سلام کسی ترجمه داستان مرگ مرد اجیر شده از رابرت فراست رو داره؟؟؟
١ پاسخ
در یک روز زمستانی، مرد اجیر شدهای در حال بریدن چوب در جنگل بود. او مردی سختکوش و پرتلاش بود و از صبح تا غروب کار میکرد.
در آن روز، مرد اجیر شده داشت یک درخت بزرگ را میبرید. او درخت را از وسط بریده بود و داشت آن را به دو نیم تقسیم میکرد.
ناگهان، درخت به سمت مرد اجیر شده افتاد. مرد اجیر شده سعی کرد از زیر درخت فرار کند، اما موفق نشد. درخت او را زیر خود گرفت و کشت.
صبح روز بعد، صاحب جنگل برای دیدن مرد اجیر شده آمد. او مرد اجیر شده را زیر درخت مرده پیدا کرد.
صاحب جنگل بسیار ناراحت شد. او مرد اجیر شده را مردی خوب و باارزش میدانست.
صاحب جنگل مرد اجیر شده را به آرامی از زیر درخت بیرون آورد و او را به قبرستان برد.
در قبرستان، مرد اجیر شده را در کنار همسر و فرزندانش دفن کردند.
صاحب جنگل بر سر قبر مرد اجیر شده ایستاد و برای او دعا کرد. او گفت:
«روحت شاد باشد، مرد اجیر شده. تو مردی خوب و باارزش بودی. ما همیشه تو را به یاد خواهیم آورد.»
پایانتوضیحداستان مرگ مرد اجیر شده یک داستان کوتاه و غمانگیز است که درباره مرگ یک کارگر ساده و سختکوش است. این داستان نشان میدهد که حتی سختکوشی و تلاش نیز نمیتواند از مرگ جلوگیری کند.