تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

در مورد انسان بد اخلاق آدمی که نیش و کنایه می زنه

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

فرد راه بلد محلی راه نما

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

از محاصره ( کردن ) دست برداشتن

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

Intervening ( adjective or verb ) Something that comes between two points in time, space, or events intervening country = سرزمین میانی یا فاصله دار ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

همان like to ست منتهی انگلیسی قدیمی ست

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

در مخمصه افتادن به مخمصه افتادن

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

بنابراین از این رو در نتیجه

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

لطفاً دقت شود که این کلمه را به فارسی می توان کاملاً برعکس و متضاد متوجه شد و ترجمه کرد The general chose her without discrimination ژنرال او را بد ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

سرزنش کردن دست انداختن نقد کردن “Have a crack at someone” ( British informal expression ) In this context, it means To criticize or scold som ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

زن و شوهر شدن دوست پسر دوست دختر شدن به رابطه ای میگن که از حد دوستی فراتر رفته باشه

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

شوخی کردن دست انداختن کسی “Ribbing” ( noun / from the verb to rib someone ) means Light teasing or joking, usually in a friendly or playful way — ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تاب تحمل فشار را داشتن To be strong or sufficient enough to handle pressure, difficulty, or burden This old bridge is not equal to the strain of h ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Mail= زره Clad= ملبس در نتیجه زره پوش

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به لاستیک دور در و شیشه خودرو هم میگن که برای آب بندی و جلوگیری از ورود هواست

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The phrase “there’ll be hell to pay from [someone]” is an idiomatic expression that means That person will be very angry and there will be serious ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Old fashioned In this way Like this

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بدون حق اعتراض بدون تجدنظر تصمیم نهایی است

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

A movement that is part of a set of movements in a military or naval maneuver Example: The troops performed a series of evolutions on the parade grou ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حلال رنگ و این جور مواد شیمیایی رو میگن که برای تمیزکاری و رنگ زدن استفاده میشه مثل تینر

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

این پا اون پا کردن شاید از روی خستگی شاید از روی دودلی و برای دو دوتا چهار تا کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کاشف به عمل آمد. . .

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

تکه بریده شده، کوتاه شده یا باقیمانده از یک چیز بزرگتر که قبلاً کامل بوده حالا اون چیز میتونه طناب، دست، پا، دندان، درخت و . . . باشد

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

احساس یا علاقه را با تمام وجود ابراز کردن/نشان دادن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بر هم زدن تعادل کسی با پا جلوی پای او گذاشتن بر هم خوردن تعادل خود با بر خورد پا به شی یا مانعی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چوب لای چرخ گذاشتن ایجاد مانع کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در معنای صدقه و خیرات Alms درسته نه Alm

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مویی رد کردن مویی گذشتن و . . .

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

با نگاه از بالا به پایین

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نوعی وسیله صنعتی جهت حمل و نقل اجسام

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در مورد آدم: خسته و از پا افتاده در مورد وسایل: کارکرده و مستهلک

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

با روی باز و دوستانه رفتار کردن یا چیزی را گفتن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خود به خود

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سر هم بندی ( کردن ) ماست مالی ( کردن ) الله بختکی ( کاری کردن )

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آدم خودنما

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از اولش معلوم بود نگفته معلوم بود مگه جور دیگه هم میشد فکر کرد

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Oft - used is a slightly formal way of saying frequently used or commonly used پر استفاده رایج

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

In your midst یعنی دور و برت پیرامونت میون دوست و آشنا میون محیطی که توش زندگی می کنی All of these examples reinforce the idea that there is great b ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

انرژی، علاقه یا کاری که به سرعت از فردی به فرد دیگه منتقل میشه و شور و هیجان به پا میکنه

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از روی صمیمیت

پیشنهاد
٠

از شکست در کاری درس عبرت گرفتن و تجربه کسب کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

عروسک های نرم و پنبه ای که خیلی متنوع ان و خوراک بغل کردند

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وقتی قیافه ت شبیه کسی باشه که انگار کشتی هاش غرق شدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واحدی استاندارد برای اندازه گیری جریان الکتریکی آمپر

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ور آمده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوعی شلوار راحتی که موقع خواب و زمان استراحت می پوشن پیژامه زیرشلواری

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

=turtleneck ( us )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوباره بازی درآوردن از نو شروع کردن ( رو مخ رفتن )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پلک رو هم نگذاشتن

پیشنهاد
١

متوجه چیزی شدن آگاهی یافتن از موضوعی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تو سر کسی زدن کسی رو کوبیدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چشم در چشم کسی نگاه کردن به چشمان دیگری زل زدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طرح کردن سوال

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

مدهوش

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نو عادت کردن به چبزی دوباره عادت کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دست ساز مخالف ماشینی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

( به جهت فریب و مخفی کردن حقیقت ) موضوعی رو پیچوندن و طور دیگه جلوه دادن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Informal شخصی که به مرگ و چیزهای تنفرآور علاقه زیادی داره

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نیش زدن به کسی حرف تند و تیز زدن به دیگری به جهت آزار و اذیت

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to turn round quickly She wheeled round to face him and saw him take out a gun با سرعت چرخیدن سریع برگشتن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

informal_British an off - licence فروشگاه نوشابه های الکلی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مویی که به دلیل عدم شست وشو زخیم و سفت شده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

مسخره نمی کنم ولی. . . شاید فکر کنی دارم شوخی می کنم ولی. . .

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

تو رفتگی ایجاد شده در تشک به دلیل کهنگی و یا استفاده زیاد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

کسی یا چیزی را سریع در جایی چپاندن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوارهای که بر روی خود مواد چسبناکی دارند و برای اصلاح بدن ازشون استفاده میشه گوگل ش کنید بهتر متوجه میشید

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با گردادن یا چرخش آب شستن مثل زمانی که با چرخش آب دهانتون رو آب می کشید یا سینک ظرف شویی رو آب می کشید The dentist handed me a glass of water to swi ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ها کردن مثل زمانی که روی شیشه، آینه یا عینک نفستون رو بیرون میدید

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با خونسردی تحت تاثیر احساسات قرار نگرفتن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محصور شده با شیشه یا پنل شیشه ای

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زنجیر وار در یک خطیا صف قرار گرفتن

پیشنهاد
١

ادب، درک و فهم داشتن He did not even have the grace to apologise طرف حتی انقدر شعور نداشت که عذرخواهی کنه صداقت داشتن Many of us do stupid things i ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

اگر صحبت از مکانی باشه گرم خفه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

محل اقامت کارکنان

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

دستاورد بزرگ موفقیت چشمگیر

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ذوق کردن از دیدن کسی یا چیزی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

به شدت

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای بیان تعجب گفته میشه وای خدای من. . . ای وای من. . .

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Abstract thinker Concrete thinker اگر معنی عبارت "تو مو بینی و من پیچش مو" رو بدونید یادگیری لغات بالا آسونه کسی که "concrete" فکر میکنه مو رو می ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Abstract thinker Concrete thinker اگر معنی عبارت "تو مو بینی و من پیچش مو" رو بدونید یادگیری لغات بالا آسونه کسی که "concrete" فکر میکنه مو رو می ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

ترک کردن جدا شدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

به سبک نوآر در سبک نوآر. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رخنه کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نگاه دیدگاه نگرش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نابخردانه غیر هوشمندانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سهام شرکت هایی با جمع سرمایه بین ۳۰۰ میلیون تا ۲ میلیارد دلار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرت شدن حواس آدم خودت یه جا باشی ذهنت یه جای دیگه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پاسخ دادن به یک سری از سوالات به ویژه از سمت خبرنگاران

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مثل چی در گل ماندن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

چرخیدن یا چرخان روی محوری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

with a scrunched - up face با صورتی در هم کشیده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

