معنی "زمانه بیامد نبودش توان"
٨ پاسخ
فرصت و موقعیت مناسب دیر فراهم شد و چون پیر شده بود دیگر توانی نداشت
یعنی در زمانی که فلانی روی کار آمد ناتوان از انجام کاری بود .. منظور از شخص خاص که در دوران تاج و تخت ناتوان بوده
این سروده شاهنامه
دیگر تاب و توان مقاومت نداشت، دیگر زمان مرگش فرا رسیده بود.
زمانه : آنچه در سرنوشت آدمی نوشته شده است .
این سروده شاهنامه
دیگر تاب و توان مقاومت نداشت، دیگر زمان مرگش فرا رسیده بود.
زمانه : آنچه در سرنوشت آدمی نوشته شده است .
دوران پیری و کهولتش رسید و دیگه توانایی انجام کاری رو نداشت
همین چیزی که دوستان گفتن درسته
اینم می تونید بهش اضافه کنید؛
دیگه کم آ ورده بود و داشت تسلیم مرگ می شد
اینجا دارن با هم مبارزه می کنند. یعنی انقدر ادامه پیدا می کنه که انرژی بدنش کاملا تخلیه میشه و دیگه نا نداره
یعنی
دیگر تاب و توان مقاومت نداشت، دیگر زمان مرگش فرا رسیده بود
برای پیدا کردن معنی مصراع بهتره کل بیت رو درنظر بگیری ولی احتمالا معنیش میشه (عجل او سر رسید و دیگر زور و توان نداشت )
کاملا درسته.
مربوط به شعر رستم و سهرابه کهاگه اشتباه نکنم، تو ادبیات اول دبیرستان نظام قدیم بود.