بهترین و جامع ترین تعریف
باسلام
دوستان عزیز لطف کنید کامل ترین وبهترین تعریف کلمه"حکمت"رو بفرمایید
ممنون میشم ریشه این کلمه رو بگید به انضمام تارخچه و معانی رو دقیق بررسی کنید🙏
٩ پاسخ
۱ - تعریف حکمت
تامل در موارد کاربرد این واژه در متون اسلامی، نشان میدهد که حکمت ، از نگاه قرآن و حدیث ، عبارت است از : مقدمات محکم و استوار علمی، عملی و روحی برای نیل به مقصد والای انسانیت. آنچه احادیث اسلامی در تفسیر «حکمت» آورده اند، در واقع، مصداقی از مصادیق این تعریف کلی است.
بر پایه آنچه در تعریف کلی «حکمت» ذکر کردیم، حکمت از نگاه قرآن و حدیث، به سه نوع تقسیم میشود : حکمت علمی ، حکمت عملی و حکمت حقیقی . این تقسیم بندی و نام گذاری، بر اساس تامل در کاربردهای واژه حکمت در قرآن و احادیث اسلامی است. حکمت علمی، عملی و حقیقی، هر یک به منزله پلههای نردبان استواری هستند که انسان با بهره گیری از آنها به قله کمال انسانیت، صعود میکند. جالب توجه است که بدانیم پله اول این نردبان (یعنی حکمت علمی) را فرستادگان خداوند متعال، بنا نهاده اند. پله دوم (یعنی حکمت عملی) را انسان، خود باید بسازد و پس از آماده شدن پله دوم، آخرین پله جهش به مقام انسان کامل را ـ که حکمت حقیقی است ـ خداوند متعال، خود، آماده مینماید. اینک، توضیحی کوتاه درباره این سه نوع حکمت :
۲.۱ - حکمت علمی
مقصود از حکمت علمی، هرگونه دانستنی یا معرفتی است که برای صعود به مقام انسان کامل، ضروری است. به سخن دیگر، هم دانش مربوط به عقاید، «حکمت» است، هم دانش مربوط به اخلاق ، و هم دانش مربوط به اعمال. از این رو، قرآن کریم، پس از ارائه رهنمودهای گوناگون در عرصههای اعتقادی، اخلاقی و عملی، همه آنها را حکمت مینامد : «ذ لک ممآ اوحی الیک ربک من الحکمة. اینها از حکمتهایی است که پروردگارت به تو وحی کرده است». این مفهوم حکمت، نخستین فلسفه بعثت انبیای الهی است. قرآن کریم، در آیات متعدد بر این مطلب، تاکید کرده است، از جمله در این آیه : «لقد من الله علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم ءایـته ویزکیهم ویعلمهم الکتـب والحکمة وان کانوا من قبل لفی ضلـل مبین. بی گمان، (خدا) بر مؤمنان در برانگیختن فرستادهای از ایشان، منت نهاده است که آیاتش را بر ایشان میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به ایشان، کتاب و حکمت میآموزد، هرچند پیش از آن، در گم راهی آشکاری بودهاند».
۲.۲ - حکمت عملی
حکمت عملی، برنامه عملی رسیدن به مرتبه انسان کامل است. از نگاه قرآن و احادیث اسلامی، دانش و عملی که مقدمه تکامل انسان باشد، «حکمت» نامیده میشود، با این تفاوت که دانش، پله نخست تکامل، و عمل، پله دوم آن است. احادیثی که حکمت را به فرمانبری از خداوند متعال، مدارا با مردم، دوری از گناهان و اجتناب از نیرنگ تفسیر کرده اند، به حکمت عملی اشاره دارند.
