publication

/ˌpəblɪˈkeɪʃn̩//ˌpʌblɪˈkeɪʃn̩/

معنی: طبع، اشاعه، انتشار، نشر، نشریه، نگارش، طبع ونشر
معانی دیگر: چاپ کردن، رندش، کتاب، اثر، مقاله

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act of publishing printed material.

- The publication of the book was put off until December.
[ترجمه Nadia] انتشار کتاب تا دسامبر به تاخیر افتاد
|
[ترجمه گوگل] انتشار کتاب به دی ماه موکول شد
[ترجمه ترگمان] انتشار کتاب تا دسامبر موکول شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: the fact or condition of being published.

- The novel's publication has changed her life.
[ترجمه گوگل] انتشار این رمان زندگی او را تغییر داده است
[ترجمه ترگمان] انتشار رمان زندگی او را تغییر داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: the act of communicating to or informing the public.
مشابه: advertisement

- The singer and her fianc� were upset at the publication of their secret wedding plans.
[ترجمه گوگل] این خواننده و نامزدش از انتشار برنامه های مخفیانه عروسی خود ناراحت شدند
[ترجمه ترگمان] این خواننده و نامزدش از انتشار برنامه های ازدواج مخفی خود ناراحت بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(4) تعریف: something published, such as a magazine.
مشابه: issue, literature, organ, volume

- I subscribe to various publications, including a number of professional journals.
[ترجمه گوگل] من مشترک نشریات مختلف، از جمله تعدادی از مجلات حرفه ای هستم
[ترجمه ترگمان] من در نشریات مختلف، از جمله شماری از مجلات حرفه ای مشترک هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the publication of school books
نشر کتاب های درسی

2. an intermittent publication
نشریه ی گاهوار (گاه به گاه)

3. the date of publication
تاریخ چاپ

4. the sole right of publication
حق انحصاری چاپ

5. the submission of articles for publication in a magazine
دادن مقاله برای چاپ در مجله

6. to submit a manuscript for publication
دست نوشته را به نشر (به ناشر) عرضه کردن

7. the official date of this dictionary's publication
تاریخ اعلام شده ی نشر این فرهنگ

8. The book is scheduled for publication in the autumn.
[ترجمه گوگل]این کتاب برای انتشار در پاییز برنامه ریزی شده است
[ترجمه ترگمان]این کتاب قرار است در پاییز منتشر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The government has decided that the publication of the report would be 'contrary to the public interest'.
[ترجمه گوگل]دولت تصمیم گرفته است که انتشار این گزارش "برخلاف منافع عمومی" باشد
[ترجمه ترگمان]دولت تصمیم گرفته است که انتشار این گزارش مغایر منافع عمومی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Publication dates are given in brackets after each title.
[ترجمه گوگل]تاریخ انتشار در داخل پرانتز بعد از هر عنوان آورده شده است
[ترجمه ترگمان]تاریخ های انتشار در پرانتز بعد از هر عنوان داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The publication of his book will be next month.
[ترجمه گوگل]چاپ کتاب او ماه آینده خواهد بود
[ترجمه ترگمان]انتشار کتاب او ماه آینده خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He saw the publication of this book as an embarrassing invasion of his privacy.
[ترجمه گوگل]او انتشار این کتاب را تجاوز شرم آور به حریم خصوصی خود می دانست
[ترجمه ترگمان]او انتشار این کتاب را به عنوان هجوم شرم آور به حریم خصوصی اش دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She was in England for the publication of her new book.
[ترجمه گوگل]او برای چاپ کتاب جدیدش در انگلیس بود
[ترجمه ترگمان]او برای انتشار کتاب جدیدش در انگلستان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The date of publication should be included in the reference.
[ترجمه گوگل]تاریخ انتشار باید در مرجع ذکر شود
[ترجمه ترگمان]تاریخ انتشار باید در مرجع گنجانده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. His manuscript has already been accepted for publication.
[ترجمه گوگل]نسخه خطی او قبلاً برای چاپ پذیرفته شده است
[ترجمه ترگمان]دست نوشته او قبلا برای انتشار پذیرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The editor pared down an essay for publication.
[ترجمه گوگل]ویراستار یک مقاله را برای انتشار خلاصه کرد
[ترجمه ترگمان]سردبیر یک مقاله برای انتشار را چاپ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Some magazines pay on acceptance, others on publication.
[ترجمه گوگل]برخی از مجلات در صورت پذیرش و برخی دیگر با انتشار هزینه می پردازند
[ترجمه ترگمان]برخی از مجلات به پذیرش، دیگران در مورد انتشار می پردازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. This book is ready for publication.
[ترجمه گوگل]این کتاب آماده چاپ است
[ترجمه ترگمان]این کتاب برای انتشار آماده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

طبع (اسم)
addiction, nature, character, temper, printing, publication, leaning

اشاعه (اسم)
publication, distribution, broadcasting

انتشار (اسم)
report, proclamation, publication, propagation, incidence, circulation, diffusion, dissemination, currency, issuance, dispersion, effluence

نشر (اسم)
publication, transpiration, emission

نشریه (اسم)
tract, issue, publication, serial, review, leaflet

نگارش (اسم)
publication, recording

طبع ونشر (اسم)
publication

تخصصی

[کامپیوتر] نشر، انتشارات - ( در نشر رومیزی ) مجموعه ای از فایلها که تمام عناصر پروژه معینی را شرح می دهد. این مجموعه شامل متن، گرافیک، عناصر صفحه آرایی و سایر فایلهای پشتیبانی است که توسط نرمافزار DTP تولید شده است . هر انتشاراتی باید دایرکتوری خاص خود را داشته باشد.
[حقوق] چاپ، طبع، نشر، انتشار، اعلان، اشاعه، نشریه (از قبیل کتاب، روزنامه یا مجله)

انگلیسی به انگلیسی

• process of producing and distributing printed material; any printed material that has been produced and distributed (such as journals, pamphlets, etc.); act of publicizing, act of advertising
the publication of a book or magazine is the act of printing it and making it available.
a publication is a book, magazine, or article that has been published.

پیشنهاد کاربران

نشریه
نظر عام یا عمومی
انتشار
نگارش
اطلاعیه
ناشر
سند ( به معنی اثر منتشره )
اشاعه
نشر
مقاله، نوشتجات
اثر منتشرشده/به چاپ رسیده
Publication=طبع =اشاعع
صدور
چیز منتشر شده مثل روزنامه و مجله و . . .
نشریه
ترویج - رواج دادن - بسط و گسترش دادن
عمومی و رسانه ای

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس