پیشنهادهای علی ماشا اله زاده (٨٩٤)
واکاوی کردن ( گذشته. . . )
برگه ی قابل تحلیل ( توسط نرم افزار اکسل. . . )
بررسی قانونی Legitimate test=legal test
سرخط خبرها شدن تیتر اول روزنامه ها شدن خبر داغ روز شدن hit/grab/make the headline
۱ - فیزیکی:سنگین و پرحجم ( چگال ) ۲ - معنوی: ( حمله، جنگ و خونریزی، بحث ) سنگین و گسترده سنگین بواسطه ی شدت حملات یا مباحثه گسترده بواسطه ی تنوع و د ...
اوقات تماشا Educationalists advise limited screen time for under - 5s کارشناسان آموزش و پرورش توصیه می کننداوقات تماشای محدود شده را برای زیر۵ساله ها
( صرف وقت برای کالا یا شخص مورد علاقه ) گشتن و انتخاب کردن Come on, you haven’t got time to pick and choose بجنب، تو وقت نداری بگردی انتخاب کنی Ther ...
خدمات شهری خدمات آب برق گاز خدمات همگانی ( عمومی )
ساعات غیر اداری office hours. . . off hours
یا این یا آن It's a either - or situation. we can buy the car or we can go on a holiday. we can't do both
دو تا به قیمت یکدانه Two for one special' means that if you buy two of a certain thing you will only be charged the price of one
کار واش کامل یک خودرو Detail: to clean outside and inside of a vehicle very carefully A car detailing company یک شرکت کارواش خودرو
To be greater than a number or amount, or go past an allowed limit تجاوز کردن ( از یک حدی، از یک عددی. . ) Drivers who exceed the speed limit can ex ...
اگر بخواهیم یک چند تایی نام ببریم ( برای قس علی هذا، . . etc بکار می بریم )
طرح ساخته شده اولیه، پیش ساخت ، پیش تولید
گزیده کردن . گلچین کردن
سیم رابط، سیم سیار
سیم رابط ( سه راهی برق با سیم رابط )
اثر گذار بودن ، برجسته بودن ( موفق و مشهور شدن ) He has left his mark on baseball history. او اثر خودش را در تاریخ بسکتبال گذاشت ( مشهور شد ) He m ...
اثر گذار بودن ، He made his mark as a pianist in the 1920s. او اثر گذار بود به عنوان یک پیانیست در دهه ی ۱۹۲۰ ( برجسته بود ) He has left his mark ...
مهارت منحصر به فرد, شیرین کاری
نیمه کاره ماندن کاریbe cut short
۱ - ناوگان کشتیرانی The US seventh fleetناوگان هفتم کشتیرانی آمریکا ۲ - ناوگان ( تاکسیرانی، اتوبوسرانی، . . . ) A fleet of taxis
به تدریج گردآوری کردن به تدریج انباشتن به تدریج توسعه دادن به تدریج تقویت کردن به تدریج رسوب کردن build up. . . . . develop
لغات تخصصی
غافلگیر کردن ( ، - )
غافلگیر کننده ( ، - )
غافلگیر کننده ( ، - )
انتقاد پذیر بودن accept/take criticism ( =allow it and learn from it ) بر گرفته از دیکشنری لانگ من
رها کردن ( کاری ) نیمه کاره رها کردن ( کاری، چیزی )
مخ اینترنت
اجرای ضبط شده اجرای ویدیوی ضبط شده اجرای نوار ضبط شده
کلیدی ( مهم و تاثیر گذار ) مهمترین ابزار کسی یا چیزی که نقش کلیدی دارد the weather was instrumental in our success هوا در موفقیت ما مهمترین ابزار بو ...
( آدم آهنی ) انسان نما ( تابلو عکس ) واقعی نما ، شبه واقعی
جرقه ای در ذهن خوردن تصویر مبهمی را به یاد آوردن ( یک چیزهای کمی را به یاد آوردن )
مادرانگی
دارای سواد مقدماتی ( که فقط میتوانند بخوانند )
( فضای مخصوص نوشتنِ ) موقعیت مکانی ( در شبکه های اجتماعی ) ( کادر مخصوص نوشتنتوضیحات درباره ی ) موقعیت مکانی
رفتن سراغ ( کاری )
عایدی داشتن ، درآمد داشتن
اصالت یک سند را تایید کردن
That doesn't sit right with me به دلم نمیشیند ( قبول ندارم ) ( نمی توانم هضمش کنم )
با خنده زیر سبیلی رد کردن ( یک موضوع ) با خنده از کنار یک موضوع گذشتن ( نادیده گرفتن اشتباه دیگران ) ریشخند کردن با خنده از سر گذراندن با خنده رفع ...
زمان را به عقب برگرداندن ، فلاش بک به گذشته زدن
برداشت ( دریافت ذهنی ) برداشت شده
کاملا جارو کردن و بردن ( نابود کردن )
هنگ کردن ( کامپیوتر )
پیش حادثه نگر ، پیش از حادثه آماده
وب سایت سرمایه گزاری
وب سایت مصرف کننده محور ( طرفدار مصرف کننده ) وب سایتی که محتوای به نفع مصرف کننده دارد ( نه تجاری )