hydro

/ˈhaɪˌdroʊ//ˈhaɪdrəʊ/

پیشوند:، آب، آبانه [hydrometer]، (انگلیس - عامیانه) چشمه ی آب معدنی (یا هرجا که برای آب درمانی به آن می رود)، آب درمانگاه، (عامیانه)، نیروی هیدروالکتریک، برقاب نیرو، نیروگاه هیدروالکتریک، نیروگاه برقابی، hydr پیشوندهایی بمعنی ابدار و ابزی

بررسی کلمه

پیشوند ( prefix )
(1) تعریف: water.

- hydroplane
[ترجمه گوگل] هواپیمای آبی
[ترجمه ترگمان] hydroplane
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- hydrant
[ترجمه گوگل] شیر آب
[ترجمه ترگمان] شیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: hydrogen.

- hydrocarbon
[ترجمه گوگل] هیدروکربن
[ترجمه ترگمان] هیدروکربن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- hydride
[ترجمه گوگل] هیدرید
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Both Kemira and Hydro have been developing systems that turn the data into variable rate fertiliser application recommendations.
[ترجمه گوگل]هر دو Kemira و Hydro در حال توسعه سیستم‌هایی هستند که داده‌ها را به توصیه‌های کاربرد کود با نرخ متغیر تبدیل می‌کنند
[ترجمه ترگمان]هم Kemira و هم هیدرو الکتریکی سیستم هایی هستند که داده ها را به توصیه های کاربرد کود شیمیایی تبدیل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Additional generating capacity will be mainly coal-fired or hydro with some nuclear.
[ترجمه گوگل]ظرفیت تولید اضافی عمدتاً با سوخت زغال سنگ یا آبی با مقداری هسته ای خواهد بود
[ترجمه ترگمان]ظرفیت تولید اضافی عمدتا به صورت زغال سنگ یا آبی با برخی از نیروگاه های هسته ای خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This purpose-built health hydro has been designed around the needs of the guest so your every whim is catered for.
[ترجمه گوگل]این هیدرولیک بهداشتی ساخته شده بر اساس نیازهای مهمان طراحی شده است تا هر هوس شما را برآورده کند
[ترجمه ترگمان]این سیستم برق آبی ساخته شده در اطراف نیازهای مهمان طراحی شده است تا هر هوس شما برآورده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If Hydro trials prove successful and it is included on more Chafer sprayers, the price is likely to fall considerably.
[ترجمه گوگل]اگر آزمایش‌های Hydro موفقیت‌آمیز باشد و در سمپاش‌های Chafer بیشتری گنجانده شود، احتمالاً قیمت به میزان قابل توجهی کاهش می‌یابد
[ترجمه ترگمان]اگر آزمایش ها آبی موفقیت آمیز باشند و در sprayers more بیشتر وجود داشته باشد، قیمت احتمالا به طور قابل ملاحظه ای کاهش خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Hydro has fitted the PatchSpray system to one of its Chafer sprayers, which is currently undergoing trials.
[ترجمه گوگل]Hydro سیستم PatchSpray را روی یکی از سمپاش های Chafer خود نصب کرده است که در حال حاضر در مرحله آزمایشی است
[ترجمه ترگمان]او سیستم PatchSpray را به یکی از sprayers Chafer که در حال حاضر تحت آزمایش ها قرار دارد، نصب کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The study on the hydro viscous brake shows that a coupling relationship exists among the parameters of oil film thickness, hydro viscous torque and friction disc speed.
[ترجمه گوگل]مطالعه بر روی ترمز هیدرو ویسکوز نشان می دهد که یک رابطه جفتی بین پارامترهای ضخامت لایه روغن، گشتاور هیدرو ویسکوز و سرعت دیسک اصطکاک وجود دارد
[ترجمه ترگمان]مطالعه روی ترمز آبی hydro نشان می دهد که رابطه کوپلینگ بین پارامترهای ضخامت لایه نفت، گشتاور اصطکاک ویسکوز و سرعت دیسک اصطکاک وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The article introduced the production of hydro - treating base oil synthetic hydrocarbon lubricant base oil.
[ترجمه گوگل]این مقاله تولید روغن پایه هیدروکربنی مصنوعی روغن پایه هیدروکربنی را معرفی کرد
[ترجمه ترگمان]این مقاله تولید نفت پایه نفت پایه و روغن پایه و روغن پایه را معرفی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The hydro - geological parameters of age coal bed 3 of Dongtan Coal Mine be calculated with it.
[ترجمه گوگل]پارامترهای هیدروژئولوژیکی بستر زغال سنگ سن 3 معدن زغال سنگ دانگتان با آن محاسبه می شود
[ترجمه ترگمان]پارامترهای زمین شناسی آب - زمین شناسی در بس تر زغال سنگ ۳ از معدن ذغال سنگ Dongtan با آن محاسبه خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The stability of the hydro—mechanical system can be assessed according to the characteristic values of the matric solved by computer.
[ترجمه گوگل]پایداری سیستم هیدرومکانیکی را می توان با توجه به مقادیر مشخصه ماتریک حل شده توسط کامپیوتر ارزیابی کرد
[ترجمه ترگمان]پایداری سیستم آبی - مکانیکی می تواند مطابق با مقادیر مشخصه the حل شده توسط کامپیوتر ارزیابی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It works with Four - Wheel Drive, hydro mechanical transmission, hydraulic Power Steering, Hydraulic brake, and Rear - Wheel Steering.
[ترجمه گوگل]با چهار چرخ متحرک، گیربکس هیدرومکانیکی، فرمان هیدرولیک برقی، ترمز هیدرولیک و فرمان چرخ عقب کار می کند
[ترجمه ترگمان]آن با چهار چرخ زنجیری، انتقال مکانیکی آبی، فرمان هیدرولیک، ترمز هیدرولیک، و فرمان فرمان عقب - چرخ عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We determined the tetra hydro palmatine content in Guanshu tabel and Rhizoma Corydalis by TLC Scanning. The method is simple and the results are accurate.
[ترجمه گوگل]ما محتوای تترا هیدرو پالماتین را در جدول Guanshu و Rhizoma Corydalis با اسکن TLC تعیین کردیم روش ساده است و نتایج دقیق است
[ترجمه ترگمان]ما مقدار palmatine آبی tetra را در Guanshu tabel و Rhizoma Corydalis با اسکن TLC مشخص کردیم این روش ساده است و نتایج دقیق هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We need to ween from burning carbon and hydro carbon and the sooner the better for this country.
[ترجمه گوگل]ما باید از سوختن کربن و هیدروکربن دور شویم و هر چه زودتر برای این کشور بهتر باشد
[ترجمه ترگمان]ما باید از سوزاندن کربن و کربن آبی و هرچه زودتر برای این کشور استفاده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. S curve, time unit hydro graph and surface runoff hydrograph can be gotten through instantaneous unit hydrograph.
[ترجمه گوگل]منحنی S، نمودار هیدروگراف واحد زمان و هیدروگراف رواناب سطحی را می توان از طریق هیدروگراف واحد آنی بدست آورد
[ترجمه ترگمان]در این تحقیق از هیدروگراف واحد زمان، نمودار زمان و رواناب سطحی سطحی نیز می توان از طریق هیدروگراف واحد لحظه ای بدست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Lipids are organic compounds that are quite hydro - phobic.
[ترجمه گوگل]لیپیدها ترکیبات آلی هستند که کاملاً آبگریز هستند
[ترجمه ترگمان]Lipids ترکیبات آلی هستند که کاملا آبی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The experimental results showed that the circumfluent hydro -cyclones with the separating columns had the higher separating efficiency and the lower pressure drop.
[ترجمه گوگل]نتایج تجربی نشان داد که هیدروسیکلون‌های دور با ستون‌های جداکننده دارای راندمان جداسازی بالاتر و افت فشار کمتری هستند
[ترجمه ترگمان]نتایج تجربی نشان داد که the های آبی circumfluent با ستون های جداکننده کارایی تفکیک پذیری بالا و افت فشار پایین را داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] هیدرو - سدیم دی تیونیت - هیدرو سولفیت سدیم

