پیشنهادهای احمد احمدی (٢٢٠)
در مورد انسان بد اخلاق آدمی که نیش و کنایه می زنه
فرد راه بلد محلی راه نما
از محاصره ( کردن ) دست برداشتن
Intervening ( adjective or verb ) Something that comes between two points in time, space, or events intervening country = سرزمین میانی یا فاصله دار ...
همان like to ست منتهی انگلیسی قدیمی ست
در مخمصه افتادن به مخمصه افتادن
بنابراین از این رو در نتیجه
لطفاً دقت شود که این کلمه را به فارسی می توان کاملاً برعکس و متضاد متوجه شد و ترجمه کرد The general chose her without discrimination ژنرال او را بد ...
سرزنش کردن دست انداختن نقد کردن “Have a crack at someone” ( British informal expression ) In this context, it means To criticize or scold som ...
زن و شوهر شدن دوست پسر دوست دختر شدن به رابطه ای میگن که از حد دوستی فراتر رفته باشه
شوخی کردن دست انداختن کسی “Ribbing” ( noun / from the verb to rib someone ) means Light teasing or joking, usually in a friendly or playful way — ...
تاب تحمل فشار را داشتن To be strong or sufficient enough to handle pressure, difficulty, or burden This old bridge is not equal to the strain of h ...
Mail= زره Clad= ملبس در نتیجه زره پوش
به لاستیک دور در و شیشه خودرو هم میگن که برای آب بندی و جلوگیری از ورود هواست
The phrase “there’ll be hell to pay from [someone]” is an idiomatic expression that means That person will be very angry and there will be serious ...
Old fashioned In this way Like this
بدون حق اعتراض بدون تجدنظر تصمیم نهایی است
A movement that is part of a set of movements in a military or naval maneuver Example: The troops performed a series of evolutions on the parade grou ...
حلال رنگ و این جور مواد شیمیایی رو میگن که برای تمیزکاری و رنگ زدن استفاده میشه مثل تینر
این پا اون پا کردن شاید از روی خستگی شاید از روی دودلی و برای دو دوتا چهار تا کردن
کاشف به عمل آمد. . .
تکه بریده شده، کوتاه شده یا باقیمانده از یک چیز بزرگتر که قبلاً کامل بوده حالا اون چیز میتونه طناب، دست، پا، دندان، درخت و . . . باشد
احساس یا علاقه را با تمام وجود ابراز کردن/نشان دادن
بر هم زدن تعادل کسی با پا جلوی پای او گذاشتن بر هم خوردن تعادل خود با بر خورد پا به شی یا مانعی
چوب لای چرخ گذاشتن ایجاد مانع کردن
در معنای صدقه و خیرات Alms درسته نه Alm
مویی رد کردن مویی گذشتن و . . .
با نگاه از بالا به پایین
نوعی وسیله صنعتی جهت حمل و نقل اجسام
در مورد آدم: خسته و از پا افتاده در مورد وسایل: کارکرده و مستهلک
با روی باز و دوستانه رفتار کردن یا چیزی را گفتن
خود به خود
سر هم بندی ( کردن ) ماست مالی ( کردن ) الله بختکی ( کاری کردن )
آدم خودنما
از اولش معلوم بود نگفته معلوم بود مگه جور دیگه هم میشد فکر کرد
Oft - used is a slightly formal way of saying frequently used or commonly used پر استفاده رایج
In your midst یعنی دور و برت پیرامونت میون دوست و آشنا میون محیطی که توش زندگی می کنی All of these examples reinforce the idea that there is great b ...
انرژی، علاقه یا کاری که به سرعت از فردی به فرد دیگه منتقل میشه و شور و هیجان به پا میکنه
از روی صمیمیت
از شکست در کاری درس عبرت گرفتن و تجربه کسب کردن
عروسک های نرم و پنبه ای که خیلی متنوع ان و خوراک بغل کردند
وقتی قیافه ت شبیه کسی باشه که انگار کشتی هاش غرق شدن
واحدی استاندارد برای اندازه گیری جریان الکتریکی آمپر
ور آمده
نوعی شلوار راحتی که موقع خواب و زمان استراحت می پوشن پیژامه زیرشلواری
=turtleneck ( us )
دوباره بازی درآوردن از نو شروع کردن ( رو مخ رفتن )
پلک رو هم نگذاشتن
متوجه چیزی شدن آگاهی یافتن از موضوعی
تو سر کسی زدن کسی رو کوبیدن
چشم در چشم کسی نگاه کردن به چشمان دیگری زل زدن
طرح کردن سوال
مدهوش
از نو عادت کردن به چبزی دوباره عادت کردن
دست ساز مخالف ماشینی
( به جهت فریب و مخفی کردن حقیقت ) موضوعی رو پیچوندن و طور دیگه جلوه دادن
Informal شخصی که به مرگ و چیزهای تنفرآور علاقه زیادی داره
نیش زدن به کسی حرف تند و تیز زدن به دیگری به جهت آزار و اذیت
to turn round quickly She wheeled round to face him and saw him take out a gun با سرعت چرخیدن سریع برگشتن
informal_British an off - licence فروشگاه نوشابه های الکلی
مویی که به دلیل عدم شست وشو زخیم و سفت شده
مسخره نمی کنم ولی. . . شاید فکر کنی دارم شوخی می کنم ولی. . .
