پیشنهادهای علی ماشا اله زاده (٨٦٥)
مشکل دار، گرفتار در حال تقلا ( برای حل مشکل خود ) struggling Americans آمریکایی های گرفتار ( مشکل دار )
خلاصه کردن خلاصه
اصل و نسب قومیتی
( فیلم، کتاب ) روشنفکرانه، ( فیلم، کتاب ) که سخت میشودآن را فهمید
( از روی علاقه، ذهن انسان ) درگیر . . . شدن His lyrics alone were reson enough to encourage people to engage with our language غزلهای او به تنهایی دل ...
باهم یکی بودن ( من و تو ندارد ) خیلی صمیمی بودن
مشکل درست کردن ( در آینده ) مشکل ساز شدن ( در آینده ) If you don't deal with the problem now, you'll be storing up trouble for yourself in the futu ...
( با گفتگو ) فضا را تلطیف کردن ( با توضیح ) شفاف سازی کردن
کوتاه آمدن و مصالحه کردن
مثل ابر بهاری گریه کردن جلوی گریه خود رانمی تواند بگیرد
ترن عاطفی موقعیت پر از غم و شادی a situation or experience that alternates between making you feel excited, exhilarated, or happy and making you feel ...
وابسته به مطیعِ We are completely subservient to fossil fuels ما کاملا وابسته به سوختهای فسیلی هستیم
( Informal ) دستی به سر و روی چیزی کشیدن
از گوشه ی در سرک کشیدن یواشکی کسب اطلاع کردن سر و گوشی آب دادن
کفاف ( حداقل های ) زندگی را دادن Colin's salary isn't great but it's enough to keep the wolf from the door حقوق کالین عالی نیست اما کفاف زندگی را می ...
پول پرست، آدم پولکی disapproving:determined to get money, even by unfair or illegal methods I haven’t turned into a nasty, cynical, money - grubbing ...
دلیل قابل اثبات There are plenty of geological proof to consider یک عالمه دلیل قابل اثبات زمین شناسانه وجودارد که درنظر بگیریم
پیامد غیرمستقیم نتایج غیر مستقیم آثار غیر مستقیم تاثیرات غیر مستقیم indirect concequences/result /effect = We should come to term with its implicatio ...
جامعه ی مصرف زده/مصرف گرا
( سرنوشت، آینده ) روی هوا بودن ، نا معلوم بودن
آلاینده Toxic/harmful/industrial /vehicle emissions آلاینده های صنعتی/خودرویی/سمضر/سمی
( نگرش، شخص. . . ) از پیش بازنده
۱ - یک مقدار ( نا مشخص ) an amount that you do not know or state exactly: By the time you've paid so much for the ferry and so much for the train fa ...
روح تازه ای در . . . دمیدن O'Grady breathes fresh life into the genre سریال تلوزیونی اوگرادی روح تازه ای در این ژانر دمید
( مشکل، جواب، . . ) در . . . . وجود دارد. . . . problem/answer lies in/with ( مشکل، جواب. . . ) در ارتباط با. . . . وجود دارد. مشکل از ( آنجا ) . . ...
از ریخت انداختن ، ناقص کردن
نهایتا ختم شدن به culminate in نهایتا رسیدن به come down to=
سوال متنی سوالی که از داخل یک متن طراحی می شود سوالی که به شکل متن طرح گردیده است
فیلم اقتباس شده The movie version of his novelفیلم اقتباس شده از رمان او The concert version of the operaکنسرت اقتباس شده از این اپرا
سرویس خبری به روز شونده
بازارهای سهام قابل اعتماد شدند
سهام ها وضعشون بهتر میشه سهام ها گران تر می شوند سهام ها ترمیم می کنند خودشان را/احیا می کنند خودشان را
بطور مسالمت آمیز The marches seem to have been going peacefully so far راهپیمایی ها به نظر میرسد دارند بطور مسالمت آمیزی پیش میروند تاکنون
به تدریج به دست آوردن
به تدریج قابل اعتماد شدن Markets are said to have been gaining confidence بازارهای سهام گفته می شود که دارد به تدریج قابل اعتماد می شود
شرکت صرفه جو، سازمان مقتصد، کسب و کار نو پای صرفه جو ( شرکت، سازمان. . . ) که بیخودی پول و نیروی انسانی هدر نمیدهد
بالا ترین /پایین ترین حد از هر زمانی بالاتر/پایین تر/بهتر After three years of drought, the water in the lake had reached an all - time low. بعد از۳ ...
دامن زدن به گمانه زنی ها
دوران نقاهت، دوران بهبودی، ترمیم
۱ - سرسری خواندن چیزی ۲ - سرسری گرفتن چیزی، دقت و مواظبت کافی نکردن چیزی To skim something; to overlook something from a lack of attentiveness. If ...
کسی را تشنه ی چیزی کردن ( آرزومند. . کردن ) Be starved of/for تشنه ی چیزی بودن The poor kid's starved for attention این بچه ی فقیر تشنه ی توجه است
از پنجره ی. . . . به موضوع نگریستن مورد مطالعه و بررسی قراردان
از ما بهترون که از دماغ فیل افتاده که کم محلی میکنه
Come to halt = stop متوقف شدن
کسی را در مشت خود داشتن ( کسی را به لحاظ فکری مطیع خود کردن )
قدمی برای کسی بر نداشتن ( از کوچکترین کمکی هم دریغ کردن )
پشت کسی بودن ، پشتیبانی و حمایت کردن
به هر قیمتی انجام دادن کاری
از خود متشکر
همه ی کارها را کنار گذاشتن ( که کار خاصی را انجام دادن )