این شعر کنایه از چیه ؟ جوانی نکو دار که این مرغ زیبا نماند در این خانه ی استخوان
"آمد به فغان " در بیت زیر کنایه از چیه ؟ از بادهٔ لعل ناب شد گوهر ما آمد به فغان ز دست ما ساغر ما از بسکه همی خوریم می بر سر می ما در سر می شدیم و می در سر ما
در بیت حدیث طول امل را نمود زلف تو کوته _ _که هرکه جُست بلندی در اوفتاد به پستی در این بیت شعر قاآنی منظور از حدیث طول امل چیست ؟ آیا حدیث خاصیه که من نشنیدم تاحالا ؟
در شعر که مپرس از حافظ شیرازی در بیتی میگوید (همچو حافظ غریب در ره عشق به مقامی رسیده ام که مپرس ) چرا خود را مثال زده و میگویده ( همچو حافظ) اگر کسی میداند بگوید
ابیات و عبارات زیر را به نثر روان بنویسید . 1- خدایی او راست در خورنده . 2- چون نیک نظر کردم . 3- والدینم سخت مغموم بودند .
معنی "دوش" در این اشعار چیست؟ ۱) دوش در مستی رویای پریشان چو مرا دید می خفت و دل اما به نهان می کاوید... ۲) دوش چه خورده ای دلا راست بگو نهان مکن... ۳) دوش دیدم که ملائک در میخانه زدنند...
مفهوم بی تعلّقی و عدم وابستگی به مادیات دنیایی از همه ابیات دریافت میشود، به جز:
مفهوم بوته های خار را در زمین من نکار شاید فردا پا برهنه به دیدنم بیایی
سوال من درمورد این هست که معنی این بیت چی هست و ممنون میشم هرچه سریعتر پاسخ بدین زهی آسایش و رحمت نظر را کش تو منظوری زهی بخشایش و دولت پدر را کش تو فرزندی
همه ابیات به «مرگ پیش از مرگ» اشاره دارد، به جز: