پرسش خود را بپرسید

ترجمه تفسیری از انجیل یوحنا

تاریخ
١ ماه پیش
بازدید
٦١

این یک تفسیر از آیه نخست انجیل یوحنا هست. لطفاً ترجمه کنید. سپاس. 

Before the World

was created,

the Word already existed.

The Word was

the source of life,

and this life brought light

to mankind.

The light shines

in the darkness,

and the darkness

has never put it out.

٢٢
طلایی
٠
نقره‌ای
١
برنزی
٤

٤ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

حتی قبل از اینک  جهان خلق   شود،

کلمه  وجود داشت.

کلمه

منبع زندگی بود،

و این زندگی نوری

به انسان‌ها بخشید.

نور در تاریکی می‌درخشد،

و تاریکی هرگز آن را خاموش نکرده است.

٣,١٧٤
طلایی
١
نقره‌ای
٤٩
برنزی
١٣
تاریخ
١ ماه پیش

اگر جای word sound بزاریم ، خیلی بهتر قابل فهم هست . صوت میتونه ، ارتعاش تولید کنه و باعث انفجار بشه و نور تولید بشه . مثل Big bang

١,٤٦٠
طلایی
٠
نقره‌ای
١٥
برنزی
١٨
تاریخ
٢ روز پیش

 عنوان و احادیث این باب در حادث بودن تمام اسما و صفات الهیه حتی اسم جلاله الله صراحت داشته و جواب بلیغ و حجت قاطعی بر معتقدان ذاتی بودن آنها ، و نارسایی آن معتقدات  در معارف توحیدی است.

امام صادق علیه السلام فرمودند:« إن الله تبارك و تعالى خلق اسما بالحروف‏ غير متصوت و باللفظ غير منطق و بالشخص غير مجسد»؛       
 خدای تبارک و تعالی اسمی را آفرید (مصداق وحقیقت هو ؛ هی؛ آه) که صدای حرفی ندارد، به لفظ ادا نشود، تن و کالبد ندارد،         
«و بالتشبيه غير موصوف»؛
او را به چیزی نمیتوان تشبیه کرد؛ (او را با تشبیه نمی توان توصیف کرد)،     
«و باللون غير مصبوغ منفي عنه الأقطار مبعد عنه الحدود محجوب عنه حس كل متوهم مستتر  غير مستور»؛  
به رنگی آمیخته نیست، ابعاد و اضلاع ندارد، حدود و کرانه از او دور گشته، حس هیچ صاحب ذهنی به او دست نیابد، نهان است بی پرده، (سبحان، صمد، اکبر، لاخالق و لامخلوق)
           
«فجعله كلمة تامة على أربعة أجزاء معا ليس منها واحد قبل الآخر »؛   
خدای آن را یک کلمه تمام قرار داد (همه مراد ومعنا وکلام او) دارای چهار جزء مقارن که هیچ یک پیش از دیگری نیست، (آیه الکرسی؛ شخص احمدی، نفس علوی، اصل فاطمی ،غیب مهدوی)  
      
«فأظهر منها ثلاثة أسماء لفاقة الخلق إليها و حجب منها واحدا»؛
سپس سه اسم آن را که خلق به آن نیاز داشتند آشکار ساخت (ا، ل، ه) و یک اسم آن را نهان داشت،
 
«و هو الاسم المكنون المخزون فهذه الأسماء التي ظهرت فالظاهر هو الله تبارك و تعالى»؛    
و آن همان اسم مکنون مخزون است. و آن سه اسمی که آشکار  گشت همان "الله" تبارک و تعالی است،

اسم مکنون مخزون که همراه آن اسماء سه گانه و مستور به آنهاست، همان است که در اسم جلاله تلفظ شده ،ولی نوشته نمی شود .
به زبان حافظ عرض می کنم:
من این دو حرف نوشتم چنانکه غیر ندانست
تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی
        
«و سخر سبحانه لكل اسم من هذه الأسماء أربعة أركان فذلك اثنا عشر ركنا »؛   
و خدای سبحان برای هر اسمی از این اسماء چهار رکن مسخر فرمود که جمعا ۱۲ رکن می شود،
       
«ثم خلق لكل ركن منها ثلاثين اسما فعلا منسوبا إليها »؛   
پس در برابر هر رکنی ۳۰ اسم که به آنها منسوبند آفرید،
    
