کلمه resonance در روانشناسی چی معنی میشه؟
تو ترجمه این متن کمکم میکنین
From the perspective of the interpersonal neurobiology framework, Siegel (2019) pro poses that well-being arises from generative social fields, which are interconnected groups of persons with hallmarks of providing each other with presence (being open to what is arising as it arises), attunement (focusing with respect on the differentiated inner experience of members of a relationship), resonance (the alteration of the internal state of members of a relationship such that they influence one another – yet retain their differentiated nature as they become linked), and trust (the state within a person or within a relationship of being open to others without defensiveness).
ترجمه کلی را میدونم اما کلمه resonance رو هر کی میدونه تو مقالات چی ترجمه شده کمک کنه
٣ پاسخ
طنین یا کاملتر، طنین عاطفی، به زبان ساده، توانایی فرد برای برقراری ارتباط در سطح عاطفی عمیق با دیگران و با خودش است. چنین توانایی مربوط میشود به احساس آنچه دیگران احساس می کنند، درک احساسات آنها و پاسخ دادن به روشی است که انسانیتِ آنها را تصدیق کند.
تصور کنید که در حال تماشای یک نمایش هستید و بازیگران روی صحنه در حال بازخوانی سطرهای خود بدون هیچ گونه احساسی هستند. بدون اشک، بدون خنده، بدون عصبانیت - فقط گفتگوی صاف و غیر الهام بخش. این چه احساسی به شما می دهد؟ احتمالاً از تئاتر بیرون می روید، درست است؟همانطور که برای بازیگران بسیار مهم است که با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنند، برای ما نیز به همان اندازه مهم است که با افراد زندگی خود و مهمتر از آن با احساسات خود ارتباط برقرار کنیم.
بررسی نقش طنین عاطفی در زندگی شخصی مسلما برای هر کسی میتواند جالب باشد. به آخرین باری فکر کنید که یکی از دوستان نگرانی های خود را با شما در میان گذاشته است. آیا به سادگی گوش دادید، سر تکان دادید و نصیحت کردید؟ یا واقعاً با احساسات آنها ارتباط برقرار کردید؟
طنین عاطفی در زندگی شخصی به معنای درک این است که فقط آنچه می گویید مهم و کارساز نیست بلکه نحوه بیان آن نیز اهمیت دارد. این مسئله در مورد همدلی، احساس و ارتباط واقعی با دیگران است. وقتی از نظر عاطفی با کسی ارتباط برقرار میکنید، او احساس میکند دیده شده، شنیده میشود و ارزشمند است.
* مرجع انگلیسی: سایت 👇
حتماً، خوشحال میشوم که کمک کنم. در زمینهی روانشناسی و علوم اعصاب شناختی، کلمه "resonance" معمولاً به "تشدید" یا "رزونانس" ترجمه میشود. این اصطلاح به تغییر حالت درونی اعضای یک رابطه اشاره دارد که به گونهای به یکدیگر تأثیر میگذارند، در حالی که همچنان طبیعت متمایز خود را حفظ میکنند و با هم پیوند میخورند.
### ترجمه:
از منظر چارچوب علوم اعصاب بینفردی، سیگل (۲۰۱۹) پیشنهاد میکند که بهزیستی از میدانهای اجتماعی مولد نشأت میگیرد، که گروههای به هم پیوستهای از افراد هستند که ویژگیهای اصلی ارائهی حضور (باز بودن نسبت به آنچه که به هنگام وقوع پیش میآید)، هماهنگی (تمرکز با احترام بر تجربهی درونی متمایز اعضای یک رابطه)، تشدید (تغییر حالت درونی اعضای یک رابطه به گونهای که به یکدیگر تأثیر میگذارند – با اینکه طبیعت متمایز خود را حفظ میکنند و با هم پیوند میخورند) و اعتماد (حالتی درون فرد یا درون یک رابطه که به دیگران بدون دفاع باز میشود) را دارند.
"هم طنین شدن" یا "هم نوایی" گزینه های خوبی هستن؛ کلا رزونانس در فیزیک و بحث امواج هم به حالتی گفته میشه که فرکانس دو نوسانگر در حالت خاصی یکسان بشه. مثل شرایطی که فرکانس رژه ی سربازها روی پل با فرکانس نوسان پل، برابر بشه که در این حالت رزونانس(تشدید) رخ میده و پل فرو می ریزه.
اما آیا میشه اثر متقابل معنی کرد به جای تشدید؟