از دست دادن توانایی و مزایایی که قبلا داشتیم رو به افول رفتن گذشتن دوران خوشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

قلمِ کنده کاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مِن مِن کردن دست دست کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مخفف کلمه: miscellaneous به معنای متفرقه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با tie up اشتباه گرفته نشه! به صندلی های گفته میشه که تو سینماها هست. قسمت نشیمنگاه زمانی که کسی روی صندلی ننشسته به سمت بالا تا میشه تا ملت بتونن ر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به پلکی گفته میشه که چین نداره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

= truly I'm positively famished واقعاً که گشنمه. راستی راستی. . . خداییش. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شاید بشه به وفور نعمت هم ترجمه ش کرد It leads you to huge success and abundance شما را به سمت موفقیت و وفور نعمت هدایت می کند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

توی برنامه نویسی بنظرم معادل همون loop میشه مجموعه ای از دستورات و فرامین که به دفعات تکرار می شن. حلقه تکرار چرخه تکرار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کارمندان یک شرکت که کارشون فروش محصولات شرکتشونه معمولا با تلفن زدن یا فروش حضوری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بر عهده کسی بودن بر گردن کسی بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در حالت فعل همراه بودن با کمی از چیزی مخلوط بودن با کمی از چیزی Her joy was tinged with sadness شادیش با کمی غم همراه بود a mass of white blossom ti ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

به موهای ژولیده هم می گن مثل وقتی که یکی سوار موتور میشه و موهاش توی باد به هم میریزه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

حالا حالاها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مبل دو نفره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آدم مهربان و خوش خلق لحظات شیرین و دوستانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

=more than a few =A lot of تحت الفظی میشه بیشتر از کمی =خیلی زیاد، بسیار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رک و راست و بدون مخفیکاری یا دوز و کلک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اشکال مختلف از چیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

وقتی کاری کنیم که کسی نسبت به کاری که میخواد انجام بده یواش یواش و کم کمک دو به شک بشه متزلزل بشه مردد بشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با بسیاری از افراد صحبت کردن با همه صحبت کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سریع و کوتاه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یکی بخر دوتا ببر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

وقتی یه سخنی، نوشته ای یا اثری labored هستش یعنی معلومه خیلی روش کار شده ولی آخر سر مصنوعی، غیرطبیعی و ناجور از کار در آمده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مصنوعی، تصنعی، غیرطبیعی، ناجور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

درجه یک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اگر تو متنی که میخونید معنی مرغ ماهیخوار نمیده شاید به این معنی باشه ( در انگلستان ) همون خط عابر پیاده است، با این تفاوت که عابر پیاده میتونه با ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( در انگلستان ) همون خط عابر پیاده است، با این تفاوت که عابر پیاده میتونه با زدن یک دکمه، چراغ سبز چراغ راهنما رو به قرمز تغییر بده و بعد با ایستادن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

رنگ باختن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرگرمی تفریح

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

The phrase "just for kicks" means to do something for fun or enjoyment rather than for any practical or serious reason فقط از سر خوشی کاری کردن تنها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسی که نافش رو با دروغ بریدن یه دروغگوی مادرزاد کسی که نمیتونه راست بگه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با جزییات چیزی را توضیح دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

راز دل گفتن به کسی که محرم رازته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

شعاع ای از نور باریکه ای از نور فکر کنم a shaft of light رو توی گوگل جست وجو کنیدو تصاویر رو ببینید بهتر متوجه بشید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

قال گذاشتن کسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

با کلمه pluck به معنی کندن ناگهانی چیزی اشتباه نشود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

لوند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

to treat plant or animal products by drying, smoking, salting, etc. , to preserve it from decay ( برای جلوگیری از فساد ) دودی کردن، نمک زدن و خشک کر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سر به فلک کشیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

زمین تخت گرا کسی که معتقد است زمین تخت است نه گرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

هفتاد سالگی هفتادمین توی سالگردها ازش استفاده میشه 25th anniversary: silver 40th anniversary: ruby 50th anniversary: gold 60th anniversary: dia ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

شاید بشه اینطور هم ترجمه ش کرد بخش جدایی ناپذیر/جدانشدنی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

سر دسته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

تحمل ناپذیر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Press someone If you press someone, you try hard to persuade them to do something تمنا کردن از یا التماس کردن کسی برای انجام کاری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

اسب ماده= mare اسب نر = stallion

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

make a clean breast of something اصطلاحی است برای گفتن چیزی که پیش از این پنهان بوده یا در موردش دروغ گفته شده I decided to make a clean breast of ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

به مواد و چیزهایی گفته میشه که خیلی زود آتش می گیرند Who'd think an old damp tower could offer so much kindling چه کسی فکرش را می کرد یک برج قدیمی ن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

لگدمال شده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

دقیقاً

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

در برخی موارد بهتر ه کلمه را در اینترنت جستجو کنیم و تصاویرش رو ببینیم تا معنیش رو درک کنیم این واژه یکی از همون موارده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

ریختن دل و روده به بیرون This wretch now gutted like a trout دل و روده ی این بدبخت مثل ماهی قزل الا بیرون ریخته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

وقتی یه محصول کشاورزی مثل گندم رو درو می کنند تو یا روی زمین یه سری ساقه های کوچکی ازش میمونه که به اون ساقه ها میگن stubble

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

زنده، کشته نشده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Axl and Beatrice remained silent in their respective chairs اکسل و بیاتریس بر روی صندلی های خود ساکت نشسته بودند اینجا respective اشاره به این داره ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

شجاعانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

To receive a beating

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

املای غلط واژه ی sponsor

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

زمانی به کار میره که بخواید به کسی یا چیزی اشاره کنید که خیلی طبیعی یا مرسوم نیست There was much curiosity about what manner of man he was سوالات ز ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

It won't work شدنی نیست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

لیستی از آهنگ های یک گروه موسیقی که قرار است در کنسرت اجرا شود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

موسیقی: آهنگی که پایه ثابت کنسرت های یک خواننده یا گروه موسیقی است یعنی ملت دوست دارن همیشه تو کنسرت اون آهنگ رو بشنون a fan favorite and a staple o ...

پیشنهاد
١

جایی نتونستم معنیش رو پیدا کنم ولی برداشتم این بود: چیزی که مستند شده باشه قبلا جایی صحبتی از چیزی شده ولی الان به طور رسمی اعلامش کردن مثلا میگن حقو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

=Non - communicable ( بیماری ) غیرواگیر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

واگیردار در مقابل غیر واگیر non - infectious

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

در شرایط سخت قوی و مصمم بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

شیمی: solution مایع ترکیب شده ایست از موادی که با هم ترکیب شده اند مثل نمک در آب ( پس به آب نمک solution می گن ) در مقابل suspension ترکیب یست از ما ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

این کلمه بار طنز داره شاید بشه به فارسی جنی شدن ترجمه ش کرد Almost overnight, that sweet, little child had transmogrified into an antisocial monster ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

تخریب شخصیت کردن ( چه در سخن چه با نوشتن )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

املای اشتباه واژه decline

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

Are you aware that a red - suited gentleman with a jolly twinkles in his eyes is stuck in the chimney خبر داری که یه مرد قرمز پوش ( بابانوئل ) با یه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

=address problem مشکلی را مورد بررسی قرار دادن نگرانی در رابطه با چیزی را مورد بررسی قرار دادن به نگرانی ایجاد شده توجه نشان دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

Low - cost carrier شرکت هواپیمایی ارزان قیمت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

twin bed= تختخواب تک نفره - برای وقتی که تنهایی اتاق می گیری double bed= تختخواب دو نفره - برای وقتی که با شریک زندگیت اتاق می گیری two twin beds= دو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

شوخی شوخی کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دانشجو دانشگاه افسری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

واحد دانشگاهی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

نشست و مستقر شدن یک ساختمان نوساز با محیطی که روش بنا شده که معمولا در سه سال اول ساخته شدن ساختمان اتفاق می افته و موجب میشه دیوارها ترک بخورن یا آه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

به نظرم میشه به حدنصاب رسیدن Did you meet your quotas فروشت به حد نصاب رسیده؟ یعنی اگر قرار بوده مثلا توی یک روز ۲۰ تا شاخه گل بفروشی، اون ۲۰ تا رو ف ...

