در این شعر «تو» خطاب به کیست؟ «خجسته باد نام خداوند /که نیکوترین آفریدگاران است /و نام تو /که نیکوترین آفریدگانی»
-نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد - بار دگر گر بر سر کوی دوست بگذری ای پیک نسیم صبا - ای باد صبا به کوی آن دلبر کش احوال دلم بگوی اگر باشد خوش
از بیت « به مجمعی که درایند شاهدان دو عالم نظر به سوی تو دارم غلام روی تو باشم » کدام مفهوم دریافت می شود؟
ز منجنیق فلک سنگ فتنه می بارد من ابلهانه گریزم به آبگینه حصار زمانه مرد مصاف است و من ز ساده دلی کنم به جوشن تدبیرِ وهم، دفع مَضار عُرفی
شاعر در مصراع « مگر ای سحاب رحمت تو بباری ار نه دوزخ » به کدام ویژگی امام علی (ع) اشاره کرده است؟
شیر را بر گردن ار زنجیر بود بر همه زنجیر سازان میر بود
صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد بنیاد مکر با فلک حقه باز کرد بازی چرخ بشکندش بیضه در کلاه زیرا که عرض شعبده با اهل راز کرد ساقی بیا که شاهد رعنای صوفیان دیگر به جلوه آمد و آغاز ناز کرد
در شعر وقتی که مرگ در شکم درندگان دنده های بشر را دید و در قهقهه ی فشنگ ها بر سر زنان گریان به دبکه پرداخت جز او کسی نخندید. منظور از درندگان چیست؟
گذشت عمر ازین خاکدان برآ ای دل چه همچو سنگ نشان مانده ای به جا ای دل شود به صبر دوا دردهای بی درمان چه درد خود کنی آلوده دوا ای دل ز پوست غنچه برآمد ز سنگ لاله دمید تو نیز از ته دیوار تن برآ ای دل صائب تبریزی
| از آتش سودایت، دارم من و دارد دل داغی که نمیبینی، دردی که نمیدانی - رهی معیری