misc


مخفف:، متفرقه، و غیره، مخفف: متفرقه، و غیره مخفف: مجموعه، جنگ

جمله های نمونه

1. Misc. kids. health covered everything from circumcision to premature gray hair to autism.
[ترجمه گوگل]متفرقه بچه ها سلامتی همه چیز از ختنه گرفته تا سفیدی زودرس مو و اوتیسم را پوشش می دهد
[ترجمه ترگمان]Misc بچه ها سلامت همه چیز را از ختنه تا موهای خاکستری زودرس به اوتیسم می پوشاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This doesnt include inverters, housing for the panels, misc hardware or labor.
[ترجمه گوگل]این شامل اینورترها، محفظه پانل ها، سخت افزار متفرقه یا نیروی کار نمی شود
[ترجمه ترگمان]این شامل اینورتر، مسکن برای پانل ها، misc سخت افزار یا کار نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Narrate the function and process of mobile MISC system.
[ترجمه گوگل]عملکرد و فرآیند سیستم MISC موبایل را روایت کنید
[ترجمه ترگمان]narrate کارکرد و فرآیند سیستم تلفن همراه را تایید کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Responsible for other misc. balance sheet account reconciliation as assigned.
[ترجمه گوگل]مسئول سایر موارد متفرقه تطبیق حساب ترازنامه به صورت واگذار شده
[ترجمه ترگمان]مسئول دیگر misc برگه موجودی برگه موجودی را به عنوان مامور تعیین کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Now we set up a misc loop variable called loop.
[ترجمه گوگل]حالا یک متغیر حلقه misc به نام حلقه راه اندازی می کنیم
[ترجمه ترگمان]حالا ما یک متغیر حلقه misc به نام حلقه را تنظیم می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Provider. Space. Their Ads. Your Ads . Upload. Scripting . Pre - Scripts. Your URL. Misc.
[ترجمه گوگل]ارائه دهنده فضا تبلیغات آنها تبلیغات شما بارگذاری اسکریپت نویسی پیش اسکریپت ها URL شما متفرقه
[ترجمه ترگمان]عرضه کننده فضا تبلیغات آن ها تبلیغات شما بارگذاری Scripting پیش از Scripts نشانی اینترنتی شما Misc
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. FY 09 throughput expected to improve due to higher volume MISC.
[ترجمه گوگل]انتظار می رود توان عملیاتی سال مالی 09 به دلیل MISC با حجم بالاتر بهبود یابد
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که خروجی سال مالی ۲۰۰۹ به علت MISC حجم بالاتر بهبود یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I see you're not disputing these as facts: CONTRIBUTION TO GREENHOUSE EFFECT Misc.
[ترجمه گوگل]من می بینم که شما اینها را به عنوان حقایق مورد بحث قرار نمی دهید: مشارکت در اثر گلخانه ای متفرقه
[ترجمه ترگمان]می بینم که شما در این موارد با این حقایق بحث نمی کنید؛ contribution به greenhouse EFFECT
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Kinda like what Nancy Pelosi and Barack Obama do. . . Sorry, but back to reality Misc.
[ترجمه گوگل]چیزی شبیه کاری که نانسی پلوسی و باراک اوباما انجام می دهند متاسفم، اما بازگشت به واقعیت متفرقه
[ترجمه ترگمان]از این رو مانند چیزی است که نانسی پلوسی و باراک اوباما در عرض پوزش انجام می دهند، اما به واقعیت تبدیل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• diverse collection, anthology, assortment
combination of different kinds, diverse mixture, variety

پیشنهاد کاربران

Misc.
Miscellaneous, Miscellany
متفرقه, گوناگون, مختلف
مخفف کلمه: miscellaneous
به معنای متفرقه
متفرقه

بپرس