لطفا معنی این شعر و ارایه هاش و اگه میدونین بگین
از چه دستی سحر بلند شدی که تفقد به بینوا کردی ؟
قلم پا به اختیار تو بود یا ز سهوالقلم خطا کردی ؟
٣ پاسخ
معنی شعر:
۱. سحر و التفات
- از چه دستی سحر بلند شدی که تفقد به بینوا کردی؟
- شاعر میپرسد: چه چیزی باعث شد که تو ناگهان به من (که در حالتی از بینوا بودن هستم) توجه کنی؟ این سوال نشاندهندهی شگفتی و حیرت شاعر از تغییر رفتار محبوب است.
۲. اختیار قلم
- قلم پا به اختیار تو بود یا ز سهوالقلم خطا کردی؟
- در این بخش، شاعر به این موضوع اشاره میکند که آیا این توجه و محبت از روی اختیار و اراده محبوب بوده یا اینکه به طور ناخواسته و از روی اشتباه رخ داده است. این سوال نشاندهندهی تردید و عدم اطمینان شاعر نسبت به احساسات محبوب است.
آرایه های شعر:
۱. تشبیه
- از چه دستی سحر بلند شدی
- در اینجا، شاعر به نوعی سحر و جادو اشاره میکند که میتواند به تشبیه قدرت محبوب در جذب توجه شاعر باشد.
۲. سوالات بلاغی
- از چه دستی سحر بلند شدی که تفقد به بینوا کردی؟
- این سوال بلاغی است که به جای پاسخ مستقیم، احساس حیرت و شگفتی شاعر را از تغییر رفتار محبوب بیان میکند.
۳. کنایه
- قلم پا به اختیار تو بود
- این عبارت کنایه از کنترل و اختیار محبوب بر احساسات و رفتارهای خود دارد. شاعر به نوعی از محبوب میخواهد بگوید که آیا او واقعاً اختیار داشته یا اینکه این محبت ناخواسته بوده است.
۴. تضاد
- بینوا و تفقد
- تضاد میان وضعیت بینوایی شاعر و التفات محبوب به او، احساسات متضاد عشق و درد را به تصویر میکشد.
۵. تکرار
- استفاده از کلمات کلیدی مانند سحر و قلم در شعر، حس تأکید بر موضوعات اصلی را ایجاد میکند.
۶. استعاره
- تفقد به بینوا
- این عبارت میتواند به معنای توجه و محبت کردن به کسی باشد که در حال رنج و عذاب است، که خود نوعی استعاره از عشق و دلسوزی است.
این آرایهها با هم ترکیب شدهاند تا عمق عواطف شاعر را نشان دهند و زیبایی شعر را افزایش دهند.
معنی : امروز چه اتفاقی عجیبی برای تو افتاده است که به فردی بینوا مهربانی کرده ای ، با اختیار خودت اینکار را کرده ای یا سهوا و اشتباهی خطا کردی و این مهربانی رخ داد.
ارایه هاش هم تا اونجایی که من متوجه شدم اینهاست،
کنایه (از چه دستی سحر بلند شدی) ، تناسب (دست،پا)
آفتاب از کدوم طرف در اومده مهربون شدی.