أَیُّهَا الْقَوْمُ الَّذی فِی الْمَدْرِسَه// کُلُّ ما حَصَّلْتُموهُ وَسْوَسَه
٢ پاسخ
بیتی از منظومه شیخ بهایی:ای اهل درس و بحث هر آنچه آموخته اید جز وسوسه هیچ نیست!حال ببینیم که در عرفان به چه چیزی وسوسه گفته می شود:وسوسه یک فکر ثابت و سمج است که از درون آدم را هدایت می کند ، برای رسیدن به لذتی که قبلا امتحان و درک شده است. وسوسه شدن یکی از شاخه های افراط است .
وسوسه از زيانبارترين امراض قلبى است.و ضد آن، انديشهها و تصورات ستودهاى است كه شرعاً و عقلاً نيكو باشند. و الهام ناميده مىشود.
همه خيالات و افكاري كه بر ذهن و قلب انسان عبور ميكنند بر چهار قسم است: افكار محرك عمل خير و خيالات خوب كه «الهام» نام دارند و افكار محرك عمل شر و خيالات بد كه «وسوسه» ناميده ميشوند. دو قسم وسواس، اثر شيطان بوده و دو قسم الهام از فيض ملائكه است. همان طور که در روایتی نیز الهام فرشته وسوسه شيطان در دو گوش باطنی انسان ذکر شده است.
وسواس که خاطره و خواطرشیطانی نیز نام دارد، در لغت به معنای صدایی آرام و پنهانی است و در اصطلاح، عبارت است از هر چه که باعث روگرداني دل از ياد خداي سبحان باشد؛ بنابراین گستردهتر از معناي متعارف آن است؛ يعني كثرت شك و يا حالتي كه هنگام ارتكاب كارهاي زشت و گناه بر قلب عارض ميشود
خیام می فرماید:«مـــا جامه نمازي به سر خــــــم كرديم
بــــــر خــــــاك خــرابـــــات تيمّـــم كرديم
شايــــد بــــــه در ميكـــــده هـــا دريابيم
آن عمـــــر كـــه در مدرسه ها گم كرديم »
و باز مي گويد:
«نـــازم بـــه خرابات كه اهلش اهل است
چون نيك نظر كني بدش هم سهل است
از مـــــدرسه بــــــرنخاست يك اهل دليويـــــران شود اين خرابه دارالجهل است »«حاج ميرزا حبيب خراساني» نيز درين مورد سخني دلكش دارد:
«ز مــــردم جوي دانش ني ز دفتر
كه راز دين ودانش دفتري نيست»
«يغما »مرو به مدرسه ترسم كه خر شوي
تحصيــــل حاصل است مگر كُّره خر شوي »
«غمام همداني» شاعر معاصر نيز ضمن غزلي معروف فرموده است :
«در مدرســـــــه دانــا ننهد پاي كه آنجا
جز كشمكش مردم نادان خبري نيست !
با سلام
ای قومی که در مدرسه هستید، هر چیزی که به دست آوردهاید، وسوسهای بیش نیست.
(مطالبی که در مدرسه کسب می شوند ارزش زیادی ندارند و پربار نیستند.)