پیشنهادهای علی ماشا اله زاده (٨٦٥)
رها کردن ( کاری ) نیمه کاره رها کردن ( کاری، چیزی )
مخ اینترنت
اجرای ضبط شده اجرای ویدیوی ضبط شده اجرای نوار ضبط شده
کلیدی ( مهم و تاثیر گذار ) مهمترین ابزار کسی یا چیزی که نقش کلیدی دارد the weather was instrumental in our success هوا در موفقیت ما مهمترین ابزار بو ...
( آدم آهنی ) انسان نما ( تابلو عکس ) واقعی نما ، شبه واقعی
جرقه ای در ذهن خوردن تصویر مبهمی را به یاد آوردن ( یک چیزهای کمی را به یاد آوردن )
مادرانگی
دارای سواد مقدماتی ( که فقط میتوانند بخوانند )
( فضای مخصوص نوشتنِ ) موقعیت مکانی ( در شبکه های اجتماعی ) ( کادر مخصوص نوشتنتوضیحات درباره ی ) موقعیت مکانی
رفتن سراغ ( کاری )
عایدی داشتن ، درآمد داشتن
اصالت یک سند را تایید کردن
That doesn't sit right with me به دلم نمیشیند ( قبول ندارم ) ( نمی توانم هضمش کنم )
با خنده زیر سبیلی رد کردن ( یک موضوع ) با خنده از کنار یک موضوع گذشتن ( نادیده گرفتن اشتباه دیگران ) ریشخند کردن با خنده از سر گذراندن با خنده رفع ...
زمان را به عقب برگرداندن ، فلاش بک به گذشته زدن
برداشت ( دریافت ذهنی ) برداشت شده
کاملا جارو کردن و بردن ( نابود کردن )
هنگ کردن ( کامپیوتر )
پیش حادثه نگر ، پیش از حادثه آماده
وب سایت سرمایه گزاری
وب سایت مصرف کننده محور ( طرفدار مصرف کننده ) وب سایتی که محتوای به نفع مصرف کننده دارد ( نه تجاری )
مسوول ممیزی ( روزنامه، مجله، اخبار )
تولید صنعتی
استعلام به عمل آوردن ، استعلام گرفتن
اخبار زیر نویس تلوزیون اخبار زیر نویس گرافیکی روی اینترنت
در نهایت رسین به ، نهایتا ختم شدن به ، منحصر شدن به All problems come down to money همه ی مشکلات ختم می شود به پول. ( یعنی مهمترین مشکل ما پول است )
پایین ترین حد The stock market plunged to an all - time low last month بازار سهام به پایین ترین حد در ماه گذشته سقوط کرد بازار سهام به بی سابقه ترین ...
تحت. . . بودن ( درمان، عمل جراحی. . . ) The president will be undergoing routine surgery رییس جمهور تحت عمل جراحی معمولی خواهند بود
افتادن ( بمب ) The bomb went off in the same areaبمب در همان منطقه افتاد Firework went off in his face آتش بازی افتاد توی صورتش در رفتن ( گلوله از ...
پیگیری قضایی کردن ( فعل لازم ) If the builders don’t fulfil their side of the contract, we’ll sue. اگر این ساختمان ساز ها راضی نکنند طرف قراردادشان ...
پیگیری کردن ( از مجاری قانونی ) دنبال کردن ( از مبادی قانونی ) تعقیب کردن ( از مراجع قضایی )
لاشه
بکوب پیش رفتن ( پیشرفت کردن ) تاختن ( در عرصه ی علم. . )
بکوب پیش رفتن ( به جایی یا انجام کاری )
( خطر، مشکل، تهدید ) . . . زا بودن ( خطر، مشکل، تهدید ) . . . . . . آفرین بودن The events pose a challenge to the church’s leadership این حوادث چالش ...
از منظرِ. . . . ، از نگاهِ. . . . ، از نظر. . . .
از این نظر که
زیست شناسیِ درمانی
Is central to تمرکز دارد روی. . . . . ( . . . . . مهم است )
ظرف ، مدت ، طی In a matter of hours در ظرف چند ساعت In a matter of a few days در ظرف چند روز
In a matter of hoursدر ظرف چند ساعت In a matter of a few daysدر ظرف چند روز
چهره ( شخصیت معروف )
۱ - فعال ، تو چشم ( به لحاظ فعالیت ) ( بیرون و این ور آن ور خلاصه فعال ) ۲ - این ور آن ور
عملی ( در مقابل تئوری ) . . . A how - to guide about یک راهنمای عملی درباره ی. . . A how to class in cake decorating یک کلاس عملی در تزیین کیک
به مرحله ی اجرا در آوردن ، اجرایی کردن ( یک طرح )
منظوری را رساندن ، نکته ای را ساندن What 🍇point🍇is the writer trying to 🍇make🍇by quoting the percentage of inside crime نویسنده دارد تلاش می کند ...
( انتقاد، اتفاق ناخوشایند ) مستقیما بر می گردد به خودتان انتقاد، اتفاق ناخوش آیند ) نوک پیکان آن به سمت خودتان است Are you overlooking another threa ...
رو ، مثل کف دست ، آشکار ، مخفی نیست ، سر گشاده ( نامه، احساسات، اطلاعات، . . . . )
خرید جانبدارانه
دارای نیروی دافعه ، دور نگهدارنده ، بر حذر دارنده ، دفع کننده