وام واژه های لاتین/فرانسوی که دیگر استفاده نمیشوند
سلام دوستان کلی وام واژه از زمان قاجار و پهلوی هست که تو مجلات و روزنامه ها پره ولی دیگه از زبان افتاده یا خیلی کم استفاد میشه و جایگزین شده مثلا:
سوپور:رفتگر
شوفر:راننده
آژان:پاسبان،نماینده (agent)
کرست:سینه بند
گیشه:غرفه
دون ژوان:مرد زن باز
ماژور و مینور (major & minor )
کنترات: قرارداد
اِتیکت:آداب معاشرت
آنگلوفیل: طرفدار و موافق انگلیس
روسفیل: طرفدار و موافق روسیه
فرانکفیل: طرفدار و موافق فرانسه
آبونه،آبونمان: اشتراک،بهره گیری
دکوراژه: دلسرد و مأیوس
رگُلاژ: نظم و ترتیب
سَنکوپ: غش کردن و بیهوش
کاتالیزور: گره گشا، راه انداز. تسریع کننده
آتاشه: وابسته به سفارت
ژوژمان: قضاوت (همون judgement که البته هنوز تو داشنگاه های هنر استفاده میشه برای اینکه دانشجو ها کار هنری خودشونو پیش استاد ببرن و استان ژوژمان میکنه ولی دیگه خیلی کمرنگ شده)
اِستاسیون: ایستگاه،توقیف گاه و مهمانسرای میان راه
لایسنس:اجازه نامه و رضایت نامه
پوستیژ:کلاهگیس
آکسیون:اقدام ، مبارزه ، درگیری
سابوتاژ: خرابکاری، کارشکنی، اخلالگری
هیدراته:آبدار و آبپوشیده
ساشی:عنبرچه، کوچیک شده یک چیز
ورتکس:جریان
اِپیدمی: همه گیری و پخش شدن
ارگانیسم: عملکرد
گارنیش:تزئین
پولیش:برق انداختن
اِندیکاتور: تعریف کننده، معرف
آوانگارد: پیشرو و پیشتاز
بِرِلیان (brilliant): الماس تراش خورده
بولتِن: خبر نامه و ، گزاش نامه
پاویون: غرفه و بلوک
شانتاژ: هوچیگری ، تلاش برای شکست رقیب از راه سفسطه ، تهدید به افشاگری
دانسیته: چگالی،جرم حجمی
پارانُیا:شک غلط،سوءظَن، توهم
پروپزال:اظهار، پیشنهاد، ابراز
اَداپته: جا افتاده
پلاسیبو:دارونما
واریته:انواع (varity)
دوژور: قانونی
دفاکتو: ؟
آکولاد: پیشکِشی، دادنِ سرنام. ستایش
لابراتوار:آزمایشگاه
و....
١ پاسخ
پیش از ورود باید عرض شود در دهه۱۳۰۰ خورشیدی تا ۱۳۳۰ بیشترین ورودی های تحصیل کردگان ایران که مصطلح غلط (فرنگ رفته ها) بیشترین سهم از کشور فرانسه و نه بلژیک و سوئیس و کشورهای آلمانی و انگلیسی زبان بودند و وارد علوم مختلف من الجمله حقوق ,علوم سیاسی,فلسفه و علوم مهندسی و پزشکی شد مانند 👈 قنسولگری,دوموکراسیه,روالاسیون, رگولاسیون,دفتر کپیه, کالیبراسیون.... یا هنوز در پزشکی کلمات آنفولانزا یا آنژاکنسیون یا آنژیگرافی وجود دارد و درحال حاضر نیز باید معروض شود بیش از ۱۴۰۰۰ هزار کلمه استخراج شده از ۳۸۷۸۰ کلمه خارجه از زبان فرانسوی است (فرهنگستان ادب پارسی-۱۳۹۰) اما ایراد اصلی در چند موضوع خلاصه می شود که بشرح ذیل بیان می گردد👇
1️⃣عدم اقبال عمومی اهل علم از این زبان به جهت سختی یادگیری و گرامر بسیار ثقیل و مشکل و کلمات که بعضاً آن چه نوشته می شود با آنچه خوانده می شود تفاوت فاحش دارد ....!
2️⃣ رواج زبان انگلیسی و یادگیری فشرده چندین ماهه آن در برابر زبان فرانسه که لااقل برای حالت جنرال یک سال باید وقت بگذارد چه رسد به آکادمیکال...و همچنین عدم دلیل برای وام گیری از کلمات خارجه.
3️⃣استفاده از منابع انگلیسی بی شمار در علوم وهنر
4️⃣عدم تمایل از نظر روحی تحصیل کردگان برای آموختن زبان فرانسه
5️⃣ارتباط و اخذ بورس یا فرصت مطالعاتی از کشورهای غیر فرانسوی زبان
تمام موارد بشرح فوق الذکر باعث عدم اقبال یادگیری این زبان بسیار سخت و ثقیل حال سخت تر از زبان آلمانی که هم سطح از نظر کاربرد علمی و فنی است می گردد.