cabbage

/ˈkæbədʒ//ˈkæbɪdʒ/

معنی: کلم، دله دزدی، رشد پیدا کردن، کش رفتن
معانی دیگر: (گیاه شناسی) کلم (brassica oleracea و brassica capitata از خانواده ی crucifer)، کرنب، جوانه یا شکوفه ی برخی نخل ها (که خوراکی است)، کلم پیچ، (خودمانی) اسکناس، (انگلیس - قدیمی - خودمانی) دزدیدن، بلند کردن، رشد پیدا کردن مثل سرکلم

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a vegetable with large green or purple leaves that overlap tightly to form a round head.

- Sauerkraut is made from cabbage.
[ترجمه گوگل] کلم ترش از کلم تهیه می شود
[ترجمه ترگمان] خوراک کلم از کلم ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: (slang) money.

- That's a lot of cabbage to be walking around with!
[ترجمه گوگل] این مقدار زیادی کلم است که باید با آن راه رفت!
[ترجمه ترگمان] این کلم پر از کلم است که باید همین اطراف قدم بزنیم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: cabbages, cabbaging, cabbaged
• : تعریف: to grow in the shape of a head, as a cabbage does.

جمله های نمونه

1. cabbage leaf dolma
دلمه ی برگ کلم

2. a cabbage patch
پالیز کدو

3. insipid boiled cabbage
کلم جوشانده ی بی مزه

4. the characteristic odor of cabbage
بوی ویژه ی کلم

5. the first cross of cabbage and carrot was not successful
اولین پیوند کلم و هویج موفقیت آمیز نبود.

6. the persistent odor of boiled cabbage
بوی ماندنی کلم آب پزشده

7. three heads of lettuce and two heads of cabbage
سه عدد کاهو و دو تا کلم

8. Coleslaw is made with shredded cabbage.
[ترجمه گوگل]سالاد کلم با کلم خرد شده درست می شود
[ترجمه ترگمان] Coleslaw با کلم خرد شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I'm just going to prick out some young cabbage plants.
[ترجمه گوگل]من فقط قصد دارم چند بوته کلم جوان را بچینم
[ترجمه ترگمان]من فقط میرم یه سری گیاه کلم تازه درست کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. When you've boiled the cabbage, strain off the water through a colander.
[ترجمه گوگل]وقتی کلم را آب پز کردید، آب آن را از یک آبکش صاف کنید
[ترجمه ترگمان]وقتی کلم را آب پز می کنی، از طریق صافی آب را از آب بیرون می کشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A jar of pickle will contain pickled cabbage.
[ترجمه گوگل]یک شیشه ترشی حاوی کلم ترشی است
[ترجمه ترگمان] یه شیشه ترشی، ترشی کلم رو پر میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Finely shred the carrots, cabbage and cored apples.
[ترجمه گوگل]هویج، کلم و سیب های هسته گرفته را ریز خرد کنید
[ترجمه ترگمان]Finely هویج، کلم و سیب cored را خرد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I like most vegetables but not cabbage.
[ترجمه M. H] من بیشتر سبزیجات را دوست دارم اما کلم را دوست ندارم
|
[ترجمه گوگل]من بیشتر سبزیجات را دوست دارم اما کلم را نه
[ترجمه ترگمان]من بیشتر سبزی رو دوست دارم اما کلم نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Cut the cabbage into fine long shreds.
[ترجمه گوگل]کلم را به تکه های بلند ریز خرد کنید
[ترجمه ترگمان]کلم را به تکه های ریز ریز ببر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Cauliflower is nothing but cabbage with a college education. Mark Twain
[ترجمه گوگل]گل کلم چیزی جز کلم با تحصیلات دانشگاهی نیست مارک تواین
[ترجمه ترگمان]Cauliflower چیزی جز کلم با تحصیلات دانشگاهی نیست مارک تواین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Our family had harvested the cabbage and turnips from our field and were preparing to wash and salt them.
[ترجمه گوگل]خانواده ما کلم و شلغم را از مزرعه ما برداشت کرده بودند و آماده شستن و نمک زدن آنها بودند
[ترجمه ترگمان]خانواده ما کلم و شلغم را از مزرعه ما برداشت و برای شستن و نمک کردن آن ها آماده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Harvest tip Instead of harvesting the whole cabbage, cut the head leaving a short stump.
[ترجمه گوگل]نوک برداشت به جای برداشت کل کلم، سر آن را برش دهید تا یک کنده کوتاه باقی بماند
[ترجمه ترگمان]برداشت برداشت به جای برداشت کل کلم، سر بریده را برید و یک تکه بریده کوتاه را رها کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Pass around the jar of red cabbage water to see if the students can identify it.
[ترجمه گوگل]اطراف شیشه آب کلم قرمز را رد کنید تا ببینید دانش آموزان می توانند آن را شناسایی کنند یا خیر
[ترجمه ترگمان]یک شیشه از آب کلم قرمز را بگیرید تا ببینید آیا دانش آموزان می توانند آن را شناسایی کنند یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کلم (اسم)
cabbage

