slalom

/sˈlɑːləm//ˈslɑːləm/

معنی: مسابقه سرعت اسکی بازی
معانی دیگر: اسلالم (مسابقه ی سرعت اسکی در مسیر پرپیچ و خم)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a downhill ski race back and forth around poles or gates marking the course.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: slaloms, slaloming, slalomed
• : تعریف: to ski in or as though in a slalom.

جمله های نمونه

1. If you don't and slalom continues to be so poorly attended it risks becoming a has-been sport.
[ترجمه گوگل]اگر این کار را نکنید و ورزش اسلالوم همچنان ضعیف باشد، خطر تبدیل شدن به یک ورزش قدیمی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]اگر ورزش نکنید و اسلالوم به قدری ضعیف باشد که به ورزش تبدیل نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. At this rate the revival of the slalom is going to be a short one.
[ترجمه گوگل]با این سرعت احیای اسلالوم کوتاه خواهد بود
[ترجمه ترگمان]در این نرخ، احیای اسلالوم بزرگ خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But until she improves her ability in slalom and giant slalom, she lacks the versatility to take the big prize.
[ترجمه گوگل]اما تا زمانی که او توانایی خود را در اسلالوم و اسلالوم غول پیکر بهبود بخشد، تطبیق پذیری لازم برای گرفتن جایزه بزرگ را ندارد
[ترجمه ترگمان]اما تا زمانی که او توان خود را در اسلالوم و اسلالوم بزرگ بهبود بخشد، قابلیت تطبیق پذیری برای گرفتن جایزه بزرگ را ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There is also an international canoe slalom course and water ski lagoon with cable ski tow.
[ترجمه گوگل]همچنین یک کورس بین المللی کانو اسلالوم و تالاب اسکی روی آب با یدک کش اسکی کابلی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]همچنین یک پیست اسکی بلم بین المللی و تالاب اسکی آب با طناب اسکی کابلی نیز وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In slalom I know I can win every race if I make no mistakes.
[ترجمه گوگل]در اسلالوم می دانم که اگر اشتباه نکنم می توانم در هر مسابقه پیروز شوم
[ترجمه ترگمان]در اسلالوم من می دانم که اگر اشتباهی مرتکب شوم، می توانم هر مسابقه را برنده شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The men's super-giant slalom was cancelled after snow fell heavily on the Kotakakura piste.
[ترجمه گوگل]اسلالوم فوق غول پیکر مردان پس از بارش برف شدید در پیست کوتااکورا لغو شد
[ترجمه ترگمان]پس از اینکه برف به شدت به the Kotakakura سقوط کرد، اسلالوم بزرگ مردان لغو شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The slalom kayak is fragile, uncomfortable and with unforgiving edges.
[ترجمه گوگل]کایاک اسلالوم شکننده، ناراحت کننده و با لبه های نابخشودنی است
[ترجمه ترگمان]کایاک در کایاک انفرادی، ضعیف، راحت و با حاشیه های نازک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It was like a slalom down there.
[ترجمه گوگل]آن پایین مثل یک اسلالوم بود
[ترجمه ترگمان]اون پایین مثل یه slalom بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. After placing third in the giant slalom, she blew the slalom altogether by missing a gate on her first run.
[ترجمه گوگل]پس از کسب مقام سوم در غول اسلالوم، او با از دست دادن یک دروازه در اولین دویدن خود، به طور کلی اسلالوم را دمید
[ترجمه ترگمان]پس از قرار دادن مقام سوم در اسلالوم بزرگ، او در ابتدا با از دست دادن یک گیت در اولین اجرای خود، در مجموع نتوانست در اسلالوم بزرگ شرکت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Remember us when you win the slalom Olympic gold.
[ترجمه گوگل]وقتی طلای المپیک اسلالوم را به دست آوردید ما را به یاد بیاورید
[ترجمه ترگمان]زمانی که مدال طلای المپیک را بردی، ما را به خاطر می آورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In other words, Abingdon Weir Slalom was blessed for the second year running with good weather and moving water.
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، آبینگدون ویر اسلالوم برای دومین سال پیاپی با آب و هوای خوب و آب متحرک برکت یافت
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، سیستم اسلالوم Abingdon برای دومین سال دویدن با آب و هوای خوب و آب در حال حرکت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Keen skiers are taken through the turning techniques, slalom and bumps.
[ترجمه گوگل]اسکی بازان مشتاق از طریق تکنیک های چرخشی، اسلالوم و دست اندازها گرفته می شوند
[ترجمه ترگمان]اسکی بازان بزرگ از طریق تکنیک های تبدیل شدن، اسلالوم و دست اندازها استفاده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. An international canoeing area with a 460-metre white-water slalom course will be on the other side of the barrage.
[ترجمه گوگل]یک منطقه بین المللی قایق رانی با یک مسیر 460 متری اسلالوم در آب های سفید در طرف دیگر رگبار خواهد بود
[ترجمه ترگمان]یک منطقه قایقرانی بین المللی با یک دوره slalom ۴۶۰ متر سفید در طرف دیگر این سیل بند خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مسابقه سرعت اسکی بازی (اسم)
slalom

انگلیسی به انگلیسی

• downhill ski race on a zig-zag course; act of skiing in a zig-zag course
a slalom is a race, on skis or in canoes, in which the competitors have to avoid a series of obstacles in a very twisting, difficult course.

پیشنهاد کاربران

بپرس