پیشنهاد
١

جایی نتونستم معنیش رو پیدا کنم ولی برداشتم این بود: چیزی که مستند شده باشه قبلا جایی صحبتی از چیزی شده ولی الان به طور رسمی اعلامش کردن مثلا میگن حقو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

=Non - communicable ( بیماری ) غیرواگیر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

واگیردار در مقابل غیر واگیر non - infectious

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در شرایط سخت قوی و مصمم بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

شیمی: solution مایع ترکیب شده ایست از موادی که با هم ترکیب شده اند مثل نمک در آب ( پس به آب نمک solution می گن ) در مقابل suspension ترکیب یست از ما ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

این کلمه بار طنز داره شاید بشه به فارسی جنی شدن ترجمه ش کرد Almost overnight, that sweet, little child had transmogrified into an antisocial monster ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

تخریب شخصیت کردن ( چه در سخن چه با نوشتن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

املای اشتباه واژه decline

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Are you aware that a red - suited gentleman with a jolly twinkles in his eyes is stuck in the chimney خبر داری که یه مرد قرمز پوش ( بابانوئل ) با یه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

=address problem مشکلی را مورد بررسی قرار دادن نگرانی در رابطه با چیزی را مورد بررسی قرار دادن به نگرانی ایجاد شده توجه نشان دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Low - cost carrier شرکت هواپیمایی ارزان قیمت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

twin bed= تختخواب تک نفره - برای وقتی که تنهایی اتاق می گیری double bed= تختخواب دو نفره - برای وقتی که با شریک زندگیت اتاق می گیری two twin beds= دو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شوخی شوخی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دانشجو دانشگاه افسری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واحد دانشگاهی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نشست و مستقر شدن یک ساختمان نوساز با محیطی که روش بنا شده که معمولا در سه سال اول ساخته شدن ساختمان اتفاق می افته و موجب میشه دیوارها ترک بخورن یا آه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به نظرم میشه به حدنصاب رسیدن Did you meet your quotas فروشت به حد نصاب رسیده؟ یعنی اگر قرار بوده مثلا توی یک روز ۲۰ تا شاخه گل بفروشی، اون ۲۰ تا رو ف ...

پیشنهاد
٠

بر سر دو راهی ماندن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

میانبر shortcut در فارسی معمولا بار مثبت داره و مسیر ما به مقصد رو کوتاه تر می کنه ولی Detour به معنای میانبر نیست بلکه به معنی مسیر فرعی و انحرافی ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آشفته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خوب گوش کن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شرَخر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسی را تنبیه یا سرزنش کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لعنت بهش! گندش بزنن! از این بدتر نمیشه!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

UK old - fashioned a man He's an odd - looking cove

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اینکه مراقب باشی کسی سرت کلاه نگذاره یا آسیب نبینی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

برای بدست آوردن چیزی تلاش کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

درست در آخرین لحظه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در دنیای بتمن آرکام میتونه مترادف تیمارستان یا زندان باشه یعنی کوتاه شده ی Arkham Asylum مثل این دیالوگ از فیلم Batman: The Long Halloween part one ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

a lead: a clue, a piece of information that may prove important ( in an investigation )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هر کاری عشقته کُن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برای چیزی کمترین اهمیتی قائل نشدن Does Elsa care a button for our plan? No, I don't think she does آیا السا یه ارزن برای نقشه ی ما ارزش قائله؟ نه، گم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

کندن یا کشیدن ناگهانی چیزی از جای خودش مثل کندن علف از زمین چیدن مو از صورت چیدن انگور از درخت کندن پر مرغ و خروس. . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

a stupid person احمق

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

در برداشت اول

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

به عنوان یه فارسی زبان بنظرم میتونیم بگیم �خودی� که خوشبختانه نزدیک و بر وزن سلفی هم هست. بیا یه خودی بگیریم. از خودم یه خودی گرفتم و. . . سلفی د ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

توی رمان های علمی تخیلی: موجودی است ماشینی و مصنوعی که از روی یک نمونه انسانی ساخته شده.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کاری را بیش از حد معمول و پسندیدش انجام دادن تو انجام کاری زیاده روی کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

غول رسانه ای

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

از این رو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

دنیا دیده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

جا زدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

اصطلاح به معنی در بالاترین حد چیزی بودن Your confidence turned up to 11 اعتماد به نفست به بالاترین حدش رسیده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

حالت تهوع داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

رسیدگی کردن مراقبت کردن پرستاری کردن Would you mind waiting? I'm tending to another customer at the moment Nurses tended to the injured

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

زدن ضربه سر در فوتبال

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦١

تلاش her bid for re - election was unsuccessful تلاش او برای انتخاب مجدد بی ثمر بود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

اجابت کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٩٨

فرق بین job و career تصور کنید کسی از علی میپرسه - علی شغلت چیه؟ علی جواب میده: - گوینده رادیو هستم، ولی دوست دارم کارگردان سینما بشم. تو این مثال ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

وحشیانه