پیشنهاد‌های دانیال افکاری (٢٣٠)

بازدید
٣٥١
تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Laze around and doing nothing

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

زد تو خال

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Amazing ( slang )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سمبل st. Patrick

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Hand in notice اعلام استعفا دادن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

informal very much, very badly, etc.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به نظر منطقی هست

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Means don't go so far تند نرو !

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Means been through در شرایط مشابه قرار داشتن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( of a young person ) leave their parents' home to set up home elsewhere.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

Means healthy

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چهار دیواری اختیاری

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بصورت اتفاقی متوجه شدن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای خودت دردسر درست کردی!

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قادر به هضم بودن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A very effective or impressive combination of two things

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Perk up" means to become more lively, cheerful, or energetic.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

As simple as this

پیشنهاد
٠

تا جایی که ذهنم یاری میکند

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Save up money

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ماهر. خبره

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

نهایت استفاده را کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Cutting edge فوق پیشرفته

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

General tips نکات مهم

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکافت هسته ای

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Soundtrack

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اعلام به شرکت برای استعفا دادن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Lay off

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اخراج. آزاد

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Very cozy and comfortable

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

حق کپی رایت

پیشنهاد
٠

Get by خود را از وضعیت بحرانی نجات دادن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کله گنده

پیشنهاد
٠

هر کس و ناکس

پیشنهاد
١

مست و پاتیل

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

قصه حسین کرد شبستری !

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Getting off

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیلی سخت و پیچیده بودن کاری

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

همه شرایط را برآورده کردن fulfill all the requirements of something.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح ترکوندن You smashed it

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در اصطلاح بریتیش به معنی عالی ، In British English, "sound" can be used as an informal adjective meaning "excellent" or "good. " * "That's a sound i ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارجحیت داشتن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

پا برهنه وسط حرف کسی پریدن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حساب باز کردن روی کسی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بی دل و دماغ بودن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

بدجوری

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

flip sth on its head" means to completely reverse or change the usual or expected way of thinking about or doing something. It implies a radical shif ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

shrapnel ترکش

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کتاب اول

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شرم آور و زشت

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

جر و بحث Disagreement

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

علاقه ای به انجام این کار ندارم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Catch up on Z's" is a slang term that means to get enough sleep جبران کسری خواب

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

قضیه جدی هست Sth serious

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Tuck out of sth" is an informal expression that means to escape or avoid something, often in a sneaky or hurried way منصرف کردن از چیزی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وسایلی که کفش اسکی را به چوب اسکی متصل میکنند. A ski binding is a device that connects a ski boot to the ski

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح : آدم خوشمزه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Means move on ادامه دادن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Means full ahead

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Means Dive into something وارد موضوعی شدن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مهره سوخته

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کوکایین cocaine

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

give someone an inch and they'll take a mile

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سیاه مست

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Drunk ( british )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( in retailing ) a special discount price available for a limited period, traditionally during special early - opening hours

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

نصیحت مفید

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Nailed it Bull's eye

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Rolling in dough تو پول غلتیدن و پولدار بودن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به سختی پیروز شدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اقدام عملی در business

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به گویش استرالیایی محاوره به معنی" نه"

پیشنهاد
٠

همه چیز در یکجا

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

چراغ خاموش ( اصطلاح )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Understanding or interpretation

پیشنهاد
٠

خرابکاری کردن، چوب لا چرخ کسی کردن ( اصطلاح )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Means join somebody

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Thick question سوال احمقانه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رستورانهایی که نیاز به پارک ماشین نیست. غذاهای فست فود

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

الکتریسیتی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آژیر زدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک نوع غذای مربوط به کاتالونیا از گوشت خوک بصورت سوسیس

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در فرصت کم به موفقیت رسیدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توی موقعیت خطرناکی قرار گرفتن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

investigate ( an issue ) in order to verify the facts راستی آزمایی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Dabble in/ with sth بطور سطحی بلد بودن چیزی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

Arrive in/at/ on رسیدن به جایی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چاره ای نیست باید پذیرفت.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

آفتابی شدن بطور ناگهانی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طبل تو خالی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

سر هم بندی کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

عبارت "Get through the day" به معنی �روز را سپری کردن� یا �از پس روز برآمدن� است. این عبارت معمولاً زمانی استفاده می شود که روز سخت، خسته کننده یا چا ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Kellogg's is a multinational food company known for its breakfast cereals. The company was founded in 1879 by brothers Will and John Kellogg, who exp ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The origin of the word "khaki" is Persian. It comes from the Persian word "khak, " which means "dust" or "earth. " This is because the color of khaki ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

تو پوست خود نگنجیدن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

سرنوشت و قسمت

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جان نثار

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جان نثار ( ریشه فارسی )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Power brick آداپتور

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Party pooper

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به حال خود رها کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اشک تمساح نریز!

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخفف علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات است و به هر موضوعی که زیرمجموعه از این چهار رشته باشد، اشاره دارد.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بصورت غیرمستقیم متوجه چیزی شدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هنر کردی!

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بهتر است قبل از قضاوت کردن خودت تجربه اش کنی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی را بطور ناگهانی در موقعیت سخت قرار دادن

پیشنهاد
٠

بسیار فقیر بودن To be very poor

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

باریکلا !

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

چرت و پرت

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوعی لباس مردانه رسمی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Nail it ترکوندن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

budget - friendly destination

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تیر خلاص

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

یخمک

پیشنهاد
٣

به کلبه درویشی من خوش آمدید!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بسیار آهسته و با معطلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

End of day

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حالت خلسه یا توهم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Fizzle out مترادف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فلان فلان شده !

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

به معنی محدود شدن فرد به عنوان تنبیه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Work out numbers حساب و کتاب کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

Run up a debt قرض بالا آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Cancelled ( بریتیش ) کنسل شده ( آمریکایی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Party pooper آدم ضد حال

پیشنهاد
٢

کاریش نمیشه کرد. باید شرایط رو پذیرفت.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تا خرخره گرفتار بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نمیدانم !

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در اصطلاح محاوره بمعنی گیتار six - string = guitar

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از دست دادن مشاعر ( عقل ) ( اصطلاح )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ناموفق بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

نا موفق بودن یک فیلم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

خفن ( اصطلاح محاوره ) Cool, awesome

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نظر مخالف دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بمعنی : علاوه بر این مترادف با : Moreover, Additionally

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برای کاری ساخته شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Undervalue somone کسی را دست کم گرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Housewife

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Stop by سر راه سر زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Very rare

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

منظور خود را فهماندن Make sb understand Convey or communicate amessage

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بدون برنامه قبلی کاری کردن Go with the flow

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چه خبر ؟ چطوری ؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

High achiever, ambitous, determined

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به کسی میگویند که زودتر از بقیه به شکوفایی و بلوغ برسد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بسرعت دویدن یا پا به فرار گذاشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از کسی تحسین کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Play by ear انجام کار بدون آمادگی قبلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

منظم کردن و حل و فصل کارها ( اصطلاح )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

سر راه سر زدن به کسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رفتن به بار یا رستوران

پیشنهاد
٠

در هر چیز که اتفاق میفتد حکمتی وجود دارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سوتی دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوزاری افتادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مشکل پسند Picky

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

موسیقی جذاب و بیادماندنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

تمایل داشتن به چیزی Feel like ing form

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Kick off شروع کردن کار

پیشنهاد
٠

تیر خلاص زدن، ضربه نهایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرت کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جنس خراب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

معرکه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اوضاع را برای خود بدتر کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مبارزه تمرینی ( ورزش بوکس )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

درد موقتی در ناحیه شکم پس از دویدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

welcome to the club

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تا خرخره خوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

اون مال منه ( محاوره )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوزار هم ارزش نداره!

پیشنهاد
٠

بسیار خوشحال بودن و هیجان زده بودن. , بسیار روشن نمایان شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

ریلکس کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

زیور آلات ( زینتی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

به شدت تلاش کردن یا سنگ تمام گذاشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Madly in love دیوانه وار عاشق شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرور خاطرات خوش گذشته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شخصی که تجربه زیادی در مسافرت دارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح استرالیایی به معنی بسیار خوشحال

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اسباب بازی های کاغذی که حاوی هدایا کوچک، شوخی ها و اشیاء جالبی هستند و به طور سنتی در مراسم جشن کریسمس استفاده می شوند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سر هم بندی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

Don't beat around the bush طفره نرو ! برو سر اصل مطلب. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

فوت و فن کوزه گری !

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

چیزی را تجربه کردن مرور کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

راه رفتن ( تاپ تاپ صدا کردن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

وقت اضافه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Chucking down باران باریدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

منظور

پیشنهاد

رسیدن به چیزی با تلاش بسیار و کسب مهارتهای لازم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرزند آخری. ته تغاری !

پیشنهاد
٣

به معنی چرخاندن به سمت راست برای بستن و چرخاندن به چپ برای باز کرن پیچ یا شیرآب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Excellent اصطلاح قدیمی ( انگلیس ) به معنی معرکه !

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

همه چیز در ارتباط با یک موقعیت یا موضوع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مشتری بالقوه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پاچه خوار!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

dine in or take away

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اصطلاح برای کاری ساخته شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کفگیر به ته دیگ رسیدن ( اصطلاح )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

انجام کار یکنواخت و خسته کننده ( اصطلاح )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

درو کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

اصطلاح پیچوندن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Looking forward to gerund مشتاقانه منتظر بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

اثر کردن قرص یا دارو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ازدواج کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اولین بار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

نچسب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوست نداشتن چیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

جیک ثانیه !

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

کرم خوردگی دندان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

ابله !

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

انعطاف پذیر بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

شوخی نکن !

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

فوت شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

چاقتر شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

جاسوسی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

زوربینگ ( نوعی بازی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

حرکت آهسته هواپیما بر روی زمین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

محفظه بالای سر در هواپیما

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

موضع خود را حفظ کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

موفق نشدن ( در انجام کار )

پیشنهاد
٢

به راحتی پول خرج کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

مشخص

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

برنامه ریزی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

مشابه tell apart

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

عالی, برجسته، خوشتیپ ( عامیانه )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

بچه مثبت !