پیشنهاد‌های علی ماشا اله زاده (٨٦٥)

بازدید
٢٥٢
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

هیچ شانسی ندارم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

شکل صورت ( کشیده، گرد، بیضی. . . )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

سواره رو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

عکس سهام، عکس تجاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

خدمات سواره ( بدون پیاده شدن ) ، خرید پنجره ای

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بدتر از. . . که دیگر نیست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

دستمزد کارگر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

از هیچی که بهتره

پیشنهاد
٣

حساب سپرده بلند مدت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

کارت شناسایی دولتی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

پرداخت مستقیم ( به حساب بانکی شخص دیگری )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

سقف اضافه برداشت ( از کارت اعتباری مثل حکمت کارت )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

راسته ( محله ) راسته ی کدو تنبل فروش هاpompkin patch راسته ی خیاط ها tailor 's patch

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

زیر ساخت زیر ساخت های فرهنگی cultural contexts

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

از ( جدا شدن از چیزی ) From بعد مکانی میباشد ولی off از مجازی یا معنوی می باشد We took the pumpkin and cut off the top ما کدو تنبل را بر داشتیم و ب ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

با قاشق کندن و در آوردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

فشاری خودکار فشاریclicker pen

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

کاری را از سر راه برداشتن ( کاری را به انجام رساندن، پایان دادن )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

فرزند کارمند ( بچه کارمند ) بچه کلید دار ( که بتواند بعد مدرسه در خانه را باز کند ) تنها در خانه!

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

برنامه نگهداری دانش آموز بعد از مدرسه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

مددکاری، انجمن های خیریه، پایگاه بسیج مردمی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

( شهریه ، قیمت ) قابل انعطاف، متغیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

ورودیه قابل انعطاف، ( شهریه ) حق ورود متغیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

چقدر سخته! ( همراه با همدردی ) آخی بیچاره ها سختشونه شرایط سختی دارند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

توجیه، ( کارمند یک اداره ) آشناسازی، جهت دهی ( یک کارمند جدیدالورود به امور محوله )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

اتاقک پارتیشن بندی شده درون یک اتاق ( محل کار ) Office=دفتر کار ( یک اتاق کامل ) Cubicle=اتاقک کار ( قسمتی از یک اتاق )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

راه افتادن و رفتن، کله کردن ( به سمت جایی ) I head off to the camera shop

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

عکس یههویی، عکس بی هوا ( بدون اطلاع سوژه )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

بر باد رفته ( از تعجب ) نیست و نابود شده ( از تعجب ) When I got to the store , I was blown away by all the option I had. وقتی رسیدم فروشگاه، نیست ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

فلاش سر خود Built - in flash camera

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

پنجره ی تحویل بلیط های رزرو شده از قبلwill call window

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

( دوربین عکاسی، فیلمیرداری ) کادر بندی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

سر جای خودش گذاشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بار مسافر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

( شخص ) عادی، معمولی mainstream Americansآمریکایی های معمولی ( عامه ی آمریکایی ها )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

محسوب کردن، به حساب آوردن Many credit the Beat as fathers and mothers of the 1960s cultural renaissance بسیاری از مردم جنبش اعتراضی بیت را به عنوان پ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

بوده است ( اینگونه از قدیم الایام ) served as عمل می کرده ( از قدیم الایام ) ( مجازی ) خدمت میکرده North Beach served as the centre of culture

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

بوده است ( اینگونه از قدیم الایام ) served as عمل می کرده ( از قدیم الایام ) ( مجازی ) خدمت میکرده North Beach served as the centre of cultu

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

( اگر phrasal verb نباشد ) فروش رفتن به مبلغ. . . . . ، ( پول ) بالای . . . رفتن the car go for $2000 این ماشین ۲۰۰۰دلار فروش میرود ( ۲۰۰۰دلار بالای ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

Get a load of this اینجا را باش، اینجا را بپا Get a load of that guy اون آقا را باش، اون آقا را ببین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

بلیط قطار چندمنظوره ( برای ترغیب گردشگری )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

فندقی مثل کیک میوه ای مغز فندقی شیرین میزند عقل درست و حسابی ندارد، دیوانه است

پیشنهاد
١

فندقی مثل کیک میوه ای مغز فندقی شیرین میزند، دیوانه است، عقل درست و حسابی ندارد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

تا آخر کاری رفتن ( به سر انجام رسانیدن ) I have to get through a long line of traffic من مجبورم تا آخر این صف طویل ترافیک را بروم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

بخشی از هزینه را پرداخت کردن We’re $5 short, but I’ll make up the difference.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

آدم رزل بدرد نخور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

با ( فلان چیز ) حال می کنم ( فلان چیز را انتخاب می کنم ) You could spray the mosquito or burn it. I'd go with spraying با اسپری حال میکنم ( با اسپری ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

خیلی عصبانی، به هم ریخته، داغون

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

آویزان ماندن ( روی طناب، میله. . . )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

شب به رخت خواب رفتن