دله دزدی (اسم)
cabbage, crib, picking, petty larceny, petit larceny

رشد پیدا کردن (فعل)
cabbage

کش رفتن (فعل)
filch, abstract, swipe, pilfer, snitch, cabbage, gloom, nip, prig, palm, snook, snip

تخصصی

[صنایع غذایی] کلم پیچ: گیاهی است دو ساله از خانواده چلیپاییان که دارا ی برگهای پیچیده به دور هم است.

انگلیسی به انگلیسی

• type of leafy vegetable
pilfer, take someone else's things (rare usage)
a cabbage is a large green leafy vegetable.

پیشنهاد کاربران

cabbage برگ کلم
cauliflower گل کلم
cabbage : کلم 🥦
cabbage ( n ) ( k�bɪdʒ ) =a round vegetable with large green, purple - red, or white leaves that can be eaten raw or cooked
cabbage
cabbage = کلم
cabbage
۱. کلم پیچ، کلم برگ؛ کلم قرمز
۲. ( در بریتانیا، محاوره، به طعنه ) آدم بی بو و خاصیت، آدم منفعل؛ ( آدمِ ) عقب مانده
اسامی سبزیجات به انگلیسی:
asparagus = مارچوبه
bell pepper ( American ) / pepper ( British ) / sweet pepper ( both Am & Br ) = فلفل دلمه ای 🫑
chilli ( British ) / chili ( American ) = فلفل تند 🌶 ( که یا قرمز است یا سبز ولی تند است )
...
[مشاهده متن کامل]

cabbage = کلم
broccoli = کلم بروکلی 🥦
cauliflower = گل کلم
Brussels sprouts = کلم بروکسل، کلم فندقی
celery = کرفس
lettuce = کاهو 🥬
leek = تره فرنگی
chives = تره
basil = ریحان
dill = شوید
cress = شاهی، ترتیزک
coriander = گشنیز
mushroom = قارچ
onion = پیاز 🧅
spring onion ( British ) / scallion ( American ) / green onion ( American ) = پیازچه
garlic = سیر 🧄
shallot = نوعی پیاز کوچک
pea = نخود فرنگی
pumpkin = کدو تنبل 🎃
spinach = اسفناج
thyme = آویشن
fennel = رازیانه، بادیان
parsley = جعفری
mint = نعنا
green bean ( British ) / French bean ( British ) / runner bean / string bean = لوبیا سبز
turnip = شلغم
oregano = پونه کوهی
sage = مریم گلی
radish = تربچه
tarragon = ترخون
beetroot ( British ) / beet ( American ) = چغندر
zucchini ( American ) / courgette ( British ) = کدو سبز
okra = بامیه ( نوعی گیاه )
eggplant ( American ) / aubergine ( British ) = بادنجان 🍆
sweet potato = سیب زمینی شیرین
yam = سیب زمینی هندی
corn on the cob = بلال کامل 🌽
parsnip = هویج وحشی
broad bean ( British ) / fava bean ( American ) = باقلا

کلم پیچ
پول
=============================
ماریجوانا/گل/ علف
گل کلم بنفش
کاهو کرجی
( فرد ) نباتی {کسی که به خاطر آسیب مغزی قادر به فکر ، حرکت کردن و سخن گفتن نیست }
a type of food with big Green leaves which you cook
حیات نباتی ( شخصی که بخاطر آسیب مغزی قادر به فکر کردن، حرکت و سخن گفتن نیست )
کلم
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس