پرسشها با دستهبندی (زبان فارسی => زبان فارسی => شعر)
واژه ی مرکب اول مصرع کدوم شعر با بقیه فرق میکنه ؟ واستان خود را ز ست اهرمن دادستان چون نبود داده ده جانستانم دل به یغما برد و سوخت دل ستان از عالمی،شیدا نما خلق جهان
آرایهی ادبی در بیت بر درگهی که نوبت ارنی همی زنند موری نهای و ملک سلیمانت آرزوست چیست؟
منظور از "لاف اناالحق" در بیت زیر چیست؟ "فرعونوار لاف اناالحق همی زنی / وآنگاه قرب موسی عمرانت آرزوست"
معنی "نمط " در این بیت چیه ؟ توبه کردن زین نمط بسیار شد عاقبت از توبه او بیزار شد
معنی مصرع "از حیات خلد توبه چون کنم" چیه ؟ توبه را زین پس ز دل بیرون کنم از حیات خلد توبه چون کنم
نقش کلمه " مسلک " در این بیت چیه ؟ ناله مرغِ اسیر این همه بهرِ وطن است مَسلَکِ مرغِ گرفتارِ قفس همچو من است
همه ی بیت ها به غیر ........... صفت فاعلی مرکب مرخم ، جانشین اسم شده . ای هست کن اساس هستی//کوته ز درت درازدستی آن نکوبینان که خود را دیده اند//خود گلیم خویش را بافیده اند ای بیخبر بکوش که صاحب خبر شوی//تا راهرو نباشی کی راهبر شوی آن یکی نحوی به کشتی در نشست//رو به کشتیبان نهاد آن خودپرست
" اندر سر خاک رفتن مهتاب " کنایه از چیه ؟ خوش باش و میندیش که مهتاب بسی اندر سر خاک یک به یک خواهد تافت
کدام گزینه از نظر تعداد جمله برابر است ؟
شعر "رمز ماست ایستاده مردن " کنایه از چیه ؟