cultivator

/ˈkʌltɪveɪtər//ˈkʌltɪveɪtə/

معنی: کشتکار، برزگر، ماشین شخم زنی وعلف هرزه کنی
معانی دیگر: کشاورز، زارع، پرورنده، فلاح، کدیور، به عمل آورنده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one that cultivates, esp. a machine designed to till the soil in which plants grow.

جمله های نمونه

1. Our farmers are excellent cultivators of the sweet potato.
[ترجمه گوگل]کشاورزان ما پرورش دهندگان عالی سیب زمینی شیرین هستند
[ترجمه ترگمان]کشاورزان ما تاک خوبی از سیب زمینی شیرین دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I appeal to farmers and cultivators to plant every possible acre during the coming planting season.
[ترجمه گوگل]من از کشاورزان و کشاورزان درخواست می کنم که هر هکتار ممکن را در فصل کاشت آینده بکارند
[ترجمه ترگمان]من از کشاورزان و کشاورزان تقاضا می کنم هر جریب ممکن را در فصل کاشت آتی بکارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Cultivators of the earth are the most valuable citizens. They are the most vigorous, the most independent, the most virtuous, and they are tied to their country and wedded to it’s liberty and interests by the most lasting bands. Thomas Jefferson
[ترجمه گوگل]پرورش دهندگان زمین ارزشمندترین شهروندان هستند آنها قوی ترین، مستقل ترین، با فضیلت ترین هستند، و با ماندگارترین گروه ها به کشورشان گره خورده اند و با آزادی و منافع آن ازدواج کرده اند توماس جفرسون
[ترجمه ترگمان]cultivators زمین، most شهروندان هستند آن ها the، the و the هستند، و آن ها را به کشور خود می بندند و به آزادی و منافع با most باندهای پیوند می خورند توماس جفرسون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. First came the farmers and then more specialist cultivators: market gardeners, nurserymen and florists.
[ترجمه گوگل]ابتدا کشاورزان آمدند و سپس کشاورزان متخصص تر: باغداران بازار، مهدکودک ها و گلفروشان
[ترجمه ترگمان]ابتدا کشاورزان و سپس cultivators متخصص بیشتری آمدند: gardeners بازار، nurserymen و florists
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mr Burrows added cultivator tines to scratch the surface and provide an adequate tilth for the rapeseed.
[ترجمه گوگل]آقای باروز برای خراش دادن سطح و ایجاد شیب مناسب برای دانه کلزا، قلاب های کولتیواتور را اضافه کرد
[ترجمه ترگمان]شاخک های کالتیواتور شاخه به سطح را خراش می دهند و an کافی برای (کلزا)فراهم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Nevertheless, cultivators and labourers were drawn from all castes, and there were few caste monopolies.
[ترجمه گوگل]با این وجود، تزکیه‌کنندگان و کارگران از همه کاست‌ها گرفته می‌شدند و انحصارات کاست کمی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]با این وصف، درو کنندگان و کارگران از تمام طبقات پایین کشیده می شدند، و تعداد کمی از امتیازات طبقاتی وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Rotary cultivators are ideal in the kitchen garden for digging and preparing seed beds quickly, particularly on difficult soils.
[ترجمه گوگل]کولتیواتورهای روتاری در باغ آشپزخانه برای حفر و آماده سازی سریع بستر بذر، به ویژه در خاک های سخت، ایده آل هستند
[ترجمه ترگمان]پرورش دهندگان روتاری در باغ آشپزخانه برای حفر و آماده سازی سریع بس تر بذر، به ویژه در زمین های سخت، ایده آل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Rotary cultivator A powered digger to break up ground.
[ترجمه گوگل]کولتیواتور روتاری حفار برقی برای شکستن زمین
[ترجمه ترگمان]تزکیه کننده Rotary یک گورکن را می خواهد که زمین را بشکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This advice applies equally to cultivator tines.
[ترجمه گوگل]این توصیه در مورد تاین های کولتیواتور نیز صدق می کند
[ترجمه ترگمان]این پند به طور مساوی در مورد شاخک های کالتیواتور صدق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Cultivator has its field, want the subject of labor that makes laborer hold is stabilized namely.
[ترجمه گوگل]کشت‌کار رشته‌اش را دارد، می‌خواهند موضوع کار که باعث می‌شود کارگر نگهدارد تثبیت شود یعنی
[ترجمه ترگمان]cultivator میدان خود را دارد، خواهان موضوع کار است که باعث می شود کارگر ثابت بماند، یعنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The multifunctional cultivator for farmland is suitable for various agricultural fields, such as a flat, a hilly land, a paddy field, a greenhouse and the intercrop of the orchard.
[ترجمه گوگل]کولتیواتور چند منظوره برای زمین های کشاورزی برای مزارع مختلف کشاورزی مانند یک زمین مسطح، یک زمین تپه ای، یک شالیزار، یک گلخانه و محصول مخلوط باغ مناسب است
[ترجمه ترگمان]یک کشاورز چند منظوره برای زمین های کشاورزی برای زمین های کشاورزی مختلف مثل یک آپارتمان، یک زمین تپه، یک مزرعه برنج، گلخانه و the باغ میوه مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The cultivator shanks, instead of the plough, allow a decompaction, superficial and deep explosion of the soil.
[ترجمه گوگل]ساقه های کولتیواتور به جای گاوآهن، امکان تجزیه، انفجار سطحی و عمیق خاک را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]The کالتیواتور به جای گاو آهن به یک انفجار سطحی، سطحی و عمیق خاک اجازه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A devoted cultivator should understand that hardship is part of life.
[ترجمه گوگل]یک تزکیه کننده فداکار باید درک کند که سختی بخشی از زندگی است
[ترجمه ترگمان]یک تزکیه کننده فداکار باید درک کند که سختی بخشی از زندگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The cultivator worked fourteen hours a day, laying by the corn.
[ترجمه گوگل]کشاورز چهارده ساعت در روز کار می کرد و در کنار ذرت می گذاشت
[ترجمه ترگمان]کالتیواتور به مدت چهارده ساعت در روز کار می کرد و غله درو می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کشتکار (اسم)
tiller, cultivator

برزگر (اسم)
yokel, cultivator, sower, hayseed

ماشین شخم زنی و علف هرزه کنی (اسم)
cultivator

انگلیسی به انگلیسی

• one who prepares ground for planting, grower of crops; one who develops or improves; one who nurtures
a cultivator is a tool or machine which is used to break up the earth or to remove weeds in a garden or field.
a cultivator is also someone who prepares the ground and grows crops in it.

پیشنهاد کاربران

cultivator 2 ( n ) =a machine for breaking up soil and destroying weeds ( plants growing where they are not wanted )
cultivator
cultivator 1 ( n ) ( kʌltəˌveɪt̮ər ) =a person who cultivates ( grows crops on ) the land
cultivator
تهذیبگر، رزمیکار
cultivator ( کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات )
واژه مصوب: پنجه
تعریف: وسیله‏ای برای خاک‏ورزی زمین
در کشاورزی کولتیواتور گفته میشود دستگاههایی که کشت را انجام میدهند

بپرس