معنی های match چی هستند؟

بله، کلمهٔ "match" می تواند به معنای "کبریت" باشد. اما این تنها معنای این کلمه نیست. کلمهٔ "match" می تواند در معانی زیر نیز استفاده شود:

• جفت، نظیر، همتا، همسان
• رقابت، مسابقه
• مطابقت، هماهنگی
• همخوانی، توافق
• همرنگ، همشکل
• همسطح، همطراز
• شایسته، مناسب
• برابر، هم وزن

به عنوان مثال:

• The two socks are a match. (دو جوراب جفت هستند.)
• He won the match. (او مسابقه را برد.)
• The colors of the dress match perfectly. (رنگ های لباس کاملاً با هم هماهنگ هستند.)
• The song matches the mood of the movie. (آهنگ با حال و هوای فیلم مطابقت دارد.)
• The two pieces of furniture are the same color. (دو قطعهٔ مبلمان همرنگ هستند.)
• He is a match for her. (او همتای اوست.)
• The price is a match for the quality. (قیمت با کیفیت مطابقت دارد.)

در مورد ترجمهٔ "کبریت فروش"، می توان از کلمهٔ "match seller" استفاده کرد.