پرسش خود را بپرسید

معنی بیت (به جان امشبی دادمت زینهار ...)

تاریخ
١١ ماه پیش
بازدید
٣٠٥

به جان امشبی دادمت زینهار 

به ایوان رسی کام کژی مخار

١٤
طلایی
٠
نقره‌ای
٠
برنزی
٤

٢ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

رستم که در برابر تیر های اسفندیار به شدت زخمی شده و رخش هم به خاطر زخمی که برداشته رستم را در میدان تنها گذاشته و به اردوگاه فرار کرده است  و رستم از روی ناچاری به بالای کوه پناه برده است از اسفندیار می خواهد یک شب به او امان بدهد تا زخم های خود را مداوا کند و فردا صبح به میدان جنگ باز گردد . ( به زبان امروزی رستم از اسفندیار آتش بس موقت می خواهد )

اسفندیار به او امان می دهد و با این بیت به او جواب می دهد .

به جان امشبی دادمت زینهار 

به ایوان رسی کام کژی مخار

به جان دادمت زنهار : تو را به جان امان دادم . جان تودر امان خواهم بود .

امشبی:  یک امشب ، تنها امشب 

کام کژی مخار : به کجی میل بسیار نداشته باش ، اندیشه نادرست مکن ( به زبان امروزی به فکر دوز و کلک مباش ).

خاریدن کام : کنایه از میل مفرط داشتن 

اسفندیار به رستم در جواب در خواست مهلت  به مدت یک شب و به  قول امروزی درخواست  آتش  بس موقت شبانه  می گوید عیبی ندارد : تنها امشب اجازه می دهم زنده بمانی و جانت فقط همین یک شب در امان خواهد بود امابه کاخ و ایوان خودت که رسیدی به فکر مکر وحیله نباش و سعی نکن فکر نادرستی به سرت نزند .

زیرا اسفندیار می دانست که رستم با رفتن پیش پدر پیر و با تجربه ی خود زال، احتمال دارد که زال دست به جادو و ترفند زیرکانه بزند و یا از سیمرغ کمک بگیرد و همان طور هم شد و با ترفند زال و با کمک گرفتن از سیمرغ توانستند نقطه ضعف اسفندیار که چشمانش بود بیابند و با تیر دو شعبه ای که سیمرغ در اختیار رستم گذاشت رستم توانست دو چشم اسفندیار را نشانه بگیرد زیرا اسفندیار رویین تن بود و هیچ ضربه ای بر جای دیگر بدنش بجز چشمانش کارگر نبود . 

    

٨٦٩,٧٢٩
طلایی
١,١٦٧
نقره‌ای
١٦,٣٩٢
برنزی
٨,٨٤٤
تاریخ
١١ ماه پیش

اسفندیار به رستم میگوید: امشب به تو امان دادم   به شرطی که مکر و حیله و ناراستی نکنی

٢٢,٩٥٩
طلایی
٢٠
نقره‌ای
٥٤٥
برنزی
٢٦٠
تاریخ
١١ ماه پیش

پاسخ شما