پیشنهاد‌های علی ماشا اله زاده (٨٩٤)

بازدید
١,٩٠٦
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

تعمق کردن در

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

[T] کار کشیدن از ، فشار آوردن به you should strain your mind/brain/head [I] زور زدن، تقلا کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

چالشهای بسیار، مشکلات ( فرا روی ) بسیار

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

دریافت ( انرژی، غذا، ویتامین، کلسیم، . . . ) در بدن جذب ( انرژی، غذا، ویتامین، کلسیم، . . . . ) در بدن

پیشنهاد
١

اختلال کم توجهی ( در کودکان ) اختلال بیش فعالی ناشی از کم توجهی ( به کودکان )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

کار بیرونی، کار در فضای باز ( خارج شرکت )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

گردش پول

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

تذکر لسانی دادن، متنبه کردن، ارشاد کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

( مجازی ) جنگیدن ( برای یک عقیده، هدف، حق ) تلاش کردن ( برای اثبات یا بدست آوردن چیزی )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

تناسب داشتن، متناسب بودن، به هم آمدن ( از لحاظ رنگ، . . . از یک خانواده بودن )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

منزلت، شان، حرمت Teachers are held in low regard in the societyمعلمین در منزلت ( اجتماعی ) پایینی نگه داشته میشوند در این جامعه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

تف به این شانس ( تف به این کاری که کردم ) عجب کار اشتباه کردم ( همه چی را بر باد دادم )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

حرکتی، جنبشی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

رها کردن ( احساسات، عواطف، بغض، فریاد ) His comments unleashed a wave of protest اظهار نظر هایش موجی از اعتراضات را به راه انداخت ( رها کرد )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

( پول، انرژی ) برداشت کردن، برداشتن، بهره برداری کردن چون کلمه ی tapیعنی با دست ضربه زدن میباشد لذا در طیف مجازی آن هم برداشت کردن ( فرضا با دست ) از ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

رو کردن، پیدا کردن ( کشف کردن ) After seven months on the case, the police failed to turn up any any real clues بعد از ۷ ماهروی این پرونده، پلیس نتو ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

همه جانبه، که همه ی جنبه ها و زوایا را در بر می گیرد، کلی، کل نگر Identity is a collection of beliefs. Identity is a global belief هویت یک مجموعه از ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

به . . . . فکر نکردن Put it behindبهش فکر نکن. ( بگذارش کنار از ذهنت )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

بنا کردن، پایه ریزی کردن I must ground my efforts in loveمن باید تلاش هایم را در زمینه ی عشق پایه ریزی کنم/بنا کنم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

داخل . . . . شدن ( حقیقی و مجازی ) Please get on the carلطفا داخل ماشین شوید ) سوار ماشین شوید ( Please get on our forumsلطفا داخل نشست های ما شوی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

ذی نفع، ذی نفوذ، گردن کلفت های اقتصادی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

دار و دسته، کولونی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

شعله ور کردن ( جنگ/زندگی/بحث ) Ignite a war / life/issue

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

هروله کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

زمان خریدن، وقت خریدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣١

آهسته و پیوسته پیش رفتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

نِشَست، میزگرد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

تب و تاب، شور و هیجان Giddy tendrils raced through my gut and chestتب و تاب و شور و هیجان درونم پیچید

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

) آدم ) دور از انتظار، دور از ذهن، غیر منتظره

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
-١١

آدم چلمن ساده لوح

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

سرمست، سرگردان giddy tendrils raced through my gut and chestپیچک سرمست درون دل و روده و سینه ام دوید ) از فرط شادی و هیجان (

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

پیچک سرگردان، پیچک سر مست Giddy tendrils raced through my gut and chestپیچک سر مست درون دل و روده و سینه ام دوید. ) متن حماسی (

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

جامعه ی سفیران فرهنگی تاریخی Society of creative anachronism با پوشیدن لباسهای قرون وسطایی ، فرهنگ و تاریخ آن دوره را زنده میکنند ودر بسیاری کشورها ش ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

holiday entitlement حق مرخصی Pension entitlement حق بازنشستگی benefit entitlement حقوق مزایا، مزایای حقوقی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

احساسات خود را بروز دادن ( ابراز کردن ) Women may not emote in the same way that men do زن ها ممکن است احساسات خود را به همان شکلی که آقایان بروز م ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

سخت گیرانه Harsh punishment مجازات سخت گیرانه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

پدر و مادر برتر ، پدر و مادر نمونه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

نامهربان، بدون گذشت Harsh criticism/punishment/treatment رفتار بدون گذشت ( تند ) مجازات بدون گذشت ( تند )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

آدم مخالف Vietnam war Resistors مخالفین جنگ ویتنام

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٧

مایل ( به انجام کاری ) متمایل ( به انجام کاری ) I'm inclined to study mathematic من مایل هستم به مطالعه ی ریاضیات مستعد ( انجام کاری ) با استعداد ( ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

آدم تک پر ( تنها ) He doesn't talk much about his family. He is a very private person افراد ( جمع ) Privates ! queue in line افراد ( سربازان ) ! ب ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

از توی لاک خود بیرون آمدن، روی کسی باز شدن

پیشنهاد
٤

توی لاک خود فرو رفتن، منزوی شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

نقشه ی راه، طرح و برنامه تصویر ذهنی He makes a detailed map of his wife's world

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

Less of مقدار کمتری از ( pr onoun ) دو طرف of اسم یا ضمیر نیاز دارد لذا "مقدار کمتری" ترجمه می کنیم She spends less of her time at home او مقدار کمت ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

شخصیت، منش، تار و پود شخص moral fiber تار و پود اخلاقی، منش اخلاقی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

همه چیز را خراب کردن، همه کارها را خراب کردن She often gets things the wrong way

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

همه کارها را خراب کردن، همه چیز را خراب کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

فارغ شدن ( از کاری ) ، خلاص شدن ( از کاری ) ، پشت سر گذاردن ( کاری ) She do the laundry when she is over to watch the kids او رختشویی میکند وقتیکه ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

از کار افتادگی ، کمک هزینه بهزیستی