spineless

/ˈspaɪnləs//ˈspaɪnləs/

معنی: بی مهره، بدون ستون فقرات، بی جرات
معانی دیگر: (جانور) بی مهره (invertebrate هم می گویند)، دارای ستون مهره ی سست، سست کمر، بی خار، بی تیغ

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: having no courage, conviction, or will power; irresolute.
مترادف: fainthearted, pusillanimous, timid
متضاد: bold, brave, strong, strong-willed
مشابه: chicken-hearted, cowardly, cringing, fearful, irresolute, lily-livered, meek, soft, timorous, wavering, weak, weak-kneed, weak-minded, yellow

(2) تعریف: having no spine or backbone.
مترادف: invertebrate
متضاد: vertebrate

(3) تعریف: having no quills, spines, or thorns.
متضاد: spiny
مشابه: smooth

جمله های نمونه

1. He was, she concluded, a spineless individual.
[ترجمه گوگل]او نتیجه گرفت که او فردی بدون ستون فقرات بود
[ترجمه ترگمان]به این نتیجه رسید که اون یه آدم بی جرات بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He's nothing but a spineless coward.
[ترجمه گوگل]او چیزی نیست جز یک بزدل بی ستون
[ترجمه ترگمان]اون هیچی نیست جز یک بزدل spineless
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We did not see him as the spineless vicar that Fielding turned him into in Shamela.
[ترجمه گوگل]ما او را به عنوان جانشین بی ستونی که فیلدینگ او را در شاملا تبدیل کرد، نمی دیدیم
[ترجمه ترگمان]ما او را به عنوان کشیشی spineless که فیلدینگ او را در Shamela تبدیل کرده بود ندیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The President has been accused of being spineless in the face of naked aggression.
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور متهم شده است که در مقابل تجاوزات برهنه، بی ستون بوده است
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور متهم به spineless در مواجهه با تعرض عریان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Nor would Edwin concede more than a spineless encouragement that she be hopeful and humble in their work together.
[ترجمه گوگل]همچنین ادوین بیش از یک تشویق بی‌خیلی قبول نمی‌کند که در کار مشترکشان امیدوار و متواضع باشد
[ترجمه ترگمان]همچنین ادوین بیش از یک بزدل شکست خورده را قبول نمی کند که در کار آن ها امیدوار و متواضع باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Don't be spineless -- you have to stand up to people like that.
[ترجمه گوگل]بی ستون نباشید -- باید در مقابل چنین افرادی بایستید
[ترجمه ترگمان]بی جرات … تو باید این طوری با مردم کنار بیای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He's too spineless to ask for more money.
[ترجمه گوگل]او آنقدر بی ستون است که نمی تواند پول بیشتری بخواهد
[ترجمه ترگمان]اون خیلی جرات داره که پول بیشتری بگیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Teachers usually are pretty spineless, but you university professors are even worse.
[ترجمه گوگل]معلمان معمولاً خیلی بی ستون هستند، اما شما اساتید دانشگاه از این هم بدتر هستید
[ترجمه ترگمان]معلمان معمولا spineless بزدل هستند، اما استادان دانشگاه حتی بدتر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. During his life Confucius loathed spineless, fawning sycophants, but he particularly phony gentlemen who appeared respectable.
[ترجمه گوگل]کنفوسیوس در طول زندگی خود از آدم های بی خار و حنایی بیزار بود، اما به ویژه از آقایان قلابی که قابل احترام به نظر می رسیدند
[ترجمه ترگمان]او در طول عمرش از بی جرات و بی جرات و چاپلوس طفره می رفت، اما او به ویژه یک جنتلمن ساختگی بود که محترم و محترم به نظر می رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Followership You don't have to be a spineless yes - person to be a good follower.
[ترجمه گوگل]فالوور لازم نیست حتماً یک آدم بی ستون باشید بله - برای اینکه دنبال کننده خوبی باشید
[ترجمه ترگمان]اما تو مجبور نیستی که یه آدم بی جرات باشی آره - یه آدم خوب و بی جرات باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. EXAMPLE: The spineless employee was scared to ask his surly boss for a raise.
[ترجمه گوگل]مثال: کارمند بدون ستون فقرات می‌ترسید که از رئیس خود برای افزایش حقوق بخواهد
[ترجمه ترگمان]مثال: یک کارمند بزدل ترسیده بود که از رئیس بدخلق خود درخواست اضافه حقوق کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And you can laugh spineless laugh, we hope your rules and wisdom choke you.
[ترجمه گوگل]و شما می توانید بخندید خنده بدون ستون، ما امیدواریم که قوانین و حکمت شما را خفه کند
[ترجمه ترگمان]و تو می تونی بخندی و می خندی، ما امیدواریم که قوانین و حکمت تو تو رو خفه کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. And you can laugh a spineless laugh!
[ترجمه Alireza Eghbalii] و تو میتوانی سرد، بی روح و بی حس بخندی ( تا فضای منفی رو مثبت تر کنی )
|
[ترجمه گوگل]و شما می توانید یک خنده بدون ستون فقرات بخندید!
[ترجمه ترگمان]و تو می تونی یه خنده بی جرات بخندی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A jellyfish is a spineless animal.
[ترجمه گوگل]چتر دریایی یک حیوان بدون ستون فقرات است
[ترجمه ترگمان]ستاره دریایی یک حیوان spineless است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بی مهره (صفت)
invertebrate, spineless

بدون ستون فقرات (صفت)
invertebrate, spineless

بی جرات (صفت)
spiritless, spineless

انگلیسی به انگلیسی

• having no strength of character; lacking a spinal column, lacking a backbone; having no spiny projections (of a plant or organism)
if you say that someone is spineless, you mean that they are cowardly.

پیشنهاد کاربران

بی جربزه، بی شهامت، بزدل، ترسو
lacking determination and the willingness to take risks
بدون/ فاقد عزم و تصمیم در زمان خطر یا ریسک
It upset me to realize how spineless I was
Camilla agrees with Prince William this was a spineless move and Charles should have banished Harry and Meghan from the kingdom
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/spineless?q=spineless
بی اراده
بی وجود
آدم احمق
Foolish person
بی بُته

بپرس