نفس اژدهاست او کی خفته است
در ' ادبیات عرفانی ' ، این بیت به چه اشاره دارد ؟
نفس اژدهاست او کی خفته است
از غم بی آلتی افسرده است
٥ پاسخ
نفس اژدهاست او کی خفته است:
این اژدها (نفس آدمی) هیچگاه واقعاً خواب یا خاموش نمیشود؛ اگر ساکت و آرام بهنظر میرسد، در واقع دست آویزی ندارد یا در کمین فرصتی است.
از غم بیآلتی افسرده است:
اگر الان خاموش یا بیحرکت است، نه از نیکی یا توبه است، بلکه چون ابزار گناه ندارد یا شرایط فراهم نیست، بهظاهر افسرده (ساکت و خاموش) است. اگر فرصتی پیدا کند، دوباره شعلهور میشودو به کارش ادامه می دهد.
حضرت در اینجا اشاره به عموم مردم ندارند بلکه اشاره به سالکان و خلوت گزینان دارند.
منظور این هست که اگر سالکی به گوشه ای برود و خلوت گزینی کند و از خلق دوری کند تا به مراقبه و مشاهده بشیند ، چون هیچ نوع لذات مادی و ابزار و عاملهایی برای ارضاء خواهش های نفسانی در آن گوشه خود ندارد ، نفس او انگار که به خواب می رود و سالک دچار این توهم و تخیل می شود که دیگر نفسش گرایش و میلی به عوامل مادی ندارد . اما بمحض اینکه وارد جامعه و بازار میشود و ابزار مادی در جلوی دستش قرار می گیرد ، اژدهای نفس بیدار می شود و سالک دچار خواهش های نفسانی شدید می شود و سقوط می کند .
به همین علت ، پیر طریقت سالکان را تشویق می کند تا بعد از هر چهله نشینی و سکوت ، به جامعه و بازار بروند و نفس خود را محک بزنند و در میان مردم و انواع لذتهای نفسانی، به تمرین فن مشاهده گری بپردازند .
شاد باشید
نفس انسان اژدهایی است که هرگز نمیخوابد. فقط گاهی اوقات که وسیله ای برای اعمال خود نمیابد حالت خفته به خود میگیرد.
'نفس ' یعنی من .
وقتی آدمی خواب هست ، ' من ' خواب هست .
در ادبیات عرفانی، این بیت از مولوی تمثیلی عمیق درباره خطرات نفس امّاره (نفس سرکش) است:
نفس اژدهاست، او کی خفته است؟نفس در اینجا مانند اژدهایی تشبیه شده که ظاهراً آرام است، اما در حقیقت همیشه بیدار و آمادهی حمله است. این یعنی نفس اماره هرگز واقعاً خاموش یا بیخطر نمیشود.
از غم بیآلتی افسرده استاین مصراع میگوید: تنها دلیلی که نفس فعلاً آرام یا افسرده بهنظر میرسد، این است که ابزار و فرصت ندارد. یعنی اگر شرایط مناسب شود، دوباره سر برمیآورد و خطرناک میشود.
نتیجه عرفانی:
مولوی هشدار میدهد که انسان نباید فریب آرامش موقت نفس را بخورد؛ باید همیشه مراقب باشد و با ریاضت و تزکیه، آن را مهار کند. این نگاه ریشه در اندیشههای صوفیانه دارد که نفس را مانع اصلی سلوک الیالله میدانند.
نتیجه عرفانی اشتباه . اینجا منظور" آرامش موقت نفس " نیست . بلکه زمانی که نفس را در مکانی/ اتاقی/ معبدی/ و . . . محدود کنی و ابزار لذت جوئی را از او بگیری ، مانند اژدهائی میشود که انگار خفته است . پس اینجا منظور این نیست که" ریاضت بکش یا تزکیه کن " . نفس ، مانع نیست . نفس از اماره به مرضیه می رسد . نفس تنها برای ساعاتی در زمان جذب به نور ناپدید می شود .
یعنی نفس مانند اژدها هست، و این نفس اژدها صفت به خواب نرفته
فقط چون ابزار را ازش گرفته ای، افسرده شده.
مثل شخصی که دستش قطع شده، چشمش کور شده، پایش لنگ، و چشمش کور. همچنین شخصی چون ابزار و آلات کنترل دنیا را از دست داده و راه های لمس دنیا را از دست داده، افسرده خواهد شد.
این نفس میتواند در بدن صاحب اون نفس حضور پیدا کند و صاحب آلت و ابزار هم بشود. در این صورت از زبان و چشم و گوش برای انجام کارهایی استفاده خواهد کرد.
منظور این بیت این هست که باید مواظب بود که از حضور نفس در بدن جلوگیری کرد تا صاحب ابزار نشود. قویترین ابزار نفس، قوه ی فکر کردن وخیال هست.
۱: نفس امّاره . . .
۲: نفس لوّامه . . .
۳: نفس ناطقه یا متفکّره . . .
۴: نفس عاقله یا ملهمه . . .
۵: نفس مطمئنّه . . .
۶: نفس راضیه . . .
۷: نفس مرضیّه
همیشه نفس حضور دارد . حتی در تجربیات الهی .
فکر و خیال ، از مخربترین ابزار در زردخانه مغز هستن.
زمانی که بدن به خواب عمیق می رود ، نفس هم خواب است .
در زمانِ مراقبه عمیق و زمانی که شاهد در دل ، دارد جذب نور می شود ، نفس ناپدید می شود . در واقع حالتِ نیمه جان می گیرد . یا شاید بتوان گفت : خاموش می شود . منتها حداکثر برای ۷ روز . اگر این زمان بگذرد ، آنگاه بدن نیز می میرد .