تو رفتگی ایجاد شده در تشک به دلیل کهنگی و یا استفاده زیاد
کسی یا چیزی را سریع در جایی چپاندن
نوارهای که بر روی خود مواد چسبناکی دارند و برای اصلاح بدن ازشون استفاده میشه گوگل ش کنید بهتر متوجه میشید
با گردادن یا چرخش آب شستن مثل زمانی که با چرخش آب دهانتون رو آب می کشید یا سینک ظرف شویی رو آب می کشید The dentist handed me a glass of water to swi ...
ها کردن مثل زمانی که روی شیشه، آینه یا عینک نفستون رو بیرون میدید
با خونسردی تحت تاثیر احساسات قرار نگرفتن
محصور شده با شیشه یا پنل شیشه ای
مردن
زنجیر وار در یک خطیا صف قرار گرفتن
ادب، درک و فهم داشتن He did not even have the grace to apologise طرف حتی انقدر شعور نداشت که عذرخواهی کنه صداقت داشتن Many of us do stupid things i ...
اگر صحبت از مکانی باشه گرم خفه
محل اقامت کارکنان
دستاورد بزرگ موفقیت چشمگیر
ذوق کردن از دیدن کسی یا چیزی
به شدت
برای بیان تعجب گفته میشه وای خدای من. . . ای وای من. . .
Abstract thinker Concrete thinker اگر معنی عبارت "تو مو بینی و من پیچش مو" رو بدونید یادگیری لغات بالا آسونه کسی که "concrete" فکر میکنه مو رو می ...
Abstract thinker Concrete thinker اگر معنی عبارت "تو مو بینی و من پیچش مو" رو بدونید یادگیری لغات بالا آسونه کسی که "concrete" فکر میکنه مو رو می ...
ترک کردن جدا شدن
به سبک نوآر در سبک نوآر. . .
رخنه کردن
نگاه دیدگاه نگرش
نابخردانه غیر هوشمندانه
سهام شرکت هایی با جمع سرمایه بین ۳۰۰ میلیون تا ۲ میلیارد دلار
پرت شدن حواس آدم خودت یه جا باشی ذهنت یه جای دیگه
پاسخ دادن به یک سری از سوالات به ویژه از سمت خبرنگاران
مثل چی در گل ماندن
چرخیدن یا چرخان روی محوری
with a scrunched - up face با صورتی در هم کشیده
از دست دادن توانایی و مزایایی که قبلا داشتیم رو به افول رفتن گذشتن دوران خوشی
قلمِ کنده کاری
مِن مِن کردن دست دست کردن
مخفف کلمه: miscellaneous به معنای متفرقه
با tie up اشتباه گرفته نشه! به صندلی های گفته میشه که تو سینماها هست. قسمت نشیمنگاه زمانی که کسی روی صندلی ننشسته به سمت بالا تا میشه تا ملت بتونن ر ...
به پلکی گفته میشه که چین نداره
= truly I'm positively famished واقعاً که گشنمه. راستی راستی. . . خداییش. . .
شاید بشه به وفور نعمت هم ترجمه ش کرد It leads you to huge success and abundance شما را به سمت موفقیت و وفور نعمت هدایت می کند
توی برنامه نویسی بنظرم معادل همون loop میشه مجموعه ای از دستورات و فرامین که به دفعات تکرار می شن. حلقه تکرار چرخه تکرار
کارمندان یک شرکت که کارشون فروش محصولات شرکتشونه معمولا با تلفن زدن یا فروش حضوری
بر عهده کسی بودن بر گردن کسی بودن
در حالت فعل همراه بودن با کمی از چیزی مخلوط بودن با کمی از چیزی Her joy was tinged with sadness شادیش با کمی غم همراه بود a mass of white blossom ti ...
