header

/ˈhedər//ˈhedə/

معنی: سرساز، درساز، شیرچه
معانی دیگر: (شخص یا دستگاه که میخ یا چکش و غیره را دارای سر می کند) سرگذار، سرچسبان، ماشین خوشه چین (که خوشه ی گندم و غیره را می برد و در تراکتور بار می کند)، شیرجه، افتادن از سر، (نجاری) چوب یا تیری که بین دو تیر بلند و عمود بر آنها کوبیده می شود، (بنایی) آجر یا سنگی که ته آن کمی از دیوار بیرون بزند، سرانداز، رئیس

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a person or machine that puts heads on something, such as nails, rivets, and the like.

(2) تعریف: (informal) a headfirst dive or fall.

- He took a header off the roof.
[ترجمه گوگل] او یک ضربه سر از پشت بام برداشت
[ترجمه ترگمان] اون یه نفر رو از پشت بوم برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: a brick or stone laid across a wall so that its short end is exposed. (Cf. stretcher.)

(4) تعریف: in word processing or printing, information that is repeated at the top of a sequence of pages. (Cf. footer.)

(5) تعریف: a pipe or tube that brings together several pipes or tubes, as at an exhaust manifold.

جمله های نمونه

1. Patton was just off target with a header.
[ترجمه گوگل]پاتون با ضربه سر از هدف خارج شد
[ترجمه ترگمان]پتن یه هدف با سر header بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The header gives the page number and date of the document.
[ترجمه یوسف نادری] در سر صفحه ( هِدر ) ، شماره ی صفحه و تاریخِ سند ارائه می شوند.
|
[ترجمه گوگل]هدر شماره صفحه و تاریخ سند را می دهد
[ترجمه ترگمان]عنوان شماره صفحه و تاریخ سند را می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He scored with a neat header.
[ترجمه گوگل]او با یک ضربه سر زیبا گلزنی کرد
[ترجمه ترگمان]او با سرآمد neat بازی را به ثمر رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He powered his header past the goalie.
[ترجمه گوگل]او با ضربه سر خود را از دروازه بان عبور داد
[ترجمه ترگمان]سر header را بالا برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Kevin Wilson was given space by Clarke's precise header to beat Strakosha with a low cross shot.
[ترجمه گوگل]کوین ویلسون با ضربه سر دقیق کلارک فرصت پیدا کرد تا استراکوشا را با یک ضربه عرضی کم از پیش رو بردارد
[ترجمه ترگمان]کوین ویلسون برای ضربه زدن با یک شوت عرضی پایین توسط کلارک به فضا داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The first, a Scott header from a Brock corner looked bad.
[ترجمه گوگل]اول، ضربه سر اسکات از کرنر براک بد به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]اولی، سر وال تر اسکات که از گوشه خیابان خم شده بود بد به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It allows a separate header text file to point to the file or files to be stored.
[ترجمه گوگل]این اجازه می دهد تا یک فایل متنی هدر جداگانه به فایل یا فایل هایی که قرار است ذخیره شوند اشاره کند
[ترجمه ترگمان]این به یک فایل متنی header جداگانه اجازه می دهد تا به فایل یا فایل های ذخیره شده اشاره کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A clever low header by Shearer gave Newell his first goal after 53 minutes.
[ترجمه گوگل]در دقیقه 53، یک ضربه سر آرام زیرکانه توسط شیرر، اولین گل خود را به نیوول داد
[ترجمه ترگمان]بعد از ۵۳ دقیقه، ضربه پایین زیرکی توسط شیرر اولین گل خود را به Newell رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Leaburn's header looked a goal, but Veysey just managed to put it on to the post.
[ترجمه گوگل]ضربه سر لیبرن گل به نظر می رسید، اما ویسی فقط توانست آن را به تیرک دروازه ارسال کند
[ترجمه ترگمان]سرآمد Leaburn یک گل به نظر رسید، اما Veysey فقط توانست آن را به پست تحویل دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. O'Connell's header found Graham completely unmarked inside the penalty box but Goram did enough to touch the ball on to the bar.
[ترجمه گوگل]ضربه سر اوکانل گراهام را کاملاً بدون علامت در محوطه جریمه یافت اما گورام به اندازه کافی توپ را به تیرک دروازه زد
[ترجمه ترگمان]سرآمد او، گراه ام را به طور کامل در داخل جعبه پنالتی دید، اما Goram به اندازه کافی موفق شد تا توپ را به نوار وصل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wright conceded a corner after tipping over Johnson's header and Wark rose unmarked to head home the equaliser.
[ترجمه گوگل]رایت پس از ضربه زدن روی ضربه سر جانسون یک کرنر دریافت کرد و وارک بدون علامت بلند شد و گل تساوی را به خانه زد
[ترجمه ترگمان](رایت)پس از اوج گرفتن سر جانسون، یک گوشه را تصدیق کرد و Wark بدون هیچ گونه نشانه ای از اینکه سر خانه را به خانه برگرداند، از جا برخاست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Waiting to pounce was Nigel Quigley with a header into the net.
[ترجمه گوگل]نایجل کویگلی با ضربه سر وارد دروازه شد
[ترجمه ترگمان]Waiting Quigley با سر یک ضربه وارد تور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A savagely funny double header providing some of the answers!
[ترجمه گوگل]یک سربرگ دوتایی خنده دار وحشیانه که برخی از پاسخ ها را ارائه می دهد!
[ترجمه ترگمان]یک سر دو سر سخت خنده دار که بعضی از پاسخ ها را ارائه می دهد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Steve Walsh glanced a header across to Joachim who planted the ball past Mike Salmon with such force he stood no chance.
[ترجمه گوگل]استیو والش یک ضربه سر را به یواخیم زد که با چنان قدرتی توپ را از مایک سالمون عبور داد و شانسی نداشت
[ترجمه ترگمان](استیو والش)به سمت Joachim که توپ را از کنار مایک سالم رد کرده بود، نگاهی انداخت و گفت که هیچ شانسی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سرساز (اسم)
header

