معنی" استفهام انکاری" چیه ؟ تست زیر رو حل کنید
نوع پرسش در کدام بیت "" استفهام انکاری" " است ؟
تو را در دل درخت مهربانی/ به چه ماند ؟به گلزار خزانی
به شهر تو شیر و نهنگ و پلنگ/سوار اندر ایند هر سه به جنگ ؟
بدو گفت خندان که نام تو چیست ؟/تن بی سرت را که خواهد گریست ؟
زین نمط بیهوده میگفت آن شبان/گفتموسی:با کی استت ای فلان ؟
٨ پاسخ
استفهام انکاری نوعی سؤاله که جوابش مشخصه و هدف از پرسیدنش، تأکید بر یک موضوع منفی یا رد کردن یک موضوع هست.
بیت اول:تو را در دل درخت مهربانی / به چه ماند ؟به گلزار خزانی
تو این بیت یه سوال پرسیده میشه، اما نه برای دونستن جواب، بلکه برای رد کردن و انکار یه موضوع. شاعر میپرسه "درخت مهربانی تو دلت به چی میمونه؟" بعد خودش جواب میده "به گلزار خزانی". داره میگه اصلا تو دلت درخت مهربانی وجود نداره. پس این استفهام انکاریه.
بیت دوم:به شهر تو شیر و نهنگ و پلنگ / سوار اندر ایند هر سه به جنگ ؟
تو این بیت هم یه سوال پرسیده میشه. اما هدف سوال تعجب و ناباوری هست. شاعر باورش نمیشه که تو یه شهر، شیر و نهنگ و پلنگ بخوان سوار بشن و بجنگن. این استفهام انکاری نیست.
بیت سوم:بدو گفت خندان که نام تو چیست ؟ / تن بی سرت را که خواهد گریست ؟
اینجا دو تا سوال پرسیده میشه. اولی "نام تو چیست؟" که یه سوال معمولیه و برای دونستن اسمه. دومی "تن بی سرت را که خواهد گریست؟" هم سوال معمولیه. داره میپرسه اگه سرت رو از دست بدی، کی برات گریه میکنه. پس هیچکدوم از این سوالات استفهام انکاری نیستن.
بیت چهارم:زین نمط بیهوده میگفت آن شبان / گفتموسی:با کی استت ای فلان ؟
تو این بیت یه سوال پرسیده میشه "با کی استت ای فلان؟" . یعنی موسی داره از شبان میپرسه داری با کی حرف میزنی؟ این هم یه سوال معمولیه و برای دونستن اینه که طرف صحبت شبان کیه. پس اینم استفهام انکاری نیست.
نتیجه:با توجه به بررسی ابیات، بیت اول دارای استفهام انکاریه. شاعر تو این بیت با سوال کردن، در واقع داره مهربان نبودن مخاطب رو نشون میده.
خلاصه جواب:نوع پرسش در بیت "تو را در دل درخت مهربانی / به چه ماند ؟به گلزار خزانی" استفهام انکاری است.
پرسش "استفهام انکاری" در بیت چهارم است:
"گفتموسی: با کی استت ای فلان؟"
استفهام انکاری یعنی سوالی که به نظر میآید جواب آن منفی است یا سوال برای رد یک فرض مطرح میشود و همه جواب سوال رو میدونن
بله، پاسخ گزینه 2 است و این موضوع را با دقت بررسی میکنیم:
استفهام انکاری زمانی استفاده میشود که گوینده با یک پرسش، قصد نفی یا تأکید بر غیرممکن بودن چیزی را داشته باشد.
در بیت: به شهر تو شیر و نهنگ و پلنگ / سوار اندر آیند هر سه به جنگ؟
پرسشی مطرح شده که در آن، امکانپذیر بودن سوار شدن شیر، نهنگ، و پلنگ بهطور غیرمستقیم رد میشود. این یک پرسش انکاری است که قصد دارد نشان دهد چنین چیزی در واقعیت نمیتواند اتفاق بیفتد.
۱. تو را در دل درخت مهربانی / به چه ماند؟ به گلزار خزانی
این پرسش، استفهام تشبیهی است و پاسخ به یک تشبیه میانجامد، نه انکار.
۳. بدو گفت خندان که نام تو چیست؟ / تن بی سرت را که خواهد گریست؟
پرسش سوم حالت انکاری ندارد؛ بلکه نوعی تأکید بر واقعیت تلخ (نبود عزادار برای او) است، اما لحن پرسشی خالص دارد.
۴. زین نمط بیهوده میگفت آن شبان / گفت موسی: با کی استت ای فلان؟
پرسش در اینجا استفهامی عادی است و برای فهمیدن پاسخ واقعی مطرح شده است.
نتیجه:
بنابراین، گزینه 2 بهدرستی مصداق استفهام انکاری است.
استفهام انکاری یک نوع از پرسش هست که جواب در خود سوال هست یعنی پاسخ سوال یکی از اینهاست:هیچ وقت،عمرا،هیچ کس و..
مثل:
کی رفته ای ز دل که تمنا کنم تو را»» هیچ وقت از دلم نرفتی که تورو تمنا کنم
بنابراین جواب« هیچ وقت »در خود سوال هم هست
در واقع هدف از این نوع پرسش جواب گرفتن نیست چون در خود سوال جواب سوال موجود هست
در این نوع پرسش صورت سوال مثبت هست و جواب منفی (مثلا در مثالی که عرض کردم نرفتی منفی است اما در خود سوال (ن) نفی وجود نداشت)
در کل استفهام انكاری یعنی سؤال كردنی كه جوابش همراه با انكار باشه
در بیت
به شهر تو شیر و نهنگ و پلنگ
سوار اندر آیند هر سه به جنگ؟
معنی:ایا در شهر تو شیر و نهنک و پلنگ سواره به جنگ میان؟جواب:معلوم هست كه اونا سواره نمیان
پس چون جواب در خود سوال بود و منفی بود این پرسش از نوع انکاری هست
پس جواب گزینه دوم هستبررسی سایر گزینه ها:
گزینه اول:صورت سوال رو مطرح کرده بعد در ادامه خودش جواب داده،دقت کنید که جواب باید در خود سوال باشه نه اینکه جداگانه پاسخ داده بشه ،در این بیت جواب منفی هم نیست بنابراین این گزینه رد میشه
راجب گزینه سوم و چهارم تحقیق کردم و متوجه شدم که در بیت بعد جواب سوال توسط شخص دیگه گفته میشه بنابراین پاسخ در خود سوال مشخص نیست و انکاری محسوب نمیشه
به چه ماند که قطعاً نیست، پرسش بیت سوم هم تأکیدی هست و انکاری نیست. بیت چهارم هم داره میگه با چه کسی هستی و این هم رد میشه به نظر من تنها گزینهی دو مورد قبول هست (سوار اندر آیند هر سه به جنگ؟= مگر هر سه به جنگ میآیند؟ = هرگز هر سه به جنگ نمیآیند.)
در ابیات ارائهشده، بیتهایی که حاوی "استفهام انکاری" هستند:
1. **بیت اول**:
- "به شهر تو شیر و نهنگ و پلنگ/ سوار اندر آیند هر سه به جنگ؟"
- اینجا پرسش به صورت منفی است و مفهوم آن این است که "معلوم است که سوار نمیآیند."
2. **بیت دوم**:
- "بدو گفت خندان که نام تو چیست؟/ تن بی سرت را که خواهد گریست؟"
- در اینجا نیز، پرسش به نوعی انکار را نشان میدهد، زیرا پاسخ به این سوال میتواند منفی باشد.
3. **بیت سوم**:
- "زین نمط بیهوده میگفت آن شبان/ گفتموسی: با کی استت ای فلان؟"
- در این بیت هم میتوان به نوعی انکار را مشاهده کرد، زیرا سوال به گونهای مطرح شده که نشاندهنده عدم اهمیت یا بیهوده بودن موضوع است.
در بیت سوم عبارت ( تن بی سرت را که خواهد گریست ) استفهام انکاری یا همان پرسش انکاری وجود دارد. این نوع پرسش مثبت است اما در مفهوم معنای منفی دارد. برای مثال در این جمله اینگونه می شود: بر تن بی سر تو کسی نیست که گریه کند. بیت هم از شاهنامه است.
گزینه سوم، صحیح هستش.
برای یافتن بیت حاوی استفهام انکاری، باید به دنبال بیتی باشیم که در آن سوالی پرسیده شده باشد، اما هدف از این سوال، دریافت پاسخ مستقیم نباشد. بلکه هدف، تأکید بر نفی یا رد یک موضوع باشد.
بررسی گزینهها:- "تو را در دل درخت مهربانی/ به چه ماند ؟به گلزار خزانی": در این بیت، سوال پرسیده شده است اما هدف، مقایسه درخت مهربانی با گلزار خزانی است و منظور شاعر این است که درخت مهربانی برخلاف گلزار خزانی که در فصل زمستان خشک میشود، همیشه سبز و پابرجا است. پس این بیت، استفهام انکاری نیست.
- "به شهر تو شیر و نهنگ و پلنگ/سوار اندر ایند هر سه به جنگ ؟": این بیت نیز یک سوال پرسیده است، اما هدف از این سوال، تأکید بر آشوب و بینظمی در شهری است که حیوانات درنده در آن آزادانه پرسه میزنند. این سوال، بیشتر جنبه توصیفی دارد و برای تأکید بر وضعیت نامطلوب شهر استفاده شده است. بنابراین، این بیت نیز استفهام انکاری نیست.
- "بدو گفت خندان که نام تو چیست ؟/تن بی سرت را که خواهد گریست ؟": در این بیت، سوال اول "بدو گفت خندان که نام تو چیست ؟" یک سوال مستقیم است و برای شناخت طرف مقابل پرسیده شده است. اما سوال دوم "تن بی سرت را که خواهد گریست ؟" یک استفهام انکاری است. هدف از این سوال، تأکید بر این است که کسی برای یک تن بیسر گریه نمیکند و به نوعی، بیارزش بودن چیزی را بیان میکند.
- زین نمط بیهوده میگفت آن شبان/گفتموسی:با کی استت ای فلان ؟": در این بیت نیز سوال دوم "گفتموسی:با کی استت ای فلان ؟" یک استفهام انکاری است. هدف از این سوال، نشان دادن بیمعنایی و بیهودگی صحبتهای شبان است.
نتیجهگیری:
بنابراین، تنها بیتی که در آن از استفهام انکاری استفاده شده است، بیت سوم است: "بدو گفت خندان که نام تو چیست ؟/تن بی سرت را که خواهد گریست ؟" در این بیت، سوال دوم به صورت انکاری مطرح شده است تا بیارزشی چیزی را نشان دهد.
پس پاسخ صحیح گزینه سوم است.نکات مهم در تشخیص استفهام انکاری:
- در استفهام انکاری، هدف از پرسش، نفی یا تأکید بر چیزی است.
- معمولاً جواب سوال در خود سوال نهفته است.
- گاهی اوقات، استفهام انکاری با کلماتی مانند "آیا"، "مگر"، "چه کسی"، "کجا" و ... همراه است.