"قصه سکندر" به چه معناست ؟
"قصه سکندر" به چه معناست ؟
ما قصه سکندر و دارا نخواندهایم
از ما به جز حکایت مهر و وفا مپرس
١ پاسخ
میتونی توی شاهنامه پادشاهی دارا رو بخونی . توش مفصل نوشته . ولی این قسمتش قشنگه :
اسکندر خود را به صورت پیکی درآورد و با ده سوار به سوی دارا رفت و دارا نیز او را به حضور پذیرفت پس اسکندر ابتدا درود به دارا فرستاد و گفت : اسکندر میگوید که آرزوی جنگ با ایران را ندارد و فقط میخواهد از اینجا بگذرد و جهان را ببیند اما اگر تو دریغ کنی ما با هم می جنگیم . وقتی دارا او را نگریست از شباهت او با خود تعجب کرد و به او گفت : نام و نژاد تو چیست ؟ من به گمانم تو اسکندر باشی . اما اسکندر گفت : من پیک او هستم و پیام او را به تو دادم . پس او را در جای رسولان نشاند و سفره گستردند و پس از مدتی او مست شد . شاه گفت : بپرسید چرا جامِ خالی از شراب رادر دست خود نگهداشته ای ؟ ساقی از او پرسید و اسکندر جواب داد : جام به فرستاده میرسد . اگر آیین شما غیر از این است جام را بگیرید .
دارا خندید و جامی پر از گوهر به او داد .
و بعدش اسکندر و دارا با هم میجنگن و در آخر دارا کشته میشه