پیشنهاد‌های علی ماشا اله زاده (٨٦٥)

بازدید
٣٥٧
پیشنهاد

همه ی کارها را کنار گذاشتن ( که کار خاصی را انجام دادن )

پیشنهاد
٢

همه کار ها را کنار گذاشتن ( که کار خاصی را انجام دادن )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

آدم مرد ( که پای حرفش می ایستد )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

آدم یخ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

آدم کثیف ( به لحاظ اخلاقی ) آدم حال به هم زن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

پست فطرت ، رزل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

هندوانه ی در بسته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

انسانی که زود خر میشه انسنی که زود سر کیسه میشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

باعث قلیان احساسات کسی شدن خاطرات کسی را هم زدن تحریک کردن احساسات

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

جرقه ی خاطره ای را در ذهن کسی زدن برانگیختن خاطرات

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

( خاطرات. . ) به فراموشی سپردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

خاطره، بو، ) که تا مدتها می ماند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

( دم پرنده، ساقه ی برگ گیاه ) دنباله دار، خزنده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

بدون ویژگی خاص

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

ریل راه آهن فرعی ( جهت توقف وتعمیرات واگن ها ) پارکینگ قطارها

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

( فیلم، داستان. . ) تیپ ، شخصیتِ پردازش شده، قالب تصویر عمومی از یک چیز یا شخص=تیپ، قالب تلقی و برداشت عمومی از یک چیز یا شخص=تیپ، قالب women who don ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

داستان اصلی فیلم ، ( در مقایسه با داستانک های دیگری که در آن فیلم قرار دلرد )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

( فیلم، . . ) که انتظارات را برآورده نمی کند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

( فیلم. . ) پر فراز و نشیب، پر تب و تاب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

پر تب و تاب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

واکاوی کردن ( گذشته )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

واکاوی کردن ( گذشته. . . )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

برگه ی قابل تحلیل ( توسط نرم افزار اکسل. . . )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

بررسی قانونی Legitimate test=legal test

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

سرخط خبرها شدن تیتر اول روزنامه ها شدن خبر داغ روز شدن hit/grab/make the headline

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

۱ - فیزیکی:سنگین و پرحجم ( چگال ) ۲ - معنوی: ( حمله، جنگ و خونریزی، بحث ) سنگین و گسترده سنگین بواسطه ی شدت حملات یا مباحثه گسترده بواسطه ی تنوع و د ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

اوقات تماشا Educationalists advise limited screen time for under - 5s کارشناسان آموزش و پرورش توصیه می کننداوقات تماشای محدود شده را برای زیر۵ساله ها

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

( صرف وقت برای کالا یا شخص مورد علاقه ) گشتن و انتخاب کردن Come on, you haven’t got time to pick and choose بجنب، تو وقت نداری بگردی انتخاب کنی Ther ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

خدمات شهری خدمات آب برق گاز خدمات همگانی ( عمومی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

ساعات غیر اداری office hours. . . off hours

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

یا این یا آن It's a either - or situation. we can buy the car or we can go on a holiday. we can't do both

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

دو تا به قیمت یکدانه Two for one special' means that if you buy two of a certain thing you will only be charged the price of one

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

کار واش کامل یک خودرو Detail: to clean outside and inside of a vehicle very carefully A car detailing company یک شرکت کارواش خودرو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

To be greater than a number or amount, or go past an allowed limit تجاوز کردن ( از یک حدی، از یک عددی. . ) Drivers who exceed the speed limit can ex ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

اگر بخواهیم یک چند تایی نام ببریم ( برای قس علی هذا، . . etc بکار می بریم )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

طرح ساخته شده اولیه، پیش ساخت ، پیش تولید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

گزیده کردن . گلچین کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

سیم رابط، سیم سیار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

سیم رابط ( سه راهی برق با سیم رابط )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

اثر گذار بودن ، برجسته بودن ( موفق و مشهور شدن ) He has left his mark on baseball history. او اثر خودش را در تاریخ بسکتبال گذاشت ( مشهور شد ) He m ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

اثر گذار بودن ، He made his mark as a pianist in the 1920s. او اثر گذار بود به عنوان یک پیانیست در دهه ی ۱۹۲۰ ( برجسته بود ) He has left his mark ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

مهارت منحصر به فرد, شیرین کاری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

نیمه کاره ماندن کاریbe cut short

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

۱ - ناوگان کشتیرانی The US seventh fleetناوگان هفتم کشتیرانی آمریکا ۲ - ناوگان ( تاکسیرانی، اتوبوسرانی، . . . ) A fleet of taxis

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

به تدریج گردآوری کردن به تدریج انباشتن به تدریج توسعه دادن به تدریج تقویت کردن به تدریج رسوب کردن build up. . . . . develop

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

لغات تخصصی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

غافلگیر کردن ( ، - )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

غافلگیر کننده ( ، - )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

غافلگیر کننده ( ، - )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

انتقاد پذیر بودن accept/take criticism ( =allow it and learn from it ) بر گرفته از دیکشنری لانگ من