untenable

/ənˈtenəbl̩//ʌnˈtenəbl̩/

معنی: غیرقابل دفاع، اشغال نشدنی
معانی دیگر: توجیه ناپذیر، غیر قابل دفاع (از راه استدلال)، غیر قابل اشغال

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: untenably (adv.), untenability (n.), untenableness (n.)
(1) تعریف: of an argument, position, or the like, incapable of being defended; weak or illogical.
متضاد: arguable, solid, tenable
مشابه: irrational, unsound, weak

(2) تعریف: of a building or the like, incapable of being occupied or lived in.
مشابه: illogical

جمله های نمونه

1. I find your theory is untenable and it must be rejected.
[ترجمه مهدی پاکدل] من دریافتم که نظریه ی شما غیرقابل دفاع است و باید رد شود.
|
[ترجمه گوگل]به نظر من نظریه شما قابل دفاع نیست و باید رد شود
[ترجمه ترگمان]من متوجه شده ام که تئوری شما غیرقابل دفاع است و باید رد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. His position had become untenable and he was forced to resign.
[ترجمه گوگل]موقعیت او غیرقابل دفاع شده بود و مجبور به استعفا شد
[ترجمه ترگمان]موقعیت او غیرقابل دفاع شده بود و او مجبور به استعفا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This argument is untenable from an intellectual, moral and practical standpoint.
[ترجمه گوگل]این استدلال از منظر عقلی، اخلاقی و عملی قابل دفاع نیست
[ترجمه ترگمان]این بحث از نقطه نظر معنوی، اخلاقی و عملی غیرقابل دفاع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Closer investigation showed this idea to be untenable.
[ترجمه گوگل]بررسی دقیق تر نشان داد که این ایده غیرقابل دفاع است
[ترجمه ترگمان]تحقیقات نزدیک تر این ایده را غیرقابل دفاع می دانستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The scandal put the President in an untenable position .
[ترجمه گوگل]این رسوایی رئیس جمهور را در موقعیتی غیرقابل دفاع قرار داد
[ترجمه ترگمان]این رسوایی رئیس جمهور را در موقعیت غیرقابل دفاع قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Government restrictions have put the business in an untenable position.
[ترجمه گوگل]محدودیت های دولت، کسب و کار را در موقعیت غیرقابل دفاعی قرار داده است
[ترجمه ترگمان]محدودیت های دولتی این تجارت را در موقعیت غیرقابل دفاع قرار داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It was a ghoulish and, I knew immediately, untenable situation.
[ترجمه گوگل]این یک موقعیت احمقانه و غیرقابل دفاع بود
[ترجمه ترگمان]تقریبا یک هیولا بود و من فورا فهمیدم که این موجود غیرقابل دفاع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Today, however, such an assertion is wholly untenable.
[ترجمه گوگل]اما امروزه چنین ادعایی کاملاً غیرقابل دفاع است
[ترجمه ترگمان]اما امروز، چنین an کاملا غیرقابل دفاع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She has made my position here in Hochhauser untenable.
[ترجمه گوگل]او موقعیت من را اینجا در هوخهاوزر غیرقابل دفاع کرده است
[ترجمه ترگمان]اون موقعیت من رو اینجا تو \"Hochhauser غیرقابل دفاع\" درست کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. McLaren concludes that the former mechanism is numerically untenable because there is not remotely enough fresh water and ice in the world.
[ترجمه گوگل]مک لارن نتیجه می گیرد که مکانیسم قبلی از نظر عددی غیرقابل دفاع است زیرا از راه دور آب شیرین و یخ کافی در جهان وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]مک لارن این طور نتیجه گیری می کند که مکانیزم قبلی به طور عددی غیرقابل دفاع است زیرا آب و یخ تازه کافی در جهان وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Uvarov's position as education minister became untenable and he resigned six months later.
[ترجمه گوگل]موقعیت اوواروف به عنوان وزیر آموزش غیرقابل دفاع شد و او شش ماه بعد استعفا داد
[ترجمه ترگمان]موضع Uvarov به عنوان وزیر آموزش دفاع غیرقابل دفاع شد و او شش ماه بعد استعفا داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Inevitably, the untenable relation between naturalistic art and photography became clear.
[ترجمه گوگل]به ناچار، رابطه غیرقابل دفاع بین هنر ناتورالیستی و عکاسی روشن شد
[ترجمه ترگمان]به طور قطع رابطه غیرقابل دفاع بین هنر و عکاسی طبیعت گرایانه مشخص شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This attractive theory was too often proved untenable by the harsh realities.
[ترجمه گوگل]این نظریه جذاب اغلب با واقعیت های خشن غیرقابل دفاع بود
[ترجمه ترگمان]این فرضیه جذاب اغلب توسط واقعیت های سخت غیرقابل دفاع بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They collectively dismissed the prospect as untenable.
[ترجمه گوگل]آنها مجموعاً این چشم انداز را غیرقابل دفاع رد کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها به طور جمعی این امید را غیرقابل دفاع رد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Unless the position is quite untenable, try not to get too hung up on the specifics of your job description.
[ترجمه گوگل]مگر اینکه این موقعیت کاملاً غیرقابل دفاع باشد، سعی کنید به جزئیات شرح شغل خود خیلی معطل نشوید
[ترجمه ترگمان]مگر اینکه موقعیت کاملا غیرقابل دفاع باشد، سعی کنید بیش از حد بر جزئیات توضیحات شغلی تان آویزان نشود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غیرقابل دفاع (صفت)
indefensible, untenable

اشغال نشدنی (صفت)
untenable

انگلیسی به انگلیسی

• undefendable; not able to be lived in, uninhabitable
an untenable argument, theory, or position cannot be defended successfully against criticism or attack; a formal word.

پیشنهاد کاربران

:not able to be supported or defended against criticism, or no longer able to continue
مثال
The position of the players’ union has become untenable.
Research over the last two decades has rendered such a viewpoint increasingly untenable.
...
[مشاهده متن کامل]

تحقیقات در دو دهه اخیر چنین دیدگاهی را به طور فزاینده ای غیرقابل دفاع ( توجیه ناپذیر ) کرده است.

تحمل ناپذیر
غیرمنطقی
توجیه ناپذیر
توجیه ناپذیر
تحقق ناپذیر
غیر قابل دفاع

بپرس