پیشنهاد‌های علی ماشا اله زاده (٨٦٥)

بازدید
٢٦١
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کارکنان تعمیر و نگهداری پرسنل تعمیر و نگهداری ( یک دستگاه، ساختمان ، کارگاه. . . . )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تیم تعمیر و نگهداری ( مسول تعمیر و نگهداری یک ساخنمان ، کارگاه ، دستگاه. . . . )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

حیرت When we looked out over the huge canyon, we were filled with awe. وقتی به دره بزرگ نگاه کردیم، پر از حیرت بودیم He felt great awe for the lands ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

impede. مانع ( پیشرفت، موفقیت. . . ) شدن prevent. مانع ( خسارت، تصادف، جراحت. . . ) شدن Impedeبار معنایی منفی دارد Preventبار معنایی مثبت دارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

بخشی از . . . ( تیم، اجتماع، گروه ) . . . . شدن ( فعل لازم ) خود را ( با جمع ) وفق دادن ( فعل متعدی ) کسی را وارد جمع کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فعل : تو لب رفتن، عنق بودن، اخم کردن اسم: لب و لوچه ی آویزان صفت : ( لب و لوچه ) آویزان. in pout Amelia seemed to pout, playing with a salt shaker. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ناملایمات دوران سختی شرایط سخت His courage in the face of adversity شجاعتش در مواجهه با ناملایمات Adversity is a good [great] schoolmaster. شرایط ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

فکر بهتر راهکار ثانویه باز اندیشی طرحی نو ( بیا تا گل بر افشانیم و می در ساغر اندازیم فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از مرگ نجات یافتن از بیماری خطرناک جان به در بردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

گرفتن مریضی گرفتن ( بیماری مسری ) گرفتن ( بیماری واگیر دار )

پیشنهاد
١

آدم همیشگی نیستی خود همیشگیت نیستی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ارزان بودن ( ارزان ارایه شدن ) به قیمت ارزان برای فروش گذاشته شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

سیر نزولی /سراشیبی This year's downward spiral of house prices has depressed the market سیر نزولی قیمت مسکن، بازار را راکد کرده است. The country's e ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

be in arrears with قسط عقب افتاده داشتن/معوقات داشتن تفاوت زبان انگلیسی با فارسی: در انگلیسی ( هستم ) می گویند در فارسی ( دارم ) می گویند I'm in arre ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قسط عقب افتاده rent/mortgage/tax arrears اقساط عقب افتاده ی اجاره خانه/اقساط عقب افتاده وام مسکن We’ve got 3 months' arrears to pay. ما قسط عقب افتا ...

پیشنهاد
٧

خود را خالی کردن چیزی که مدت ها در سینه داشتی را گفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ارزان در نمی آید Michelin - star restaurants don't come cheap رستوران میشلن استار ارزان در نمی آید ( گران است )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

هیچی حساب کردن چیزی عادی دانستن چیزی ( که از نظر همه غیر عادی است ) He think nothing of spending $100 just on a night out او هیچی حساب می کند خرج کر ...

پیشنهاد
٠

زندگی پر زرق و برق داشتن زندگی لاکچری داشتن زندگی با امکانات مدرن داشتن

پیشنهاد
١

غیر منطقی پول خرج کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Have more money than sense غیر منطقی پول خرج کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( شخص ) فرهیخته ( فیلم، کتاب ) فاخر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نخوردن ( پرهیز کردن ) Try and go without sugary drinks سعی کن نوشابه های قندی نخوری در انگلیسی برای هر منظور یک لغت مجزا دارند نخوردنnot to eat, پره ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زیان ده ضرر ده This is the airline’s fourth straight year in the red این چهرمین سال زیان ده بودن این خط پروازی است. این چهارمین سال است که ای خط هوا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

آپارتمان های به هم پیوسته آپارتمان های یکپارچه در یک ردیف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

انتظار یک واقعه ی خوب را کشیدن در انتظار یک واقعه خوب بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رد کسی کردن ( که بترسد فرار کند ) دنبال کسی دویدن ( که بترسد فرار کند ) کیش دادن کسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کله کسی را خوردن ( با داد و بیداد و اعتراض بیجا )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کله ی کسی را خوردن ( از بس داد و بیداد و اعتراض کرد )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

( بی هدف ) ور رفتن ( با چیزی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

۱ - به نشانه اعتراض ترک کردن ( جلسه. . . . ) ۲ - ترک کردن زندگی زناشویی ( با کسی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شرمنده کسی شدن ( به خاطر تعاریف و لطفی که در حق ما کرده ) بدهکار کسی شدن ( به خاطر تعاریف و لطفی که شاید شایسته اش نبودیم )

پیشنهاد
٢

زندگی می کنیم ها! ( خیلی داره بهمون خوش می گذره )

پیشنهاد
٧

زندگی می کنیم ها! ( خیلی داره بهمون خوش می گذرد ( )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مواظبم اند هوامو دارند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مواظبم هستند هوای من را دارند هوامو دارند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

که به خودش هم شک دارد he is the kind of people who is self doubt او از اون نوع آدم هایی هست که به خودش هم شک دارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

دوباره سراغ چیزی /کسی رفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

قسمتش بوده است خدا براش خواسته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

یکی از معانی get به معنی رسیدن ( به جایی می باشد ) : get through to sb رساندن خط تلفن به کسی ، وصل شدن به کسی رساندن خودمان به کسی ( با تلاش بسیار ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در راه خود ثابت قدم هستند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بچه ی سرسخت بچه ی مهار نشدنی بچه لجوج

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

به تدریج تبدیل شدن به

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

این شایع است توی خانوادمون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

۱ - زیر پایی گرفتن، پشت پا زدن ۲ - پشت پا خوردن، پایمان به جایی گیر کردن to hit something with your foot so that you fall, or to make someone do this ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

بر خلاف معمول که ازش بعید بود که از شخصیتی مثل تو انتظار نمی رفت که از همچین کسی/چیزی انتظار نمی رفت

پیشنهاد
٧

I got it the wrong way من *بد برداشت کردم* ( و دلخور شدم ) I got the wrong end of the stick من *اشتباه برداشت کردم* ( ولی دلخور نشدم )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به اندازه ی کافی عادلانه است I'll trade you my tennis racket for your skates. " "Okay, fair enough. " من راکت تنیسم را با اسکیت تو معامله میکنم. قبو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

به شدت باهات موافقم شدیدا باهات موافقم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

بالاخره چشمم خورد به. . .