به موهای ژولیده هم می گن مثل وقتی که یکی سوار موتور میشه و موهاش توی باد به هم میریزه
حالا حالاها
مبل دو نفره
آدم مهربان و خوش خلق لحظات شیرین و دوستانه
=more than a few =A lot of تحت الفظی میشه بیشتر از کمی =خیلی زیاد، بسیار
رک و راست و بدون مخفیکاری یا دوز و کلک
اشکال مختلف از چیزی
وقتی کاری کنیم که کسی نسبت به کاری که میخواد انجام بده یواش یواش و کم کمک دو به شک بشه متزلزل بشه مردد بشه
با بسیاری از افراد صحبت کردن با همه صحبت کردن
سریع و کوتاه
یکی بخر دوتا ببر
وقتی یه سخنی، نوشته ای یا اثری labored هستش یعنی معلومه خیلی روش کار شده ولی آخر سر مصنوعی، غیرطبیعی و ناجور از کار در آمده
مصنوعی، تصنعی، غیرطبیعی، ناجور
درجه یک
اگر تو متنی که میخونید معنی مرغ ماهیخوار نمیده شاید به این معنی باشه ( در انگلستان ) همون خط عابر پیاده است، با این تفاوت که عابر پیاده میتونه با ...
( در انگلستان ) همون خط عابر پیاده است، با این تفاوت که عابر پیاده میتونه با زدن یک دکمه، چراغ سبز چراغ راهنما رو به قرمز تغییر بده و بعد با ایستادن ...
رنگ باختن
سرگرمی تفریح
The phrase "just for kicks" means to do something for fun or enjoyment rather than for any practical or serious reason فقط از سر خوشی کاری کردن تنها ...
کسی که نافش رو با دروغ بریدن یه دروغگوی مادرزاد کسی که نمیتونه راست بگه
با جزییات چیزی را توضیح دادن
راز دل گفتن به کسی که محرم رازته
شعاع ای از نور باریکه ای از نور فکر کنم a shaft of light رو توی گوگل جست وجو کنیدو تصاویر رو ببینید بهتر متوجه بشید
قال گذاشتن کسی
با کلمه pluck به معنی کندن ناگهانی چیزی اشتباه نشود
لوند
to treat plant or animal products by drying, smoking, salting, etc. , to preserve it from decay ( برای جلوگیری از فساد ) دودی کردن، نمک زدن و خشک کر ...
سر به فلک کشیدن
زمین تخت گرا کسی که معتقد است زمین تخت است نه گرد
هفتاد سالگی هفتادمین توی سالگردها ازش استفاده میشه 25th anniversary: silver 40th anniversary: ruby 50th anniversary: gold 60th anniversary: dia ...
شاید بشه اینطور هم ترجمه ش کرد بخش جدایی ناپذیر/جدانشدنی
سر دسته
تحمل ناپذیر
Press someone If you press someone, you try hard to persuade them to do something تمنا کردن از یا التماس کردن کسی برای انجام کاری
اسب ماده= mare اسب نر = stallion
make a clean breast of something اصطلاحی است برای گفتن چیزی که پیش از این پنهان بوده یا در موردش دروغ گفته شده I decided to make a clean breast of ...
به مواد و چیزهایی گفته میشه که خیلی زود آتش می گیرند Who'd think an old damp tower could offer so much kindling چه کسی فکرش را می کرد یک برج قدیمی ن ...
لگدمال شده
دقیقاً
در برخی موارد بهتر ه کلمه را در اینترنت جستجو کنیم و تصاویرش رو ببینیم تا معنیش رو درک کنیم این واژه یکی از همون موارده
ریختن دل و روده به بیرون This wretch now gutted like a trout دل و روده ی این بدبخت مثل ماهی قزل الا بیرون ریخته
وقتی یه محصول کشاورزی مثل گندم رو درو می کنند تو یا روی زمین یه سری ساقه های کوچکی ازش میمونه که به اون ساقه ها میگن stubble
زنده، کشته نشده
Axl and Beatrice remained silent in their respective chairs اکسل و بیاتریس بر روی صندلی های خود ساکت نشسته بودند اینجا respective اشاره به این داره ...
شجاعانه
To receive a beating
املای غلط واژه ی sponsor
زمانی به کار میره که بخواید به کسی یا چیزی اشاره کنید که خیلی طبیعی یا مرسوم نیست There was much curiosity about what manner of man he was سوالات ز ...
It won't work شدنی نیست
لیستی از آهنگ های یک گروه موسیقی که قرار است در کنسرت اجرا شود
موسیقی: آهنگی که پایه ثابت کنسرت های یک خواننده یا گروه موسیقی است یعنی ملت دوست دارن همیشه تو کنسرت اون آهنگ رو بشنون a fan favorite and a staple o ...
جایی نتونستم معنیش رو پیدا کنم ولی برداشتم این بود: چیزی که مستند شده باشه قبلا جایی صحبتی از چیزی شده ولی الان به طور رسمی اعلامش کردن مثلا میگن حقو ...
=Non - communicable ( بیماری ) غیرواگیر
واگیردار در مقابل غیر واگیر non - infectious
در شرایط سخت قوی و مصمم بودن
شیمی: solution مایع ترکیب شده ایست از موادی که با هم ترکیب شده اند مثل نمک در آب ( پس به آب نمک solution می گن ) در مقابل suspension ترکیب یست از ما ...
این کلمه بار طنز داره شاید بشه به فارسی جنی شدن ترجمه ش کرد Almost overnight, that sweet, little child had transmogrified into an antisocial monster ...
تخریب شخصیت کردن ( چه در سخن چه با نوشتن )
املای اشتباه واژه decline
Are you aware that a red - suited gentleman with a jolly twinkles in his eyes is stuck in the chimney خبر داری که یه مرد قرمز پوش ( بابانوئل ) با یه ...
=address problem مشکلی را مورد بررسی قرار دادن نگرانی در رابطه با چیزی را مورد بررسی قرار دادن به نگرانی ایجاد شده توجه نشان دادن
Low - cost carrier شرکت هواپیمایی ارزان قیمت
twin bed= تختخواب تک نفره - برای وقتی که تنهایی اتاق می گیری double bed= تختخواب دو نفره - برای وقتی که با شریک زندگیت اتاق می گیری two twin beds= دو ...
شوخی شوخی کردن
دانشجو دانشگاه افسری
واحد دانشگاهی
نشست و مستقر شدن یک ساختمان نوساز با محیطی که روش بنا شده که معمولا در سه سال اول ساخته شدن ساختمان اتفاق می افته و موجب میشه دیوارها ترک بخورن یا آه ...
به نظرم میشه به حدنصاب رسیدن Did you meet your quotas فروشت به حد نصاب رسیده؟ یعنی اگر قرار بوده مثلا توی یک روز ۲۰ تا شاخه گل بفروشی، اون ۲۰ تا رو ف ...
بر سر دو راهی ماندن
میانبر shortcut در فارسی معمولا بار مثبت داره و مسیر ما به مقصد رو کوتاه تر می کنه ولی Detour به معنای میانبر نیست بلکه به معنی مسیر فرعی و انحرافی ه ...
آشفته
خوب گوش کن
شرَخر
کسی را تنبیه یا سرزنش کردن
لعنت بهش! گندش بزنن! از این بدتر نمیشه!
UK old - fashioned a man He's an odd - looking cove
اینکه مراقب باشی کسی سرت کلاه نگذاره یا آسیب نبینی
برای بدست آوردن چیزی تلاش کردن
درست در آخرین لحظه
در دنیای بتمن آرکام میتونه مترادف تیمارستان یا زندان باشه یعنی کوتاه شده ی Arkham Asylum مثل این دیالوگ از فیلم Batman: The Long Halloween part one ...
a lead: a clue, a piece of information that may prove important ( in an investigation )
هر کاری عشقته کُن
برای چیزی کمترین اهمیتی قائل نشدن Does Elsa care a button for our plan? No, I don't think she does آیا السا یه ارزن برای نقشه ی ما ارزش قائله؟ نه، گم ...
کندن یا کشیدن ناگهانی چیزی از جای خودش مثل کندن علف از زمین چیدن مو از صورت چیدن انگور از درخت کندن پر مرغ و خروس. . .
a stupid person احمق
در برداشت اول
به عنوان یه فارسی زبان بنظرم میتونیم بگیم �خودی� که خوشبختانه نزدیک و بر وزن سلفی هم هست. بیا یه خودی بگیریم. از خودم یه خودی گرفتم و. . . سلفی د ...
توی رمان های علمی تخیلی: موجودی است ماشینی و مصنوعی که از روی یک نمونه انسانی ساخته شده.
کاری را بیش از حد معمول و پسندیدش انجام دادن تو انجام کاری زیاده روی کردن
غول رسانه ای
از این رو
دنیا دیده
جا زدن
اصطلاح به معنی در بالاترین حد چیزی بودن Your confidence turned up to 11 اعتماد به نفست به بالاترین حدش رسیده
حالت تهوع داشتن
رسیدگی کردن مراقبت کردن پرستاری کردن Would you mind waiting? I'm tending to another customer at the moment Nurses tended to the injured
زدن ضربه سر در فوتبال
تلاش her bid for re - election was unsuccessful تلاش او برای انتخاب مجدد بی ثمر بود
اجابت کردن
فرق بین job و career تصور کنید کسی از علی میپرسه - علی شغلت چیه؟ علی جواب میده: - گوینده رادیو هستم، ولی دوست دارم کارگردان سینما بشم. تو این مثال ...
وحشیانه
خوب تا کردن با
آش مال
هله هوله
به این جهت که. . .
پیاز داغش رو زیاد کردن
گل سرسبد
با این نیت که. . .
مردم دوست
Fire truck=
=fire department
Light a fire
خانواده زن یا شوهر He's spending the holiday with his in - laws او تعطیلات را با خانواده زنش گذراند
fellow student
نظر کارشناسی
=shopping bag کیسه پلاستیکی کیسه خرید