فهرست پیشنهادهای ١٤٠٠/٠٦/٠٧ ( ٤١٠ )

new lease of life fsia foreign sovereign immunities act جنسیت جنس beyblade free flowing discussion openers isogonic line غنوییدن مژدهیدن قسمیدن زیرمیزیدن زیرمیزاندن one foot in the grave به درک به جهنم جنده باز lineal relationship فواحش روسپیان at death قی کردن بالا اوردن استفراغ کردن هراسیده وحشت زده مرعوب ترسیده بیمناک قبر روز محشر روز قیامت درهم گور مرگش به خاک سپردن بخاک سپردن درهم برهمی در هم ریختن معقده معقد گره دار گره خورده گره خورده دفن کردن جز از او محال commission بچه باز ملول گشتن به ستوه امدن بستوه امدن جلسه کردن forgather forgather جمع کردن انجمن کردن عدم خلوص developmental ناسرگی ناخالصی ضیافت خانه میهمان خان میهمان میهمانی دادن روز محشر روز قیامت messianic پلک پلک بهتان نهادن بهتان گفتن بهتان زدن به بهتان زدن به بهتان زدن بهتان زدن متهم کردن تهمت زدن بد نام کردن laud همیشه مست الکلی دایم الخمر دائم الخمر نیم مست مستانه مست وار پرسشگر ورم کرده پف کرده برامده معانقه در اغوش کشیدن در اغوش گرفتن سکوت ساکت شدن شاهانه شاهانه croutons خسروانی خسروانه شاهانه پادشاهانه اهسته tame ثروتمند ترسیدن croissant i cherish you himbo busy signal call back لالاییدن پرده داری عشقیدن فداییدن لهلوردهیدن لجبازیدن بیانیدن slick بادمجان بم افت ندارد lustful juicy backend hitchhike اتمیدن خیلی بد نیست پر فرزند fecund مغرور متکبر پرمدعا پرادعا پرهیاهو ی پرهیاهو پر غوغا افتاب عالمتاب افتاب عالمتاب افتاب به سر امدن روزگار abundant reek به سر امدن عمر به سر امدن بسرامدن له و لورده toy له و لورده کردن zap افتاب عالمتاب افتاب مقدر شده مقدر شده مقدر لب ریز شدن سرریز شدن سر رفتن دماغ عقابی دم صبح اخر شب در بدو تولد claw back aborning از بدو پیدایش اسکناس خوش روزی کنار نزد پیش scrappy in jeopardy دم دست running nose مهر خورشید افتاب اتش فراری دادن فراری داد قاچاق فرار کردن به چاک زدن یا به چاک جعده زدن به چاک زدن فقیر بی چیز کافی تمام کمال تمام و کمال بحد کمال کامل خرداد قندیل شب سیاهی شب تاریکی شب فتنه گری کردن فتنه گری کم بها بی سرمایه بی بضاعت certainly ورشکستگی stick to ورشکسته ورشکست مالباخته ورشکسته شدن ورشکستن ورشکست شدن ابوبکر صدیق ابوبکر بن ابی قحافه کاردان دکیدن اساس گرامی بلند پایه محترم عالی مقام ارجمند سرمایه دار بزرگوار mushroom شکوفه دار اعتبار یافتن sighting میزان مقدار قدر اندازه justifiably ضایع کردن حیف و میل کردن تلف کردن fritter away تلف کردن پول fritter سرمایه aggregate چه مقدار چقدر چه قدر چه اندازه رستمیدن پشتسریدن نعش مال و منال دنیا دشمنی ورزیدن دشمنی ویاریدن عداوت داشتن خود را به موش مردگی زدن تابوت به محض اینکه به مجرد این که بمحض به مجرد بمجرد به محض اینکه بمحض بلافاصله مانواژه گزینی بمبارانیدن with age key bet ied رشکاندن حسدیدن حسداندن رشکیدن تارماریدن reef stole ریسکیدن سرخیدن سرخاندن pay scale for good انی چرتیدن excuse واپاشاندن crackly retirement home elephant in the room seal someone all clear thudding creep glutinous graph doubtful hydraulic actuator discontinuation of drug use by methadone therapy ارگونومیک ساکتیدن ساکتاندن خموشاندن مانندیدن fire noncustomer front and center low end customer so regularly seed phrase viewgraph vugraph کارو alas conviction communication کامپیوتر رایانامهیدن ایمیلیدن hold deliberately نویسیدن شناییدن تفهم پرخشخاشیدن avatar apologize authentic all of a sudden out of the blue lovemaking love افزار unorthodoxy دیابت reproduction brain fog couple retrieve naught spare rickety runner up resettlement impound impound fishpond real estate was to resident disavow seeking suck into ناراحتی قلبی citrus تعویض روغنی neat trick neat subtlety principled تبوک خیبر wrong بنی قریظه واحه socket boredom اگر خوش صحبت مو خرمایی بخاری دیواری مبل راحتی گله به گله مربای الو functioning جون جونم گارانتی دامن چین دار هیکل ترکه ای electronic case file fidelity مادری fiddle all time landlocked air freshener fill in aimlessly side effect deliberately aftereffects بی ریخت شدن carried away knock on the wood knock on idiocy چارطاق چارتاق pass our lives in absurdity در ماشین رو have one know beans about something take one چتری hit the road hit the stores have one پیگیری turn up be on the point of out of shape devil of a job turn a hair scamper off pharmacopeia take up arms