۲.۳ - حکمت حقیقی
حکمت حقیقی، نورانیت و بصیرتی است که در نتیجه به کار بستن حکمت عملی در زندگی برای انسان حاصل میگردد. در واقع، حکمت علمی، مقدمه حکمت عملی، و حکمت عملی، سرآغاز حکمت حقیقی است و تا انسان، بدین پایه از حکمت نرسیده، حکیم حقیقی نیست، هر چند بزرگترین استاد حکمت باشد. حکمت حقیقی، در واقع، همان جوهر دانش، نور دانش و دانش نور است و از این رو، خواص علم حقیقی و آثارش بر آن مترتب میگردد که از مهمترین آنها بیم از خداوند متعال است، چنان که در قرآن کریم آمده :
«انما یخشی الله من عباده العلمـؤا. در میان بندگان خدا، تنها دانشمنداناند که از او بیمناکاند». این اثر، در کلام پیامبر خدا، عینا بر حکمت حقیقی نیز مترتب شده است، چنان که میفرماید : خشیة الله عزّوجلّ راس کل حکمة. بیم از خداوند عزّوجلّ اساس هر حکمتی است. حکمت حقیقی، جاذبهای عقلانی و ضد کششهای نفسانی است که هر اندازه در جان قوت یابد، به همان اندازه، تمایلات نفسانی در انسان، ضعیف میشود، تا آن جا که کاملا از بین میرود. در آن حال، عقل به طور کامل، زنده میگردد و زمام انسان را به دست میگیرد و از آن پس، زمینهای برای انجام دادن کارهای ناشایست در وجود او باقی نمیماند. در نتیجه، حکمت، با عصمت، همراه میگردد و در نهایت، همه ویژگیهای حکیم و عالم حقیقی برای آدمی حاصل میگردد و در بالاترین مراتب علم و حکمت، به والاترین درجات خودشناسی، خداشناسی ، امامت و رهبری دست مییابد. بر این پایه، انبیای الهی و اوصیای آنان ـ که به قله حکمت علمی و عملی و حقیقی دست یافتهاند ـ، از جانب خداوند متعال، مامور آموختن علم و حکمت به جامعه بشر شده اند.
کلمه "حکمت" یکی از مفاهیم عمیق و پرمعنا در زبان فارسی، عربی و فرهنگهای اسلامی و فلسفی است. تعریف کامل و دقیق این کلمه نیازمند بررسی از جنبههای مختلف زبانی، فلسفی، و تاریخی است.
ریشه کلمه "حکمت"- ریشه عربی: واژه "حکمت" از ریشه "حَکَمَ" (ح-ک-م) در زبان عربی گرفته شده است که معانی اصلی آن عبارتند از قضاوت، داوری، کنترل، و بازداشتن. این ریشه همچنین با معانی کنترل و جلوگیری از انحراف مرتبط است، که مفهوم "حکمت" به عنوان دانشی که از خطا و اشتباه بازمیدارد، از آن نشأت میگیرد.
- در عربی، واژه "حِکْمَة" به صورت مصدر آمده و به معنای خرد، دانش، بصیرت، و اندیشۀ عمیق است.
معانی "حکمت"
"حکمت" در طول تاریخ در بسترهای مختلف فرهنگی و علمی معانی گوناگونی پیدا کرده است. برخی از مهمترین معانی عبارتند از:
- دانش و معرفت برتر: حکمت به معنای دانشی است که فراتر از دانش سطحی و روزمره است و به فهم حقیقت جهان و جایگاه انسان در آن مربوط میشود.
- خردمندی و تدبیر: حکمت به استفاده درست از عقل برای رسیدن به اهداف درست و اخلاقی اشاره دارد.
- تعلیم اخلاق و فضیلت: در فلسفه و عرفان اسلامی، حکمت به عنوان دانشی تعریف میشود که انسان را به فضیلت و کمال رهنمون میکند.
- فیلسوفانه بودن: در تاریخ فلسفه، حکمت مترادف با فلسفه (Philosophy) بوده است، زیرا فلسفه در معنای اصلی خود "دوست داشتن دانش" (فیلو + سوفیا) است.
تاریخچه و کاربرد "حکمت"
- دوران باستان:
- در فلسفه یونان: حکمت به معنای "سوفیا" (Sophia) آمده و از آن به عنوان دانش برتر یاد شده است. فیلسوفانی چون افلاطون و ارسطو از حکمت به عنوان دانشی یاد کردند که به کشف حقیقت و قوانین طبیعت میپردازد.
- دوران اسلامی:
- در فرهنگ اسلامی، "حکمت" جایگاهی ویژه پیدا کرد. قرآن کریم نیز به مفهوم حکمت اشاره دارد، مانند آیه "وَمَنْ یُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَیْرًا كَثِيرًا" (سوره بقره، آیه 269) که حکمت را به عنوان نعمتی الهی معرفی میکند.
- حکمت در فلسفه اسلامی توسط متفکرانی چون فارابی، ابن سینا، و ملاصدرا به معنای دانش فلسفی و الهی گسترش یافت.
- عرفان و ادبیات فارسی:
- شاعران و عارفانی چون مولانا و سعدی، حکمت را معادل خرد و معرفت باطنی و الهی میدانستند. برای مثال، در گلستان سعدی، حکمت به عنوان نوعی آموزش اخلاقی و عملی بیان میشود.
تفاوت حکمت و علم
- حکمت: شامل فهم عمیق، کاربرد اخلاقی و معنوی دانش، و درک کلیت هستی است.
