامر ) Although they were poor , they were rich in sprite

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برعکسش درسته خلاف اون چیزی که فکر می کردیم درسته برعکس حرف مون شد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسم جمع : از این عنوان در گرامر برای گروهی از اسم ها بکار می رود که کارها و مشخصات یکسانی دارند مانند: گروه خلافکاران، باند دزدی ، گله بزها ، دسته ی ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گروه اندکی از مردم ، تعداد کمی از مردم

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک باند خلافکار و دزد باند دزدها باند خلافکار ها

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تعداد زیادی از مردم تعداد قابل توجهی از مردم تعداد بالایی از مردم جمعیت انبوهی از مردم

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک دسته و تعداد صندلی هم شکل یک تعداد صندلی تعدادی صندلی هم شکل

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک دسته موز ، یک خوشه موز

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک گله ی کفتار

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک گله ی سگ

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

گروه ماهی ها ، دسته ی ماهی ها گروه جمعیتی ماهی ها

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دسته ی کاغذ

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دسته مثلا دسته ی کاغذ Heap of papers

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقطه نظر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در دست تولید Rehearsing new products

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وسایل خانه The contents of the house were sold after the owner's death

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

قیچی باغبانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خشنود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

وسیله ای که در قسمت صندوق فروشگاه ها استفاده میشه ، کشو' داره برای نگهداری پول و محاسبه قیمت اجناس خریده شده و صدور قبض

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تهیه و تامین کردن ، مهیا کردن ، فراهم آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ارثیه مالی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اخبار رو نگاه اجمالی کردن ، اخبار رو نگاه فوری کردن . رد کردن اخبار با نگاه سر سری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

هم زدن ، قر و قاطی کردن ، پخش و پلا کردن ، در هم برهم کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

نشستن ، جایگیر شدن ، سکنی گزیدن ، مسکن گزیدن ، جایی نشستن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سگدونی ، محل نگهداری سگ ها ، در زمانی که صاحب های سگ ها در مسافرت هستند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سر ریز شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همچنین Khaki pants به معنی شلوار خاکی رنگ شلوار به رنگ کرمی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شلوار کرمی رنگ شلوار خاکی رنگ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

تا زدن لباس ، پارچه یا کاغذ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لباس یک تکه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سُر خوردن ، لیز خوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

میانه روی ، حد تعادل ، حد وسط

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کاری رو خیلی خوب و موثر انجام دادن

پیشنهاد
١

Recession بحران اقتصادی ی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوره ی کوتاه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از چیزی متنفر بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مدرن و جذاب اما غیر مرسوم جذاب و قشنگ ولی قدیمی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نشان دادن ، وانمود کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رنگ تند رنگ جیغ رنگ هایی که به چشم میان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بدون توجه با وجود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بخشش های خیرخواهانه کارهای خیر کمک به مستمندان

پیشنهاد
١

من توی بدهی زندگی می کنم فقط دارم چک پاس می کنم فقط دارم بدهی میدم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خرج از دخلم بیشتره همیشه هشتم گرو نهه

پیشنهاد
٠

پرداخت کامل بدهی ها تسویه کامل حساب بدهی ها پرداخت صورتحساب ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرداخت بدهی

پیشنهاد
١

توجه کردن به دخل و خرج حسابگری توی دخل و خرج زندگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به اندازه حقوق ، خرج کردن به اندازه دخل ، خرج کردن به اندازه حقوق زندگی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بخشنده ، ولخرج ، دست و دلبازی Generous

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

ناراحت کننده است ، خیلی بده ، شرم آوره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کنار نشستن و کاری نکردن

پیشنهاد
٢

خیلی بیشتر از بودجه ی کسی بودن ، عدم استطاعت مالی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دچار مشکل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

از هر ده تا یکی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حلقه اشراقی ، طبقه اعیان و اشراف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

موهبت ، خدا داده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Jack یک نوع بازی هم هست که معمولا با تیله ( فنگ ) بازی می کنن یه تیله می ندازی بالا یه تیله از رو زمین بر می داری یه تیله می ندازی بالا دو تا بر م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

وقتشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

موزیک بازاری ، موسیقی بازاری ، موسیقی که برای سود و فروش در بازار ساخته میشه

پیشنهاد
٠

Something isn't my thing مورد علاقه من نیست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شکستن ، در هم کوبیدن ، خرد کردن ، ( بر اثر کتک زدن ) له کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ضربه ی محکم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

در این صورت . . . That اینجا نمی تونه معنی آن رو پیدا کنه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جدول ، جدول ساعات کاری یا تحصیلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

امین ، امانت دار ، تولیت ، قابل اعتماد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

I feel the same way یعنی منم همین طور فکر می کنم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

Same یعنی همین Same color Same size

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تپل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نشان دادن Junior toothbrushes Feature endangered animals

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با چمچه یا ملاقه بیرون آوردن چیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دچار وسواس فکری شدن