پیشنهادهای سامان نصیری (١٣١)
غیرعفونی
تحرک پذیری - جنبش پذیری - تحرک بخشی - جنبش بخشی
بازیابی
یکنواخت - بدون تغییر - کلیشه
آغاز کردن، راه اندازی
از هم گسستنی
انحصاری
تقویمی ( برای سن )
استخوانچه - زائدۀ استخوانی - مخفف کلمۀ ossicle
تشخیص ( در بیماری ها ) - پیش بینی - پیش آگاهی
خود آسیب زایی - آسیب به خود
پیش نوجوانی - کسی که صفات ثانویۀ جنسی در او توسعه نیافته است.
استخراج شده - به دست آمده
غیربهینه - نامطلوب
آموزشی
به حداکثر رساندن
پس از آن
ترویج - رواج دادن - بسط و گسترش دادن
پیش بینانه
زمانی که - وقتی که - در حالی که
ترویج - انتشار
ذینفعان
مشخصه ها
پیش از هر چیز
ترفندها
تجهیز شده
هیزم شکن
تنگاتنگ - شدید - فشرده - پرشدت
پوشاندن نیز معنی می دهد
خنثی - خنثی شده - خنثی کرده
با این حال
با در نظر گرفتن . . . .
در بحث آسیب ها، صدمه ای در گردن وجود دارد که وایپلش نام دارد. سازوکار بروز آن خم شدن و باز شدن ناگهانی گردن ( حرکت رفت و برگشت شلاقی گردن ) است که در ...
جنبشی
انعطاف پذیر - انعطاف پذیری
در اسکی: مارپیچ کوچک
ناشی از
عصبی حرکتی
تکنیکی در اسکی که در آن اسکی باز به شیوه ای مارپیچ اسکی می کند و سطح اتکا را از لبه ای به لبۀ دیگر چوب های اسکی منتقل می کند. در برخی متون به این شیو ...
هزینه کردن
تضاد
عضلۀ تحت خاری
نامتقارن
در آمار: ضریب اطمینان - سطح معناداری - سطح اطمینان
پرتابگر - در بیسبال: پرتاب کننده
تکیه گاه
انحراف به خارج در بدن: انحراف به سمت خارج بدن نیروهای والگوسی: نیروهای دورکننده
انحراف به داخل در بدن: انحراف به سمت داخل بدن نیروهای واروسی: نیروهای نزدیک کننده
چهار برابر
اختلال
عضلۀ دندانه ای قدامی
با توجه به این که
تحرک بخشی
فقدان جنبش پذیری - کاهش جنبش پذیری
اکسیژن درمانی پرفشار
از پای درآوردن
درون ریز - غدد درون ریز
غیرقابل تغییر
زنجیره - اتصال - ارتباط - پیوستگی
هماهنگ کننده
تشکیل شده است از
مورد تأیید - استاندارد
مادرزادی
بدراستایی - ناهنجاری ( در بدن )
به نظر می رسد
بلوغ - بالیدگی
پیشی گرفتن، سریع تر بودن
کم تحرک
از این نظر - از این جهت
کافی - بی کم وکاست
پیکر سنجی
استخوان پاشنه
علیرغم اینکه
نشان دادن - آشکار ساختن
بد جوش خوردن استخوان - بهبود نامناسب استخوان پس از شکستگی
انحنا دار - منحنی - تاب دار
در بدن: منظور تحمل وزن بدن روی پاها است.
ناقص - نامناسب
عواقب
فاقد عصب
به عدم وجود رگ های خونی اطلاق می شود - این واژه در بافت هایی از بدن مورد استفاده قرار می گیرد که تغذیه اشان از طریق عروق خونی صورت نمی گیرد. مانند صف ...
فاقد عروق خونی
ارجحیت داشتن
به ترتیب
از این رو
ضرب المثل، اصطلاح، عبارت
فرضیه - احتمال
تحمل
تحمل کننده - متحمل - تحمل داشتن
صاحب نظران
از این روی
بخش اصلی
نوعی ورزش توانی است - کراس فیت
پرشی - جهشی
تمرین حس عمقی
در ورزش: انقباض برون گرا ( نوعی انقباض عضلانی ) - برون گرا
تقسیم شدن
چرخۀ بزرگ - در ورزش: چرخۀ بزرگ تمرین ( از چند مزوسیکل یا چرخۀ متوسط تشکیل می شود )
چرخۀ متوسط - در ورزش: چرخۀ متوسط تمرین ( که شامل چند هفته تمرین است و از چند میکروسیکل تشکیل می شود )
چرخۀ کوچک - در ورزش: چرخۀ کوچک تمرین ( که شامل جلسات تمرین در یک هفته می شود )
به طوری که
ذکر شده - اشاره شده
فعالیت - فعالیت بدنی
توجه - مراقبت
حمل کردن - انبار کردن
پایین - زیر - مادون
عقب زدگی زانو ( نوعی ناهنجاری بدنی )
ناگهانی - به شدت - به صورت حاد
دچار وقفه شدن
مشابه با - مانند
تصویب شدن
اضافی - بیشتر
صخره نوردی
تفریحی
ورزش های آبی
شدت - ( در ورزش ) : شدت تمرین
التهاب تاندون - آسیب های مربوط به تاندون
مسابقات باب اسلد ( در المپیک زمستانی )
شیوع شناسی
به هم خوردن
محسوس، قابل لمس
تعامل داشتن
شانه ای بازویی ( مفصل ) - کتفی بازویی - منظور همان مفصل شانه است.
زورآزمایی کردن ( در ورزش کشتی )
گر گرفتن ( در موارد بیماری )
کوله پشتی
جااندازی ( در دررفتگی ها )
حساسیت
ظاهری
احساس گز گز
مور مور شدن