انگلیسی به انگلیسی

• spa, establishment which offers mineral-water health cures; hydropathic establishment (place which offers hydropathic treatment)

پیشنهاد کاربران

hydro
پیشوندی ایرانی - اوروپایی که همان :
خیس : khis
خَد : khad که در خَدو = تُف ، آب دهان داریم.
خیت : khit : کسی را پیش همگان از شرمندگی آب کردن ، آبرو بُردن ، سنگ روی یخ کردن
اوروپاییان در آغاز واژه وات خ را ه می لفزند ، مانند :
...
[مشاهده متن کامل]

خورشید ~ هورشید ؛ خانه ~ هانه
در یک اُفته ( مورد ) با وات ه آغاز می کنیم و آن واژه ی " ناهید " است که " اَناهیتا " بوده و هید یا هیتا نخست مینش خیسی و سپس ناپاکی یافته است، بِدین سورش که با آب پلیدی را پاک کردن مینه می داده.
می توان یکی از سه دیس را به جای hydro به کار بُرد و از این رو یک واژه دیگر که کاربُرد آن یاد رفته را زنده و کاربُردی ساخت.
بند دویوم می تواند ro همان" رُو " از رَفتن و رَواندن و رَویدن باشد:
پیشنهاد ها : خیسرو ، خَدرو ، خیترو ، خیدرو

Hydro Power = انرژی آبی

بپرس