- علم: به معنای شناخت جزئی و تجربی قوانین طبیعت و پدیدههاست.
جمعبندی تعریف "حکمت"
حکمت، دانشی است که با بصیرت، اخلاق، و خردمندی همراه است. این دانش نه تنها جنبه نظری دارد بلکه به عمل درست و اخلاقی منجر میشود. ریشه این واژه نشاندهنده کنترل و جلوگیری از انحراف است که در نهایت انسان را به سوی کمال و حقیقت هدایت میکند.
حکمت در اصل از ماده حکم ( بر وزن حرف ) به معنی منع گرفته شده و از آنجا که علم و دانش و تدبیر ، انسان را از کارهای خلاف باز می دارد به آن حکمت گفته اند .
کلمه ( حکمت ) به کسره ( حاء ) بر وزن ( فعلة ) است ، که وزنی است مخصوص افاده نوع ، یعنی دلالت بر نوع معنائی می کند که در این قالب در آمده پس حکمت به معنای نوعی احکام و اتقان و یا نوعی از امر محکم و متقن است ، آن چنانکه هیچ رخنه و یا سستی در آن نباشد، و این کلمه بیشتر در معلومات عقلی و حق و صادق استعمال می شود، و معنایش در این موارد این است که بطلان و کذب به هیچ وجه در آن معنا راه ندارد. ( تفسیر المیزان )
حکمت، واژهای عمیق و پراهمیت در زبان فارسی است که ریشه در فرهنگ و تمدن کهن ایرانی دارد. این واژه در طول تاریخ معانی و کاربردهای متنوعی پیدا کرده است و در حوزههای مختلفی از جمله فلسفه، دین، اخلاق و عرفان به کار میرود.
- ریشه کلمه حکمتریشه دقیق کلمه حکمت به طور قطع مشخص نیست و نظریههای مختلفی در این مورد وجود دارد. برخی از ریشهشناسان، ریشه این کلمه را به زبان سانسکریت و واژه "vidyā" (ویدیا) به معنای دانش و معرفت نسبت میدهند. برخی دیگر معتقدند که این واژه ریشه در زبان عربی دارد و از فعل "حکم" به معنای فرمان دادن و حکم کردن گرفته شده است.
- تاریخچه و تحولات معنایی- دوران باستان: در دوران باستان، حکمت به معنای دانش و معرفت کلی در مورد جهان و هستی بود. حکیمان باستان، کسانی بودند که به دانش اسرار آمیز طبیعت و قوانین جهان هستی دست یافته بودند.
- دوران اسلامی: با ظهور اسلام، مفهوم حکمت گسترش یافت و به معنای دانشی که به انسان کمک میکند تا به سعادت دنیا و آخرت دست یابد، تعبیر شد. حکمت در این دوره به دو دسته تقسیم میشد: حکمت نظری (فلسفه) و حکمت عملی (اخلاق و سیاست).
- دوران اسلامی-ایرانی: در این دوره، حکمت به اوج شکوفایی خود رسید و فیلسوفان و عارفان ایرانی همچون ابن سینا، فارابی و مولوی، مفاهیم عمیق و گستردهای از حکمت را ارائه دادند.
- دوران معاصر: در دوران معاصر، مفهوم حکمت همچنان مورد توجه است و در حوزههای مختلفی مانند فلسفه، روانشناسی و عرفان به کار میرود.
- دانش و معرفت: حکمت به معنای دانش و معرفت عمیق و فراگیر در مورد جهان و هستی است.
- فرزانگی: حکمت به معنای خردمندی، دانایی و بینش عمیق است.
- عقل و تدبیر: حکمت به معنای استفاده از عقل و تدبیر در حل مسائل و تصمیمگیریها است.
- اخلاق و فضیلت: حکمت به معنای داشتن اخلاق نیک و فضایل انسانی است.
- معرفت الهی: حکمت به معنای شناخت خداوند و اسرار آفرینش است.
- تعادل و اعتدال: حکمت به معنای داشتن تعادل و اعتدال در همه امور زندگی است.
مفهوم حکمت در فرهنگهای مختلف جهان، با تفاوتهایی همراه است اما در همه آنها، حکمت به عنوان یک ارزش والا و مطلوب تلقی میشود. در فرهنگ ایرانی، حکمت به عنوان یکی از ارکان اصلی تربیت و تعلیم و تربیت شناخته میشود و در آثار ادبی و فلسفی بسیاری به آن پرداخته شده است.
در نهایت، حکمت را میتوان به عنوان یک مفهوم جامع و فراگیر تعریف کرد که به معنای دانش، خردمندی، اخلاق و معرفت الهی است. حکمت به انسان کمک میکند تا به شناخت خود، جهان و خداوند دست یابد و زندگی سعادتمندانهای داشته باشد.مترادف حکمت: تصوف، علم برین، مابعدالطبیعه، فلسفه، عرفان، خرد، دانایی، فرزانگی، کمال، علم، فرزان، معرفت، پند، اندرز، دلیل، علت، سبب، مشیت الهی، علم الهی
برابر پارسی: فرزان، فرزانش، فرزانگی
معنی انگلیسی:
intelligence, sagacity, wise saying, motto, mystery, wisdom, philosophy, metaphysics
کلمه "حکمت" یکی از واژگان پرمعنا و با تاریخی عمیق در زبان فارسی و فرهنگ اسلامی است. برای ارائه تعریفی جامع و دقیق از این کلمه، به بررسی ریشه، تاریخچه و معانی مختلف آن میپردازیم.
### تعریف "حکمت"
**حکمت** در زبان فارسی به معنای دانایی، خرد، بصیرت، و علم است. این واژه از ریشه عربی "حکمه" گرفته شده است که به معنای داوری، قضاوت و فرمانروایی است. در مفهوم گستردهتر، حکمت به نوعی دانش عمیق و روشنبینی اشاره دارد که فراتر از دانش صرف و شامل قضاوتها و تصمیمگیریهای درست و عاقلانه میشود.
### ریشه و تاریخچه
کلمه "حکمت" از ریشه عربی "ح ک م" گرفته شده است که به معنای داوری و قضاوت است. این واژه در متون اسلامی و فلسفی، جایگاه ویژهای دارد و به معنای علم، عقلانیت و بصیرت استفاده میشود. حکمت در فلسفه اسلامی به عنوان دانشی که شامل علم به چیزها به ما هو هستند (ذات اشیاء) و همچنین علم به اسرار الهی و مبانی وجودی است، شناخته میشود.
### معانی و کاربردها
حکمت به تناسب زمینه و محتوای مورد بحث، معانی مختلفی پیدا کرده است. در زیر به برخی از این معانی اشاره میکنیم:
1. **حکمت نظری**: علمی که به مطالعه حقایق وجود و قوانین طبیعی میپردازد و سعی در کشف اصول و قواعد کلی دارد.
2. **حکمت عملی**: دانشی که به اصول و قواعد رفتار و عمل انسان میپردازد و راهنمایی برای زندگی اخلاقی و عاقلانه ارائه میدهد.
3. **حکمت الهی**: دانشی که به بررسی اصول و مبانی الهی و خداشناسی میپردازد و تبیینکننده رابطه انسان با خداوند است.
### تاریخچه
استفاده از واژه "حکمت" به دورانهای بسیار کهن بازمیگردد. در آثار فلاسفه یونان باستان همچون ارسطو و افلاطون، مفهومی نزدیک به حکمت در فلسفه به کار رفته است. در دورههای بعدی، حکمت به عنوان یکی از مهمترین مباحث فلسفه اسلامی در آثار فلاسفهای چون ابن سینا، فارابی، و ملاصدرا مورد بررسی قرار گرفت. این فلاسفه تلاش کردند تا حکمت را با مبانی دینی و اصول اسلامی تطبیق دهند و به بررسی ابعاد مختلف آن بپردازند.
### تعریف و تاریخچه کلمه "حکمت"
**تعریف**
**حکمت** به معنای علم و دانشی است که حق بوده و هیچ خلل و سستی در آن راه ندارد. این واژه به طور کلی به معنای درک عمیق و درست از حقایق زندگی و جهان اطراف ماست. حکمت شامل توانایی تشخیص درست از نادرست، فهم عمیق از امور، و عمل بر اساس این درک است. در فرهنگهای مختلف، حکمت به عنوان یک فضیلت اخلاقی و اجتماعی شناخته میشود.
**ریشه کلمه**
- **ریشه لغوی**: واژه "حکمت" از ریشه عربی **(ح ک م)** گرفته شده است. معنای اصلی این ریشه به "بازداشتن" اشاره دارد، که در آن به مفهوم کنترل و نظمدهی اشاره میکند.
- **معانی مرتبط**: در این راستا، حکمت به معنای علمی است که انسان را از کارهای زشت باز میدارد و به او کمک میکند تا امور را در جای خود قرار دهد.
### تاریخچه
- **در متون اسلامی**: حکمت در قرآن و احادیث به عنوان یک فضیلت مهم معرفی شده است. قرآن کریم بر اهمیت حکمت تأکید کرده و مؤمنان را به جستجوی آن دعوت میکند.
- **در فلسفه**: فیلسوفان اسلامی مانند ابن سینا و خواجه نصیرالدین طوسی حکمت را به دو دسته نظری و عملی تقسیم کردهاند. حکمت نظری به شناخت حقایق عالم مربوط میشود، در حالی که حکمت عملی بر رفتار انسانی تمرکز دارد.
- **در ادبیات فارسی**: حکمت به معانی دانایی، عدل، حلم، بردباری، و درستکرداری نیز استفاده شده است. نزدیکترین معادل فارسی برای حکمت "فرزانگی" است.
### معانی مختلف
1. **حکمت نظری**: شامل شناخت حقایق وجودی و فلسفی است.
2. **حکمت عملی**: مربوط به رفتارهای اخلاقی و اجتماعی انسانهاست.
3. **حکمت در قرآن**: شامل علم دین، فهم خداوند، نبوت، و شناخت واقعیات دینی است.
### کاربردها
- **در زندگی روزمره**: حکمت به عنوان یک فضیلت اخلاقی شناخته میشود که افراد را در تصمیمگیریهای صحیح یاری میکند.
- **در سیاست**: حکمت به عنوان یک ویژگی مهم برای رهبران سیاسی محسوب میشود که باید بتوانند با عقلانیت و دوراندیشی عمل کنند.
### نتیجهگیری
حکمت نه تنها یک مفهوم فلسفی بلکه یک فضیلت انسانی است که بر اساس آن افراد میتوانند زندگی معنادارتر و اخلاقیتری داشته باشند. این مفهوم در متون دینی، فلسفی، و ادبیات فارسی جایگاه ویژهای دارد و همواره مورد توجه اندیشمندان بوده است.
مطلب زیر پیشنهاد میگردد:
https://rch.ac.ir/article/Details/12481#:~:text=%D9%88%D8%A7%DA%98%D9%87%20%D8%B9%D8%B1%D8%A8%DB%8C%20%D8%AD%DA%A9%D9%85%D8%AA%20%D8%A7%D8%B2%20%D8%B1%DB%8C%D8%B4%D9%87,%D8%8C%20%D8%B0%DB%8C%D9%84%20%C2%AB%D8%AD%DA%A9%D9%85%C2%BB).
حکمت به معنای علمِ با ارزشی است که همراه با عمل باشد. حکمت در فرهنگهای گوناگون به کار میرود و در قرآن، حدیث، فلسفه، تصوف و عرفان اسلامی درباره آن بحث شده است. معادل فارسی حکمت، فرزانگی است و به شخص حکیم، فرزانه میگویند.
واژه عربی حکمت از ریشه (ح ک م) است.
معنای اول این ریشه را برخی «بازداشتن» دانستهاند. همین معنا را در یکی از معانی ذکر شده برای حکمت مییابیم: علمی که انسان را از کار زشت باز میدارد. بر همین اساس، لگام اسب را حَکَمَة خواندهاند، چون اسب را از چموشی باز میدارد، و فرمانروا را حاکم خواندهاند چون ستمگر را از ستمگری بازمیدارد. این وجه معنایی برای حاکم، همریشگی حکمت و حکومت را معنادارتر میسازد و یادآور اندیشه کهن و افلاطونی حکیم/ فیلسوف حاکم است.
اگر چه «بازدارندگی» عنصری مهم در مفهوم حکمت است، به نظر میرسد که حکم به معنای نهادن امور در جای خود به نحوی جامعتر به مفهوم حکمت اشاره میکند که «تعادل» جایگاه ویژهای در آن دارد.
معنای دیگر حکم، یعنی نسبت دادن چیزی به چیز دیگر چه به نحو ایجابی چه سلبی، یعنی همان «حکم کردن»، نیز با مفهوم حکمت بیارتباط نیست؛ درست داوری کردن در موقعیتهای دشوار، مقدمه لازم برای تصمیمگیری و عمل درست و از اقتضائات حکمت است.
شناخت بهترین چیزها با برترین دانشها، که چنین حکمتی را میتوان دینی تلقی کرد و مصداق بارز آن را شناخت خداوند دانست؛
دست یافتن به حقیقت به یاری علم و عقل؛
علم همراه با عمل؛
سخن موافق با حق؛
سخن معقول دور از حَشو(زائد و بی فایده)؛
دانشی که آدمی به کمک آن افعالش را از روی تدبیر و اتقان انجام میدهد.