پرسش خود را بپرسید

این بیت از شاطر عباس صبوحی را معنی کنید و مفهوم آنرا بیان نمایید

تاریخ
٤ هفته پیش
بازدید
٦٧

 گر چه کاشانۀ دل، خاص غم مهر تو نیست
پس، چرا مهر تو را بر در این خانه زدند؟

شاطرعباس صبوحی

١٢,٧٥٠
طلایی
٣
نقره‌ای
٢٧١
برنزی
٧٠١

٢ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

 گر چه کاشانۀ دل، خاص غم مِهر تو نیست

پس، چرا مُهر تو را بر در این خانه زدند؟

.

خطاب به خداست : گرچه این دل من  لیاقت عشق تو رو نداره  ،  من کجا ؟عشق تو کجا ؟

پس چرا از روز ازل  بدون اینکه ببینیمت دلتنگ تو بودم ؟  و بقول امروزیا پلمپ عشق تو  روی خونۀ دل من بوده و هست.

و در بیت اول باید گفت ، همیشه  مِهر معشوق چون همراه با فِراق یاره  ؛ عاشق رو دچار غم میکنه .

٣,١٦٦
طلایی
١
نقره‌ای
٧٣
برنزی
٦٦
تاریخ
٣ هفته پیش

منظور از " تو " ، همان نورِ جان هست که در دل هست . تمامی اشعار عارفان ایرانی مربوط به دل دادگی و غم و اندوه برای جذب شدن به نور هست . سالک با مراقبه و مشاهده و حضور ، به مرحله ای میرسه که نور رو در دل رویت میکنه . حالا باید جذبش بشه . این ساعتها به مشاهده نور نشستن و جذب نشدن ، در اکثر شعرها مخصوصا حضرت عراقی و حافظ بسیار هست . 

منظور این هست که با اینکه دل غم تو رو نداره ، چون دل نادان هست و دائما میخواد به موضوعات مادی و لذت جوئی بچسبه . در واقع دل حوصله صبوری و تسلیم بودن رو نداره .  

اگر مصرع دوم رو درست فهمیده باشم منظور مُهر هست . مصرع اول مِهر . 

اگر مصرع دوم ، مُهر باشه ، یعنی با اینکه دل به دنبال لذت جوئی هست ولی نورِ جان در دل رویت میشه .یعنی تنها در دل میشه به نور رسید .  باید دل را از وابستگی و چسبندگی به دنیا خالی کرد تا دل بتونه قابلیت درخشنده شدن برای نور رو داشته باشه . 

خدا که از رگ گردن به آدمی نزدیکتر هست ، همان نورِ جان هست که در دل هست . 

برای درک کدواژگان اشعار بزرگان ایران زمین به 

rahnamaaries.blogfa.co   مراجعه کنید 

١,٤٤٣
طلایی
٠
نقره‌ای
١٥
برنزی
١٧
تاریخ
٣ هفته پیش

پاسخ شما