دیکشنری
جدیدترین پیشنهادها
بسیارهوش ؛ پرهوش. هوشمند : بگفت این سخن مرد بسیارهوش سپهدار خیره بدو داد گوش. فردوسی. تو ای مهربان باب بسیارهوش دو کتفم به درع سیاوش بپوش. فردوسی. ...
بسیاروام ؛ مقروض. و دارای وام بسیار. ( ناظم الاطباء ) .
بسیارهنر ؛ پرهنر. آنکه هنر فراوان دارد کسی که محاسن و نیکوییهای بسیار دارد : چون توان گفت که امروز چه کرد و چه نمود آن خداوند سخاپرور بسیارهنر. فرخی.
بسیارنعمت ؛ پرحاصل. جایی که نعمت بسیار دارد : بدخشان شهریست بسیارنعمت. ( حدود العالم ) . چاچ ، ناحیتی است بزرگ و آبادان و مردمانی غازی پیشه و جنگ گر ...
- بسیارنقش ؛ پرنقش. پرنگار : چیست این سقف بلند ساده بسیارنقش زین معما هیچ دانا در جهان آگاه نیست. حافظ.
جدیدترین ترجمهها
خلق یک اثر می تواند موجب شود همیشه یکشخص نویسنده شناخته شوی
این درام دو پرده و دو میان پرده داشت .
جدیدترین پرسشها
((پس پیوسته بچیزی نوشتن مشغول باش، بخط گشاده و مبین و سر بر بالا بهم دربافته)) یوسفی ، غلامحسین( 1372) ، گزیده قابوس نامه , عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر ، ص 253) برای خط گشاده این معنی را نوشتم به نظر من ، خط گشاده و خط مبین :خوش خط ، واضح، روشنگر،بیانگر، بیان کننده باشد ولی" خط سر بر بالا بهم دربافته " یعنی چه ؟
جدیدترین پاسخها
ترجمه ی شعر عربی : هناکَ عالم وهناکَ شخص بمثابه عالم و أنتِ وحدکِ عالمی چی میشه ؟
آنجا ( قلب انسان ) به منزلۀ دنیایی است که می تواند هر شخصی را به مثابه دنیای دیگر در درون خود جای دهد . و تو ای محبوبۀ من تنها دنیای موجود در قلب منی.
مفعوم بيت «ز يزدان، نه از ارکان، که کوته ديدگي باشد / که خطي کز خرد خيزد تو آن را از بنان بيني» کدام مورد را نفي مي کند؟
ز یزدان دان، نه از ارکان، که کوته دیدگی باشد &nbs ...
این عبارت بسته به موقعیت های مختلف می تواند معانی زیادی داشته باشد واز معانی آن می توان به موارد زیر اشاره کرد "مرا هیجان زده کن" "من را تکان بده" یا "دنیای من را تکان بده" اگر منظور گوینده د ...
مثلا انتظار ندارید کسی از شما یا د کند یا پیش شما بیاید ولی یک دفعه می بینید پیش شما آمد در این موقع می گویید: ماغل کی گلدون: عجب که آمدی ؟ چطور شد که آمدی یعنی باور نمی کنم که آمده باشی. آمدنت را انتظار نداشتم.
ماغل در ترکی همراه با کئ استفاده می شود معنی اش می شود: راستی که، حقیقتا که، عجب که، چطور شد ماغل کئ گلدون: عجب که آمدی، چطور شد که آمدی؟ ماغل کی بیزدن یاد ایلدون: عجب که یادی از ما یاد کردی؟