معنی "زمانه بیامد نبودش توان"
١٠ پاسخ
ررود🌷
وقتی زمانه [که به معنای سرنوشت یا روزگار است.] بیاید و اتفاقی را رقم بزند، هیچ کس نمیتواند در برابر آن مقاومت کند یا آن را تغییر دهد، در واقع، این مصراع بیانگر عجز و ناتوانی انسان در برابر قدرتی بزرگتر است که آن قدرت،"سرنوشت، روزگار و یا در اصل اراده الهی" است، یعنی، وقتی زمانه چیزی را بخواهد، هیچ توانی برای جلوگیری از آن وجود ندارد، بدین معنا یا حتی با این مثال، اگر روزگار تصمیم گرفته باشد که چیزی اتفاق بیفتد، هیچ کس نمیتواند جلوی آن را بگیرد. در داستان رستم و سهراب، هین بیت آمده: "خم آورد پشت دلیر جوان، زمانه بیامد نبودش توان"
این به مرگ اشاره نداره و تنها به از دست رفتن زمان اشاره کرده، چه بسا که همت والا و حمایت معنوی خداوندگار تمامی محاسبات رو برهم بزنه و ققنوس از خاکسترش برخیزد و بدخواهان را شرمسار و خجل..
فرصت و موقعیت مناسب دیر فراهم شد و چون پیر شده بود دیگر توانی نداشت
یعنی در زمانی که فلانی روی کار آمد ناتوان از انجام کاری بود .. منظور از شخص خاص که در دوران تاج و تخت ناتوان بوده
این سروده شاهنامه
دیگر تاب و توان مقاومت نداشت، دیگر زمان مرگش فرا رسیده بود.
زمانه : آنچه در سرنوشت آدمی نوشته شده است .
این سروده شاهنامه
دیگر تاب و توان مقاومت نداشت، دیگر زمان مرگش فرا رسیده بود.
زمانه : آنچه در سرنوشت آدمی نوشته شده است .
دوران پیری و کهولتش رسید و دیگه توانایی انجام کاری رو نداشت
همین چیزی که دوستان گفتن درسته
اینم می تونید بهش اضافه کنید؛
دیگه کم آ ورده بود و داشت تسلیم مرگ می شد
اینجا دارن با هم مبارزه می کنند. یعنی انقدر ادامه پیدا می کنه که انرژی بدنش کاملا تخلیه میشه و دیگه نا نداره
یعنی
دیگر تاب و توان مقاومت نداشت، دیگر زمان مرگش فرا رسیده بود
برای پیدا کردن معنی مصراع بهتره کل بیت رو درنظر بگیری ولی احتمالا معنیش میشه (عجل او سر رسید و دیگر زور و توان نداشت )
کاملا درسته.
مربوط به شعر رستم و سهرابه کهاگه اشتباه نکنم، تو ادبیات اول دبیرستان نظام قدیم بود.