«فهو الرحمن‏ الرحيم‏ الملك‏ القدوس‏ الخالق‏ البارئ‏ المصور الحي القيوم‏ لا تأخذه سنة و لا نوم‏ العليم‏ الخبير السميع‏ البصير الحكيم‏ العزيز الجبار المتكبر العلي‏ العظيم‏ المقتدر القادر السلام‏ المؤمن‏ المهيمن‏ البارئ المنشئ البديع الرفيع الجليل الكريم الرازق المحيي المميت الباعث الوارث »؛   
که آن ها (عبارتند از:) رحمن، رحیم، ملک، قدّوس، خالق، بارئ، مصوّر، حیّ، قیّوم، بی چرت و خواب، علیم، خبیر، سمیع، بصیر، حکیم، عزیز، جبّار، متکبّر، علی، عظیم، مقتدر، قادر، سلام، مومن، مهیمن، منشیء، بدیع، رفیع، جلیل، کریم، رزاق، محیی، ممیت، باعث، وارث می باشند.       
«فهذه الأسماء و ما كان من الأسماء الحسنى حتى تتم ثلاث مائة و ستين اسما فهي نسبة لهذه الأسماء الثلاثة و هذه الأسماء الثلاثة أركان.»؛
این اسماء که با سایر اسماء حسنا تا ۳۶۰ اسم کامل می شوند، فروع (شاخه های) این سه اسم می باشند. و آن سه، ارکانند.     
«و حجب الاسم الواحد المكنون المخزون بهذه الأسماء الثلاثة و ذلك قوله تعالى- قل ادعوا الله أو ادعوا الرحمن أيا ما تدعوا فله الأسماء الحسنى‏.»؛
و آن یک اسم مکنون مخزون به سبب این اسماء سه گانه پنهان شده؛ این است معنی قول خداوند: (بگو خدا را بخوانید یا رحمان را، هر کدام را بخوانید نام های نیکو از آن اوست، اسراء: ۱۱۰). (الکافی۱: ۱۱۲)     
(یعنی: اسم جلاله «الله» و نیز اسم «رحمن» و بقیه اسما حسنای الهی که همگی جلوات و آثار و افعال حقیقت بلا تعین اسم جلاله الله و بهره مند از آن حقیقتند، همه نشان از آن حقیقت بی نشانند.)

"او" همان ولایت کلیه مطلقه الاهیه سبحان و صمد است (کلمه تامه)؛
همان حقیقت محمدیه که نفس اش علوی و اصل اش فاطمی می باشد. صلوات الله علیهم و آلهم اجمعین.

"او" همان کلمه الله است که خدای متعال در گستره خلقت سه جلوه احمدی و علوی و فاطمی (الف، لام، ها) آن را آشکار و نمود چهارم (مهدوی) آن را مکنون و مخزون داشته است؛ "او" بقیه همان حقیقت است؛ او "بقیه الله" است؛ همان:
"کلمه الله هی العلیا"
کلمه خدا برتر و بالاتر است. (توبه: ۴۰)
"بقیه الله خیر لکم ان کنتم مومنین"
بقیه الله برای شما بهتر و نیکتر است اگر مومن باشید (یعنی؛ به حضور او در  خود امنیت بخشیده و رعایت ادب حضور او را بکنید. (هود: ۸۶)   
"او" تجدید، بلکه تشدید و تفصیل همان حقیقت صادر اول است:
رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: "اول ما خلق الله نوری"
اولین چیزی که خدای  آفرید نور من بود. (بحارالانوار۱۵: ۲۴)

٥,٦٤٠
طلایی
١
نقره‌ای
٥٢
برنزی
١١٢
تاریخ
٣ روز پیش

حتا پیش  از آنکه جهان آفریده شده باشد

کلام پیشاپیش وجود داشت

کلام سرچشمه زندگانی بود

این زندگانی(نیز) نور را برای آدمیان آورد

نور در تاریکیها می درخشد

و تاریکی هرگز آن را خاموش نساخته(فرو ننشانده)!

٢٥,٧٧٥
طلایی
١٢
نقره‌ای
٢٢٧
برنزی
٢٠٥
تاریخ
٣ روز پیش

پاسخ شما