springiness


جهندگی، خاصیت، فنری، ارتجاع

جمله های نمونه

1. His original longbow was losing its springiness, so he was cutting out the pieces for a crossbow.
[ترجمه گوگل]کمان اصلی او در حال از دست دادن فنری بودن خود بود، بنابراین او قطعات را برای یک کمان پولادی برید
[ترجمه ترگمان]کمان دستی خود را از دست داده بود، به طوری که مهره ها را برای یک کمان رها می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It had a pleasant springiness and a deeper, bolder flavor.
[ترجمه گوگل]بهاری دلپذیر و طعمی عمیق تر و پررنگ تر داشت
[ترجمه ترگمان]مزه شیرین و عمیق تری داشت، و طعم بیشتری داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The results: in addition to springiness and cohesiveness obtained by TPA test, other Physical indicators such as hardness, adhesion, shearing force have good correlation with sensory evaluation.
[ترجمه گوگل]نتایج: علاوه بر فنری بودن و چسبندگی به‌دست‌آمده از آزمون TPA، سایر شاخص‌های فیزیکی مانند سختی، چسبندگی، نیروی برشی همبستگی خوبی با ارزیابی حسی دارند
[ترجمه ترگمان]نتایج: علاوه بر springiness و همبستگی به دست آمده از تست TPA، دیگر شاخص های فیزیکی مانند سختی، چسبندگی، اجبار، اتصال خوب با ارزیابی حسی همبستگی خوبی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. About his body there was a peculiar springiness, or resiliency, almost catlike, and a quick alertness as of one who lived in perpetual fear of things seen and unseen.
[ترجمه گوگل]در بدن او خاصیت فنری یا انعطاف پذیری عجیبی وجود داشت، تقریباً گربه مانند، و هوشیاری سریع مانند کسی که در ترس همیشگی از چیزهای دیده شده و نادیده زندگی می کرد
[ترجمه ترگمان]در مورد بدن او، یک گربه وحشی بود، یا مثل یک گربه وحشی، مثل کسی که در ترس دائمی چیزهایی که دیده و ندیده بود، زندگی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The worms were chubby and firm, with the springiness of clementine segments.
[ترجمه گوگل]کرم‌ها چاق و محکم بودند، با فنری بودن بخش‌های کلمانتین
[ترجمه ترگمان]کرم ها، چاق و محکم بودند و the بخش های clementine را تشکیل می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. To springiness, cohesiveness, chewiness, water holding capability and whiteness, the effects of UHP were better, the springiness was especially times of heat treatment.
[ترجمه گوگل]به فنری بودن، چسبندگی، جویدن، قابلیت نگهداری آب و سفیدی، اثرات UHP بهتر بود، فنری بودن به ویژه در زمان عملیات حرارتی بود
[ترجمه ترگمان]برای springiness، به هم پیوستگی، قابلیت نگهداری آب، قابلیت نگهداری آب و سفیدی، اثرات of بهتر بود، the به ویژه زمان درمان گرما بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. With advanced abrasion proof springiness rubber paint on the body of machine.
[ترجمه گوگل]با رنگ لاستیکی فنری ضد سایش پیشرفته روی بدنه دستگاه
[ترجمه ترگمان]با استفاده از رنگ لاستیک springiness پیشرفته بر روی بدنه ماشین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Like a good cake, a healthy economy should have some springiness, some resiliency.
[ترجمه گوگل]مانند یک کیک خوب، یک اقتصاد سالم باید کمی فنری، کمی انعطاف پذیری داشته باشد
[ترجمه ترگمان]مانند یک کیک خوب، یک اقتصاد سالم باید some و some داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Hardness, adhesiveness and gumminess of two type flour can be reduced with blending of waxy flour but springiness and resilience can be increased from the curve of TPA of cooking noodle.
[ترجمه گوگل]سختی، چسبندگی و صمغی بودن آرد دو نوع را می توان با مخلوط کردن آرد مومی کاهش داد، اما فنری و انعطاف پذیری را می توان از منحنی TPA رشته پخت افزایش داد
[ترجمه ترگمان]Hardness، adhesiveness و gumminess از دو نوع آرد را می توان با مخلوط کردن آرد مومی کاهش داد، اما springiness و resilience را می توان از منحنی of of پخت افزایش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There was still a noticeable bounce in her stride, but whatever springiness I had once possessed had long since left me.
[ترجمه گوگل]هنوز یک جهش قابل توجه در گام او وجود داشت، اما هر فنری که قبلاً داشتم، مدتها بود که مرا ترک کرده بود
[ترجمه ترگمان]در این موقع هنوز یک حرکت چشمگیر وجود داشت، اما هر چیزی که زمانی از من داشته بود مدت ها بود که از من جدا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The present work aimed to evaluate the ability of near infrared spectroscopy(NIRS) in predicting the springiness of fish-balls.
[ترجمه گوگل]هدف این کار ارزیابی توانایی طیف‌سنجی مادون قرمز نزدیک (NIRS) در پیش‌بینی فنری بودن توپ‌های ماهی است
[ترجمه ترگمان]هدف حاضر، ارزیابی توانایی طیف سنجی مادون قرمز نزدیک (NIRS)در پیش بینی the ماهی ها می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He says, will for a long time look " the capital market that believes us is agile and springiness, can answer these adjustment ".
[ترجمه گوگل]او می‌گوید: «بازار سرمایه‌ای که ما را چابک و فنری می‌داند، تا مدت‌ها نگاه خواهد کرد، می‌تواند پاسخگوی این تعدیل باشد»
[ترجمه ترگمان]او می گوید برای مدتی طولانی به \"بازار سرمایه\" نگاه خواهد کرد که بر این باور است که ما چابک و springiness هستیم و می توانیم به این تنظیمات پاسخ دهیم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He says, from will for a long time look, "The capital market that believes us is agile and springiness, can answer these adjustment ".
[ترجمه گوگل]او می‌گوید: «بازار سرمایه‌ای که ما را چابک و فنری می‌داند، می‌تواند پاسخگوی این تعدیل باشد»
[ترجمه ترگمان]او می گوید، \" بازار سرمایه که بر این باور است که ما چابک و springiness هستیم، می تواند به این تنظیمات پاسخ دهد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The results showed that the dosage of transglutaminase, reaction temperature and reaction time had a significant effect on water-binding property and springiness.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که دوز ترانس گلوتامیناز، دمای واکنش و زمان واکنش تأثیر معنی‌داری بر خاصیت اتصال به آب و فنری بودن داشتند
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که مقدار of، دما واکنش و زمان واکنش تاثیر قابل توجهی بر روی ویژگی اتصال آب و springiness دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[صنایع غذایی] جهندگی – خاصیت – فنری – ارتجاع : خاصیتی که در بافت سنجی استفاده می شود.

انگلیسی به انگلیسی

• elasticity, flexibility, resilience

پیشنهاد کاربران

کشسانی، دارای خاصیت فنری
انعطاف پذیر - انعطاف پذیری

بپرس