پیشنهاد
٠

بر سر دو راهی ماندن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

میانبر shortcut در فارسی معمولا بار مثبت داره و مسیر ما به مقصد رو کوتاه تر می کنه ولی Detour به معنای میانبر نیست بلکه به معنی مسیر فرعی و انحرافی ه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

آشفته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

خوب گوش کن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

شرَخر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسی را تنبیه یا سرزنش کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

لعنت بهش! گندش بزنن! از این بدتر نمیشه!

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

UK old - fashioned a man He's an odd - looking cove

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

اینکه مراقب باشی کسی سرت کلاه نگذاره یا آسیب نبینی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

برای بدست آوردن چیزی تلاش کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

درست در آخرین لحظه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

در دنیای بتمن آرکام میتونه مترادف تیمارستان یا زندان باشه یعنی کوتاه شده ی Arkham Asylum مثل این دیالوگ از فیلم Batman: The Long Halloween part one ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

a lead: a clue, a piece of information that may prove important ( in an investigation )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

هر کاری عشقته کُن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

برای چیزی کمترین اهمیتی قائل نشدن Does Elsa care a button for our plan? No, I don't think she does آیا السا یه ارزن برای نقشه ی ما ارزش قائله؟ نه، گم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

کندن یا کشیدن ناگهانی چیزی از جای خودش مثل کندن علف از زمین چیدن مو از صورت چیدن انگور از درخت کندن پر مرغ و خروس. . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

a stupid person احمق

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

در برداشت اول

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

به عنوان یه فارسی زبان بنظرم میتونیم بگیم �خودی� که خوشبختانه نزدیک و بر وزن سلفی هم هست. بیا یه خودی بگیریم. از خودم یه خودی گرفتم و. . . سلفی د ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

توی رمان های علمی تخیلی: موجودی است ماشینی و مصنوعی که از روی یک نمونه انسانی ساخته شده.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کاری را بیش از حد معمول و پسندیدش انجام دادن تو انجام کاری زیاده روی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

غول رسانه ای

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

از این رو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

دنیا دیده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

جا زدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

اصطلاح به معنی در بالاترین حد چیزی بودن Your confidence turned up to 11 اعتماد به نفست به بالاترین حدش رسیده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

حالت تهوع داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

رسیدگی کردن مراقبت کردن پرستاری کردن Would you mind waiting? I'm tending to another customer at the moment Nurses tended to the injured

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

زدن ضربه سر در فوتبال

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٤

تلاش her bid for re - election was unsuccessful تلاش او برای انتخاب مجدد بی ثمر بود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

اجابت کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٠١

فرق بین job و career تصور کنید کسی از علی میپرسه - علی شغلت چیه؟ علی جواب میده: - گوینده رادیو هستم، ولی دوست دارم کارگردان سینما بشم. تو این مثال ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

وحشیانه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

خوب تا کردن با

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

آش مال

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
-١١

هله هوله

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

به این جهت که. . .

پیشنهاد
٢٥

پیاز داغش رو زیاد کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

گل سرسبد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

با این نیت که. . .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

مردم دوست

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

Fire truck=

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

=fire department

پیشنهاد
٣

Light a fire

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٨

خانواده زن یا شوهر He's spending the holiday with his in - laws او تعطیلات را با خانواده زنش گذراند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

fellow student

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

نظر کارشناسی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

=shopping bag کیسه پلاستیکی کیسه خرید