درساز (اسم)
header

شیرچه (اسم)
header

تخصصی

[عمران و معماری] آجر کله - مادر لوله
[کامپیوتر] سر انداز، سر آمد، سر صفحه، سر پیام .
[برق و الکترونیک] عنوان، سرآیند، سرگاه، زیر بنا - سرگاه 1. صفحه یا پایه ی شیشه ای یا فلزی که برای نصب و نگهداری اجزای عملیاتی لامپ الکترونی ( آند، کاتد، شبکه ها، یا کل مجموعه ی تفنگ الکترونی ) به کار می رود و برای این منظور پایه های اتصال با درزبندی کامل عایق از آن بیرون آمده است . بعد از جوش دادن اجزای داخلی به سرگاه، لبه های آن با محفظه ی فلزی یا شیشه ای جفت و لامپ کامل تشکیل می شود. درزبندی به کمک ماشین آلات مخصوص درزبندی شیشه یا فلز انجام می شود . در روی سرگاه تمهیداتی برای تخلیه لامپ از طریق تلمبه ی خلأ در نظر گرفته شده است. 2. آرایه ای از پایه ها که در یک قطعه ی پلاستیکی قالب ریزی شده اند و به عنوان اتصال دهنده یا رابط بین کابل تخته مدار به کار می روند.
[فوتبال] سرزن
[مهندسی گاز] لوله ایکه خوراک چندانشعاب راتامین میکند
[ریاضیات] لوله ی پخش، لوله ی رابط، لوله ی اصلی
[] رابط دُم گیلاسی
[نفت] چند راهه
[آب و خاک] سازه راس آبکنده

انگلیسی به انگلیسی

• head-first dive; butt, ramming; top title, title which appears at the top of every page of a document (computers); text which appears at the top of a document or letter on the internet and indicates its origin and destination (computers)
a header is the act of hitting a ball with your head in football.
a header is also a jump or dive in a particular direction with your head going first.

پیشنهاد کاربران

سربرگ
سرآیند
سربار
به نظر خودم، در زمینه ی رایانه، سربار مناسب تر هست.
چرا که این واژه با واژه ی عنوان یکی نیست و نباید با آن اشتباه گرفته شود.
هِدِر
طراحی وب:
header: سرصفحه
heading:سر فصل
اینکه تو فوتبال سر زن باشه
header ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: سرایند
تعریف: بخشی از متن که قبل از بدنۀ اصلی پیام الکترونیکی ظاهر می شود
در فوتبال زدن توپ با سر
سرآیندِ صفحه
سر صفحه ( هِدر )
زدن ضربه سر در فوتبال
در کامپیوتر سربرگ مناسب تر است
لوله اصلی
سرآیند
سرتیتر
سرعنوان
سربرگ
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس