این بیت از مثنوی مولانا را معنی کنید و مفهوم آنرا بیان نمایید

همچنین در پیام آقای سادات خاتمی آمده در بیت قبل که من گشتم و بیت قبلی ندیدم. در بیت بعد هم میگه( بوسه ده بر تیر و پیش شاه بر/ تیر خون آلود از خون تو تر و در ادامه کههرچقدر در همین یک بیت پیام هست در سایر بیتها جمعا بزور پیام واضحی هست و احتمالاادامه این شعر و بیت اول هم با فرم شاعری مولانا طبق گفته بسیاری همخوانی نداره و تنها به بیت اول بنظر باید از مولانا دونست ونه بقیه ابیات.

دوستان تیر رو  بیشتر نماد خشم معرفی میکنن در صورتیکه هیچ جای دیگری از تیر بعنوان ابزار جنگی برای نماد خشم در اشعار مولانا دیده نشده. بنظر من این تیر جنگی یا همان تیر کمان نیست. یک وسیله ای در دست که برای خالی شدن از خشم اون رو میشکند و شاعر میگه اینو نشکن این گناهی یا تقصیر اون نیست چون خودش که اراده ای نداره. تیر هم در گذشته معانی دیگه و به چیزهای دیگه هم گفته میشده. از جمله تیری که با اون نون میپختن و معمولا هم در دست مادر خانواده بوده و با اون به مشک اضافه میشده برای زدن مشک یا همان تکان دادن مشک و همینطور برای هدایت چهرپایان و حتی بعضی مواقع تنبیه فرزندان. این تیر یک وسیله کاربردی در تمام طول روز بوده که از هر قشری با اون سروکار داشتن. اینها که گفتم دقیقا به چشم دیدم و بنظر من معنای تیر یک عنصر جا افتاده و در دسترس همگانه که نهایتا گوشه ای از ایوان خانه نگهداری میشده.مولانا از تیر بعنوان استعاره برای قضاوغدر و همچنین عشق یاد کرده ولی خشم من نشنیدم. در ضمن بنظر من حتما یک شعر یا شاعر  از تصور و از روی وهم سخن نمیگه و اتفاقا از رویدادهای واقعی که ساده هستن و قابل تصور مخصوصا در زمان خودش قصد داره پیامش رو بده. باید دید کدام واقعه در روزگار خودش قابل درکتره. آیا شکستن تیر ترکش یا همان تیر که با کمان میاد یک کار روتین بوده که هرکس خشمگین میشده انجام میداده؟ مگر این تیر در دسترس همه بوده؟ خون و شیر هم کاملا در زندگی مردم اون زمان علاوه بر نماد در واقعییت هم باهم برخورد داشتن که شیر رو بلااستفاده میکرده که نشان از ضرر به خود بابت یا ناشی از خشم خوده. شمارد هم که بیشتر به به تصور کردن معنی میشه اینجا میتونه به تبدیل کردن یا با ترکیب شدن خون و شیر در اصل بخاطر رنگ غالب،که ناشی از عمل خشم آلوده ، خون بجا میمونه و دیگه شیری برای استفاده نیست.  هرچند نظر من هست این تعبیر.

تو برخشم  خود غلبه کن کن و با تیر کاری نداشته باش .

چون که خشم باعث کج بینی تو می شود و هنگام عصبانیت وخشمگینی ،شیر  را خون میبینی.ودراشتباه هستی .

چون عصبانی بودی تیرت به هدف ننشست .تیر کج نبود بلکه کجی از خشم تو بود . 

این بیت از مثنوی مولانا به این معناست که:

خشم خود بشکن تو مشکن تیر را: به جای اینکه در هنگام خشم به دیگران آسیب برسانی، خشم خود را کنترل کن و آن را بشکن.

چشم خشمت خون شمارد شیر را: وقتی که در حالت خشم هستی، حتی چیزهای خوب و بی‌ضرر را هم به شکل بد و خطرناک می‌بینی.

مفهوم کلی این بیت این است که خشم می‌تواند دیدگاه و قضاوت ما را تحریف کند و باعث شود که حتی چیزهای خوب و بی‌ضرر را به شکل بد و خطرناک ببینیم. بنابراین، بهتر است خشم خود را کنترل کنیم تا بتوانیم به درستی قضاوت کنیم و به دیگران آسیب نرسانیم.

هرچند من مثنوی را نخواندم ولی برای معنی فکر میکنم به هنگام شیر دوشیدن در گذشته چوبی یا تیرکی در دست میگرفتند و با آن اگر حیوان ثابت نمیماند اورا میزدند و بعضا باعث زخمی شدن و چکیدن خون در شیر میشد و بعد چه بسا فرد از ناراحتی اینبار چوب را می شکست که شاید شاعر به او نهیب میزند که بجای شکستن تیر یا تیرک یا تیرچه که استعاره ای از زدن حیوان است ، بهتر است بر خشم مسلط شد زیرا که قبل از خونی  شدن شیر تو میتوانستی نتیجه آن خشم را ببینی یا پیش بینی کنی. امیدوارم بیراحه نرفته باشم در معنی شعر . 

هرگاه که تیر قضا برسد و تو را آزرده کند خشم و غضب خود را فرو خور و آن تیر قضا را فرو مشکن زیرا که در حالت خشم چشم غضبت شیر را خون می‌انگارد.

 تیر قضا برای اهل یقین به منزله شیر گوارا و جانبخش است و در نظر اهل هوی و اصحاب دغا، خونین ناپاک و ناگوار (شرح استاد کریم زمانی)