این ابیات زیبا از مثنوی مولانا را معنی کنید و مفهوم آنرا بیان نمایید
سیل چون آمد به دریا بحر گشت
دانه چون آمد به مزرع کشت گشت
چون تعلق یافت نان با بوالبشر
نان مرده زنده گشت و با خبر
موم و هیزم چون فدای نار شد
ذات ظلمانی او انوار شد
سنگ سرمه چونک شد در دیدگان
گشت بینایی شد آنجا دیدبان
ای خنک آن مرد کز خود رسته شد
در وجود زندهای پیوسته شد
وای آن زنده که با مرده نشست
مرده گشت و زندگی از وی بجست
✏ «مولوی»
٣ پاسخ
این ابیات از مثنوی معنوی مولانا به تغییر و تحول اشاره دارند. در اینجا مولانا از مثالهای مختلفی استفاده میکند تا نشان دهد چگونه چیزها با پیوستن به یک منبع بزرگتر یا با تغییر شرایط، ماهیت و ارزش خود را تغییر میدهند:
- سیل چون آمد به دریا بحر گشت / دانه چون آمد به مزرع کشت گشت:
- سیل وقتی به دریا میرسد، بخشی از دریا میشود و دانه وقتی به مزرعه میرسد، به گیاه تبدیل میشود. این نشاندهنده تغییر و تحول است که با پیوستن به یک منبع بزرگتر رخ میدهد.
- چون تعلق یافت نان با بوالبشر / نان مرده زنده گشت و با خبر:
- نان وقتی توسط انسان مصرف میشود، به زندگی و انرژی تبدیل میشود. این نشاندهنده این است که چیزهای بیجان میتوانند با پیوستن به موجودات زنده، زندگی و ارزش پیدا کنند.
- موم و هیزم چون فدای نار شد / ذات ظلمانی او انوار شد:
- موم و هیزم وقتی در آتش میسوزند، به نور تبدیل میشوند. این نشاندهنده تغییر از تاریکی به روشنایی است.
- سنگ سرمه چونک شد در دیدگان / گشت بینایی شد آنجا دیدبان:
- سنگ سرمه وقتی در چشمها استفاده میشود، به بینایی کمک میکند. این نشاندهنده تغییر از یک جسم بیارزش به یک ابزار مفید است.
- ای خنک آن مرد کز خود رسته شد / در وجود زندهای پیوسته شد:
- خوشا به حال کسی که از خود رها شده و به یک موجود زنده پیوسته است. این نشاندهنده ارزش پیوستن به یک منبع بزرگتر و رها شدن از خود است.
- وای آن زنده که با مرده نشست / مرده گشت و زندگی از وی بجست:
وای بر کسی که با مردگان نشست و خود نیز مرده شد. این نشاندهنده تأثیر منفی همنشینی با افراد نادرست است.
این ابیات به طور کلی به اهمیت تغییر و تحول و تأثیر همنشینی با افراد و منابع مختلف اشاره دارند.
دوست من ، اول سپاسگزارم از یافتن این مثنوی فوق العاده.
دوم معنی این مثنوی ، این ضرب المثلهای زبان مقدس پارسی است :
۱- بگو با که نشستی تا بگویم کیستی
۲- کمال همنشین در من اثر کرد ، وگرنه من همان خاکم که هستم ( لز بوستان سعدی )
۳- با بدان کم نشین که بد مانی - خوپذیر است نفس انسانی
۴- همنشینیم به بود ، تا من از او بهتر شوم
مفهوم بیت این است افراد ناقص با مصاحبت با بزرگان و افراد کامل می توانند نقص خود را بپوشانند و همچنین بزرگان با همنشینی با افراد پست و فرومایه بزرگی خود را از دست می دهند. مثلا سیل که کشنده و بدخو است با پیوستن به دریا می تواند زندگی بخش شود و نان که از خود حیاتی ندارد زمانی که وارد بدن انسان شود با وجود انسان عجین شده و خصلت او را می گیرد.