showpiece

/ˈʃoʊpiːs//ˈʃəʊpiːs/

هر چیز در معرض نمایش، نمونه ی برجسته، سرمشق، نمونه ممتاز ویژه نمایش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: something exhibited or worth exhibiting, esp. as the centerpiece or best example in a display of similar things.

جمله های نمونه

1. The building is a showpiece of elegant design.
[ترجمه گوگل]این ساختمان نمایشی از طراحی زیبا است
[ترجمه ترگمان]ساختمان یک showpiece طراحی ظریف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The new factory is a showpiece of British industry.
[ترجمه گوگل]کارخانه جدید نمایشی از صنعت بریتانیا است
[ترجمه ترگمان]این کارخانه جدید a صنعت بریتانیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The factory was to be a showpiece of Western investment in the East.
[ترجمه گوگل]این کارخانه قرار بود نمایشی از سرمایه گذاری غرب در شرق باشد
[ترجمه ترگمان]این کارخانه قرار بود a سرمایه گذاری غربی در شرق باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The new stadium is a showpiece for the Greeks.
[ترجمه گوگل]استادیوم جدید نمایشی برای یونانی هاست
[ترجمه ترگمان]ورزشگاه جدید a برای یونانی ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The hospital will be the new showpiece of the health service when it opens next year.
[ترجمه گوگل]این بیمارستان زمانی که سال آینده افتتاح شود، نمایشگر جدید خدمات بهداشتی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]بیمارستان مجتمع جدید خدمات بهداشتی است که سال آینده افتتاح می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For the playground has become a fashion showpiece for the province's trendy teens and juniors.
[ترجمه گوگل]زمین بازی به یک نمایش مد برای نوجوانان و جوانان شیک استان تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]این زمین بازی برای نوجوانان و نوجوانان مد روز به مد تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Obvious that this was not a showpiece.
[ترجمه گوگل]واضح است که این یک کار نمایشی نبود
[ترجمه ترگمان] واضح بود که این یه \"showpiece\" نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He built the casino as the showpiece of his business empire.
[ترجمه گوگل]او کازینو را به عنوان نمایشی از امپراتوری تجاری خود ساخت
[ترجمه ترگمان]اون کازینو رو به عنوان رئیس امپراطوری خودش ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The school's showpiece is its respected teacher-training program.
[ترجمه گوگل]وجه نمایشی مدرسه برنامه تربیت معلم محترم آن است
[ترجمه ترگمان]مدرسه s یک برنامه آموزش معلم مورد احترام این مدرسه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But can the game afford to hold its showpiece in an unstable country where sport is a political football?
[ترجمه گوگل]اما آیا بازی می تواند در کشوری بی ثبات که ورزش یک فوتبال سیاسی است، نمایش خود را برگزار کند؟
[ترجمه ترگمان]اما آیا این بازی می تواند showpiece را در کشوری ناپایدار نگه دارد که در آن ورزش فوتبال سیاسی است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The carved chestnut central staircase is a showpiece, and the mahogany paneling gleams in the spacious living room and dining room.
[ترجمه گوگل]راه پله مرکزی شاه بلوطی حکاکی شده یک نمایشگر است و پوشش چوب ماهون در اتاق نشیمن و اتاق غذاخوری بزرگ می درخشد
[ترجمه ترگمان]از آن پلکان سنگی که کنده کاری شده و از چوب ماهون و the چوب ماهون در اتاق پذیرایی بزرگ و اتاق ناهارخوری وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The little Hoflin, who had her speciality showpiece in Act Two, did it very badly and finally tripped and fell.
[ترجمه گوگل]هافلین کوچولو که نمایش تخصصی خود را در قسمت دوم داشت، این کار را بسیار بد انجام داد و در نهایت زمین خورد و افتاد
[ترجمه ترگمان]The که تخصص خود را در عمل شماره دو داشت، این کار را خیلی بد انجام داد و سرانجام لیز خورد و افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Purple tulips showpiece of everlasting love, just as mine to you.
[ترجمه گوگل]لاله‌های بنفش نشان‌دهنده عشق همیشگی هستند، درست مثل من برای شما
[ترجمه ترگمان]tulips بنفش، عشق ابدی، درست مثل مال من
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It was a magnificent showpiece – the public left very happy and us even more so.
[ترجمه گوگل]این یک نمایش باشکوه بود - مردم خیلی خوشحال رفتند و ما حتی بیشتر
[ترجمه ترگمان]این یک showpiece عالی بود - مردم خیلی خوشحال بودند و ما هم بیشتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• something that is displayed, something that is exhibited; example, model, item worth displaying
a showpiece is something that is displayed or performed in public, and that is usually intended to show someone's skill at something.
a showpiece is also something that is admired as a very good example of its type.

پیشنهاد کاربران

شاهکار
گل سرسبد، نمونه برجسته، محبوب و برگزیده
( بشقابا قویمالی )
the outstanding item in a collection
. Tahdig is a Persian showpiece dish
California leads the country on most climate issues; its showpiece is green transportation
گل سرسبد

بپرس